در ادامه بررسی نیم اول لیگ برتر، اردلان آشتیانی میهمان استودیو طرفداری بود تا وضعیت تهاجمی تیم ها را بررسی کنیم.
به گزارش طرفداری، اردلان آشتیانی که به خوبی لیگ خلیج فارس را دنبال و آنالیز کرده است، صحبت ها و نقطه نظرات مهمی درخصوص وضعیت لیگ برتر و فاز تهاجمی تیم ها داشت. او ضمن تاکید بر اینکه تمرکز تیم ها و مربیان فقط روی نتیجه گرفتن است گفت وقتی فوتبال حرفه ای نیست و فوتبال زیبا و جذاب درآمد و سودی به تیم اضافه نمی کند، همچنین توجه مدیران برای ادامه کار مربی فقط روی نتیجه گرفتن است پس طبیعی است که مربیان هم نتیجه گرا شوند چرا که از سوی دیگر ابزار و امکانات و زمان لازم برای آنالیز و کار فنی و ارائه فوتبال حرفه ای هم ندارند.
گفتگوی حسین باقرشاهی با اردلان آشتیانی امروز در دو بخش تقدیم شما می شود که در این لحظه بخش اول آن را می بینید و می خوانید. توصیه می کنیم تا پایان این گفتگو همراه ما باشید.
به نام خدا. سلام گرم من را از این سرد زمستانی از استودیو طرفداری پذیرا باشید. من حسین باقرشاهی هستم به بخش پایانی سلسله برنامه های بررسی نیم فصل اول رقابت های لیگ برتر خوش آمدید. امروز اینجا اردلان آشتیانی، کارشناس رسانه طرفداری حضور دارند که بارها برنامه میز کارشناس و کارشناسی لیگ برتر را با حضور ایشان تماشا کرده اید. خیلی خوش آمدید به خانه خودتان.
سلام حسین جان من هم عرض ادب و احترام دارم خدمت همه مخاطبان رسانه طرفداری خیلی خوشحالم امروز هم در خدمت تان هستم.
می خواهم امروز با اردلان خان بخش هجومی تیم ها را بررسی کنیم. طی روزهای گذشته عملکرد دروازه بان ها و عملکرد تیم ها در فاز تدافعی با سعید عزیزیان و فرشاد فلاحت زاده بررسی کردیم، نوبتی هم که باشد نوبت فاز تهاجمی تیم ها و عملکردشان در نیم فصل اول است. اردلان خان خیلی کم گل رد و بدل شد در نیم فصل اول، این موضوع به این قضیه برمی گردد که تیم ها در فاز دفاعی عملکرد موفقی داشتند یا نه ضعف تیم ها در فاز تهاجمی و ایجاد موقعیت بوده است؟
بخواهم کلی بگویم از زمانی که کی روش آمد مربیان یاد گرفتند چطور با دفاع کردن به نتیجه برسند. دفاع کردن چیز بدی نیست حتی خیلی از مربیان بزرگ فلسفه شان دفاع و ضد حمله است کسانی چون مورینیو، سیمئونه، در کتاب ایمان سیمئونه حرف قشنگی هست درباره فلسفه اش، می گوید قشنگترین بازی با توپ دنیا دارد بدون توپ برگزار می شود یعنی می گوید شما در اکثر زمان بازی توپ را در اختیار ندارید برای همین مهم است در فضاهای بازی پرس کنید خب این چیز بدی نیست ولی فوتبال جذاب این است که فوتبال مالکانه ارائه دهید و لیگ جذابی مثل انگلیس و اسپانیا و تمام لیگ های جذاب دنیا دارد لثیگ هایشان پرگل از آب در می آید چون مربیان اگر فلسفه شان هم دفاع و ضد حمله باشد می آیند روی ضدحمله و برنامه گل میزنند ولی ما اینجور نیست و می آییم روی ضربات ایستگاهی برنامه ریزی می کنیم مربیان نتیجه گرا هستند و خب طبیعی است مربی برای حفظ خودش و ثبات تیمش باید بیاید که اول گل نخورد، مساوی کند و نبازد تا فشار از رویش برداشته شود و خودش را به مدیرعامل ثابت کند. خیلی از تیم های ما تماشاگر ندارند و فوتبالی که بازی می کنند برایشان مهم نیست، وقتی تماشاگر ندارند فوتبال زیبا چه اهمیتی دارد یا خیلی از تیم های پرتماشاگرمان که هوادار نمی آید به ورزشگاه و حمایت شان کند، انگیزه ندارند بروند زمین و فوتبال زیبا انجام دهند یعنی وقتی تماشاگر می آید برای تیم هایی چون پرسپولیس و استقلال، یا حتی ملوان آنجا تماشاگر فشار می آورد که گل بزنی تماشاگر طوری تشویقت می کند که بازیکن ناخودآگاه رو به جلو حرکت کند این فاکتورها در فوتبال ما مهم شده در همه جا غیز از فوتبال ما یعنی کرونا یک جورهایی در این زمینه به مسئولین ما کمک کرد و بحث فوتبال دفاعی هم که گفتم از زمان کی روش مربیان یاد گرفتند چطوری دفاع و ضدحمله بزنند یک فاکتور مهم است که شما وقتی می خواهید تهاجمی باشید نیاز دارید 4 5 ماه با تیمت تاکتیک های تهاجمی را کار کنی اگر واقعا بخواهی تاکتیک هایی که تاکتیک های روز دنیاست استفاده از نیم فضاها، فضاهای عمقی وقتی می رسی به باکس تیم حریف پاس تیز دقیق بدهی و تمام این تاکتیک ها نیازمند زمان است حداقل 4 5 ماه زمان می خواهد. در غیر این صورت من زمان ندارم و تاکتیکی که کار می کنم که بازی از کانال های کناری و ارسال بلند چیزی که ما از بچگی بلدیم پس مربی نیاز ندارد زمان صرف کند، تمام فوتبالیست ها و مدافعین کناری از بچگی ارسال بلند به روی نقطه پنالتی یاد گرفته اند و در فوتبال دنیا ما ارسال بلند نمی بینیم، فوتبالی که در اروپا برگزار می شود قد و قامت هایشان از ما خیلی بلند تر است و همه 1.80 به بالا هستند و طبیعتا سر زدن برای مهاجمان 1.90 خیلی ساده است نسبت به بازیکن 1.75 و اینکه می بینی آنجا ارسال انجام نمی شود دلیل دارد چون توپ های هوایی چند فاکتور نیاز دارد تا به گل برسد. بازیکن ارسال می کند شاید بد باشد و توپش بیرون رود، ارسال کند و بیاید به باکس شاید دفاع حریف بزند ارسال کند به باکس گلر حریف توپ را جمع کند ارسال کند به باکس مهاجم شما بزند و گل نشود و یک ارسال کند و مهاجم شما بزند با سر و گل شود ولی وقتی شما ارسال دقیق زمینی دارید فقط یک احتمال وجود دارد و بزنی گل شود. فوتبال دنیا روی این نوع ارسال ها تمرکز دارد چون تجمع ها در فوتبال امروز زیاد شده در باکس حریف و وقتی ارسال انجام می شود، تعداد نفرات زیادتری احتمال دارد ضربه بزنند و خب ما فعلا روی اینجور ارسال ها برنامه نداریم و خیلی از مربیان یک فصل یک فصل جا به جا می شوند و ثبات کم شده در تیم ها و طبیعی است که زمان لازم را ندارند الان شما در لیگ انگلیس ببینید آرتتا دو فصل اول یا سه فصل اول افتضاح نتیجه گرفت.
ولی اعتماد کردند به او.
بله وقتی اعتماد می شود تاکتیک های تهاجمی اش را کامل می کند و اگر یادتان باشد از اولش فوتبال تهاجمی بازی نمی کرد و یا همین تن هاخ منچستریونایتد می بینید چقدر روی دفاع و ضدحمله برنامه داشت در اوایل فصل و کم کم نیاز دارد تا تیمش را تهاجمی کند و این طبیعی است در دنیا. متاسفانه در لیگ ما الان چند پست بازیکن نداریم، دفاع وسط تاپ لول جوان نمی بینیم شاید فقط سامان فلاح پیکان را من مثال بزنم در لیگ 16 تیمه بازیکن تاپی جز فلاح را مثال بزنم نداریم که خیلی بد است پست گلر را می بینیم هنوز خیلی از گلرها با 37 38 سال سن بهترین قراردادها را می بندند و جا به جا می شوند نمی خواهم اسم بیاورم و پست مهاجم راس که دیگر مهاجم گلزن آنچنانی نداریم چون از بچگی با آنها کار نشده نمی خواهم بگویم مربیان خوبی کار نکرده اند چرا، شما مثلا بیایید بروید جوانان یوونتوس یا بایرن مونیخ را نگاه کنید می بینید چندین مربی در این تیم فعالیت می کنند یک مربی دارند برای مهاجمان، این مربی خودش مهاجم بوده و گلزن با کلاسی بوده و می آید به این ها نکات ریزی که در پست مهاجم بدردشان می خورد یاد می دهد یک مربی مثل مهدوی کیا در جوانان هامبورگ فقط تخصصش یاددادن ارسال های زود هنگام بوده و اینها از بچگی می آیند یاد می گیرند یعنی فوتبال را کامل یاد می گیرند و مهاجم می داند در چه فضاهایی باید جایگیری کند. شما اولیویه ژیرو در فرانسه را ببینید، 37 38 سالش است اما جایگیری هایش را ببینید، از بچگی یادش داده اند چطور جایگیری کنذ و ضربه بزند. یک مثال بزنم ما گل سپاهان جلوی نفت مسجدسلیمان را در همین چند هفته قبل یادمان بیاید. شهریار مغانلو در شش قدم توپ چلویش می افتد با تمام قدرت ضربه می زند و توپ می خورد زیرطاق و می رود داخل گل ولی اگر یک بازیکن از لحاظ روحی آرامش داشته باشد و بداند چطور با بغل پای دقیق دروازه را باز کند نیاز نیست آنطور بزند چون ریسک آن ضربه خیلی زیاد بود حتی شاید می خورد به گلر و می رفت می خواهم بگویم این مسائل در فوتبال ما باید از پایه آموزش داده شود ولی متاسفانه الان بخواهیم در خصوص فوتبال پایه صحبت کنیم بحث خیلی زیاد و انشالله روزی شود مربیان پایه ما فوتبالیست باشند تا بتوانند به بچه ها بهتر آموزش دهند.
این نکته که گفتید را خواستم زودتر اشاره کنم که در فوتبال روز دنیا داریم می بینیم تاکتیک های مختلفی استفاده می کنند تیم ها در فاز تهاجمی، ساخت بازی از عقب، حملات سریع و چیزهای دیگر مثل سانتر، ضربات ایستگاهی و حتی پاس های در عمق یا اینکه تکیه کنند روی حرکات انفرادی یک نفر تا یک به یک را بردارد و خودش گل بزند اما در فوتبال ما این ضعف دیده می شود حالا چرایش را شما گفتید که ما بیشتر روی ضربات ایستگاهی به گل می رسیم اما برای اینکه بخواهیم این موضوع را برطرف کنیم چه باید کنیم جز بحث زمان دادن به مربیان.
زمان دادن خیلی مهم است، بازیکنان با کیفیت و استعدادیابی آنها خیلی مهم است یعنی بازیکنانی باشند که بتوانند در فضاهای کوچک کار کنند الان فوتبال دنیا و خودمان تمام دقایق بازی پرس انجام می شود و بعضی از تیم ها پرس از بالا انجام می دهند بعضی ها پرس عقب زمین وقتی تیم شما پرس عقب زمین انجام می دهد طبیعتا تعداد نفرات شما زیاد است. لیگ ما را ببین یکسری تیم ها سه دفاعه بازی می کنند ولی پلن مربی شان این است که فضا را پرس کنند و می شوند 5 دفاع، یکسری تیم ها 4-2-3-1 بازی می کنند ولی باز هم پلن مربی شان این است تا روی ضدحمله ها برنامه ریزی کنند و می شود شش دفاعه، دو هافبک دفاعی می آید می نشیند در فضای بین دفاع های کناری و مرکزی یک دفاع خطی پر تعداد درست می شود و نمی شود هیچ فضایی ایجاد کرد شما می خواهید جلوی این تیم ها بازی کنید مهمترین نکته که گواردیولا هم استفاده کرده از آن، استفاده از پاس های کوتاه و سریع است. پاس های کوتاه و سریع می تواند پرس تیم حریف را بشکند و جا به جایی نفرات و در فوتبال هلند از بچه ها می آیند و توتال فوتبال را یاد می دهند، توتال فوتبال همان فوتبالی است که میشل ابداعش کرد و نفرات جا به جا می شوند و پستی آنچنان در زمین وجود ندارد شاید دفاع راست برود بشود وینگر بعد مهاجم چیزی که الان در منچسترسیتی می بینیم. گواردیولا اسمش را گذاشته جا به جایی زیاد بازیکنان در زمین بازی و فقط با این مدل فوتبال است که شما می توانید دفاع پر تعداد را باز کنید. یک بازیکن می زند در نیم فضا یکی در خط جای پست مهاجم راس و مهاجم راس می آید عقب و ببینید چقدر جا به جایی زیاد شده مدافعان بهم می ریزند و مجبورند از پست هایشان بیرون بیایند و فضا ایجاد می شود. طبیعتا یک نمونه بارزش را بخواهم مثال بزنم همه دیده باشند، هری کین انگلیس. وقتی مهاجم راس بازی می کند در جام جهانی به خاطر اینکه بخواهد خط دفاعی حریف را بهم بزند نمی آید خط جلو چپ و راست برود مثل قدیم که دفاع ها بخواهند بهم بریزند چون مدافعان مثل قدیم مارک نمی کنند و فضاها را می گیرند می ایند بیرون تا دفاع مجبور شود بیرون بیاید یک بازیکن در خط هافبک اضافه نشود و آنجا فضای خوبی در نیم فضا ایجاد می شود الان در فوتبال روز دنیا 22 یا 26 درصد گل ها از نیم فضا ساخته می شود و نیم فضا مهم شده. یک زمانی آمدند بازیکنان زیاد در وسط زمین استفاده کردند یعنی تعداد نفرات را در وسط زمین بردند بالا و شد فوتبال کامپکت و کانال های کناری آزاد شد الان آمده اند از سیستم سه دفاعه استفاده می کنند هم تعداد نفرات در وسط زمین زیاد است هم همیشه در کانالهای کناری حداقلش این است یک در مقابل یک یا دو در مقابل یک می شود اگر دفاع سمت چپ یا راستت بیاید و کمک کند الان کدام فضا آزاد مانده؟ فقط نیم فضا و نیم فضا مثال بزنم، وینگ بک ها و مدافعین مرکزی به این می گویند نیم فضا و فضایی است که وینگرها یا فولبک های تیم حریف می روند در آن فضا یا نمونه اش بگویم کیلیان ام باپه استاد استفاده از نیم فضاست. حالا بازی اش را ببینید بیشتر نیم فضا را می بینید و تیم ها الان در نیم فضا برنامه ریزی می کنند و شاید درآینده هم نیم فضا برایش راهی پیدا شود که بسته شود و فضاهای دیگر ایجاد شود ولی ما می بینیم همه اش خیلی تیم های لیگ برتر متاسفانه فوتبال هوایی بازی می کنند یک زمانی انگلیسی ها مثال می زدند کیک اند راش یعنی بنداز و بزن گل. اما ما هنوز در حال و هوای همان فوتبال مان ماندیم. وقتی شما از خط دفاع بازی مستقیم هوایی داریم احتمال اینکه مهاجم راس شما بتواند توپ را کامل کنترل کند خیلی کم است. زمانی که زلاتان در میلان بازی می کرد، میلان بعضی اوقات این نقشه را اجرا می کرد. بلند برای او می فرستادند و زلاتان برای وینگر کنار یعنی لیائو توپ را می ساباند، یا بدنش را دیوار می کرد و توپ را کنترل می کرد. ما مهاجمی در لیگ برتر داریم که این کار را انجام دهد؟ یا اصلا خود زلاتان مگر چند بار می توانست این کار را انجام دهد؟ طبیعتا تفکر مربیان مان باید تغییر کند. اما هفته پیش هم گفتم، چون ما حق پخش تلویزیونی نداریم، درآمد بلیت فروشی نداریم و خیلی مسائل دیگر، فروش پیراهن نداریم، کلوپ برای هواداران نداریم که بچه های شان را ثبت نام کنند و از مزایایش استفاده کنند، نیازی هم به فوتبال تماشاگر پسند نداریم. فوتبال تماشاگر پسند نیاز به زمان دارد. مربی با تیمش پلن های مختلفی را تمرین کند که اگر زمان نداشته باشد نمی تواند اجرا کند. استقلال را ببینید، پلن تهاجمی اش یکنواخت است چرا که مربی اش زمان نداشته پلن های مختلفی را تمرین و اجرا کند.
حالا بخشی از آن به مربی برمیگردد، فکر می کنم بخشی هم به نبود بازیکن خلاق برمیگردد همانطور که گفتید، کدام عامل به نظر شما تاثیرگذارتر است؟
ببین حسین، الان خیلی این حرف زده می شود که بازیکن خلاق نداریم. من فکر می کنم بازیکن خلاق داریم، لیگ ما پر از بازیکن خلاق است. یاسین سلمانی، مهدی ترابی، سعید صادقی، مهدی قائدی و ... همه خلاقیت دارند. می گویند ما پلی میکر (بازیساز) در لیگ نداریم. اگر به صحبت های قبلم برگردم، یک زمانی فضاهای وسط زمین آزاد بود و تراکم کم. در این فوتبال بازیکن های خلاق را وسط زمین می گذاشتند، مثلا مسوت اوزیل، با آن تکنیک نابش پاس های خلاقانه، کلیدی و خط شکن می داد. الان تراکم زیاد است. پس پلی میکرها کجا رفته اند؟ به کانال های کناری! پلی میکر یعنی بازیساز، یعنی گلساز، چه فرقی می کند پلی میکر شما پشت مهاجم بازی کند یا کانال کناری؟ مهم به گل رسیدن است. ببین ما به آن صورت که زمان گذشته یک فوتبالیستی داشتیم فانتزی باز، هر جای زمین دریبل می زدیم، توپ را می رساندیم به پلی میکر، او هم با یک پاس تو در خوب تیم را به گل می رساند. الان دیگر به قدری پرس زیاد و فوتبال فیزیکی است که ما نیاز داریم یک فوتبالیست هم بتواند توپ بگیرد و هم پاس عمقی بدهد که می توان به آن گفت فانکشنال. یعنی بازیکن همه کاره باشد. شاید یک مقدار خلاقیت در پاس دادن ما کم است. آن هم برمیگردد به اینکه از بچگی با بچه ها خوب فوتبال کار نشده است. همه فوتبالیست ها که مادرزادی فوتبالیست حرفه ای نیستند، باید مربی به آنها یاد بدهد که چطور پاس بدهند. پاس خط شکن راه دارد. همینجوری که نمی شود عمق دفاع حریف را شکست. به نظر من آموزش فوتبال پایه ما ضعیف است.
به غیر از آموزش چه راهی پیش پای ما است؟ برویم سراغ مربی یا بازیکن خارجی که استاد این کار هستند؟ یا الگوبرداری از تیم هایی که این کار را انجام می دهند.
فرانسه وقتی 1998 قهرمان جهان شد، امه ژاکه که تیم را قهرمان کرده بود را گذاشت سرمربی تیم ملی جوانان فرانسه! یعنی بهترین و پرافتخارترین سرمربی اش را در جایگاه جوانان گذاشت و او هم قبول کرد و به فوتبال فرانسه خدمت کرد. ما می توانیم از مربیان تاپ لول خارجی در فوتبال پایه استفاده کنید. البته فکر نکنم چنین اتفاقی در فوتبال ما رخ دهد. ببینید قطر استفاده کرد و دیدیم که حداقل یک بار قهرمان آسیا شد. قلیکس سانچز را از اسپانیا آورد و در فوتبال پایه استفاده کرد، از زیر 16 ساله ها یا 15 ساله های قطر تک تک رده های سنی قطر را بالا آمد و مربی بزرگسالان شد. بعید می دانم که در فوتبال ما این اتفاق رخ دهد. ما فقط حرفش را می زنیم.
به نظر شما دروازه بان ها چطور؟ تاثیر داشتند در کم گل بودن لیگ در نیم فصل؟ مثلا حامد لک 4 گل خورده یا بیرانوند و پورحمیدی هرکدام 6 گل خوردند. به قول آقای فتح الله زاده شیت کلین های خوبی کرده اند، به نظر شما موثر بوده این شیت کلین ها یا خیر؟
چرا تاثیر داشته اما قاره اروپا که سرشار از بهترین گلرهای اروپاست. گلرهای اروپا را با باقی دنیا مقایسه کنید. اصلا سطح و کلاس کارشان زمین تا آسمان تفاوت دارد. هم قد و قواره بالا دارند، هم تکنیک خوب و هم بازی با پای فوق العاده دارند. گلرهای ما خداراشکر خوب هستند، واقعا نسبت به گذشته تفاوت کرده اند. اسم نمی آورم اما ما قبلا گلرهایی داشتیم وحشتناک. حالا نسبت به گذشته تفاوت کرده و خیلی سطح گلرهای ما بالا رفته است اما فکر می کنم دقت ضربات نهایی در بازیکن های ما پایین است. خیلی از تیم ها کارهای ترکیبی اصلا انجام نمی دهند تا به باکس حریف برسند و خلق موقعیت کنند. اما چرا واقعا باید اشاره کنیم که سطح گلرهای ما بالا رفته است.
شما به عنوان کسی که خیلی جدی مسابقات لیگ را دنبال کرده اید، به نظرتان تا اینجای کار تیم ها در فاز تدافعی بهتر بوده اند یا تهاجمی؟
طبیعتا تدافعی، وقتی لیگ را نگاه می کنیم اکثر تیم ها در فاز تدافعی بهتر بوده اند. این فاز تدافعی یکسری معایب دارد. اول اینکه دفاعت اصلا نباید اشتباه کند. با کوچکترین اشتباه گل می خورید و دیگر گل زدن سخت می شود. بازی هفته سوم لیگ برتر ما استقلال و مس کرمان بود، مس کرمان پرس از یک سوم میانی شروع کرد و بعد پرس را از یک سوم دفاعی خودش گذاشت تقریبا از دقیقه 60 به بعد. استقلال مدام از چپ و راست ارسال می کرد و تمام ارسال ها را مدافعان مس کرمان می زدند اما یکباره روی یک اتفاق و ارسال که زیاد هم دقیق نبود، دفاع مس کرمان به جای اینکه با سر توپ را دفع کند به کناره های زمین، به سمت نقطه پنالتی خودشان دفع می کند. آنجا یامگا با یک شوت والی دروازه مس را باز کرد، روی یک اشتباه کوچک خط دفاعی. دیدیم که بعدش مس به گل نرسید. فوتبال تدافعی به طور کامل در حال انجام است ولی اشتباهات فردی هم زیاد است در لیگ برتر ما. بخواهم مثال بزنم خیلی مثال داریم. اکثر بازی ها دفاع تیم ها اشتباهات فردی دارند و خیلی ساده گل می خورند. همین بازی پرسپولیس و نساجی در آزادی را ببینید. پرسپولیس از چند اشتباه فردی به گل رسید؟ تیمی بخواهد دفاع و ضدحمله بازی کند اصلا نباید اشتباه کند، به هیچ عنوان. خصوصا در دفع ضربات اول.
خیلی دوست دارم بدانم اردلان آشتیانی به لیگ ایران از لحاظ توان بازی تهاجمی چه نمره ای می دهد از 20 نمره و چرا؟
لیگ ایران را با کدام لیگ ها مقایسه کنیم؟ لیگ های اروپایی یا آسیایی؟ با قاره آسیا بخواهیم مقایسه کنیم از کره و ژاپن یک لول پایین تر هستیم اما از امارات و قطر که لیگ مان بالاتر است. جذابیت لیگ ما فکر کنم از لیگ آنها بیشتر باشد. اگر با اروپا یا آمریکای جنوبی مقایسه کنیم ببینیم اصلا ابزار لازم را داریم که بخواهیم به آنها برسیم؟ مربیان ما چه گناهی کرده اند که دائما فشار روی مربی بومی می گذاریم؟ کدام مربی خارجی به جز برانکو آمده و یک فوتبال ناب ارائه داده است؟ تمام فوتبال دنیا را نگاه کن، سایت شما هم که از لحاظ فوتبال خارجی خیلی حرفه ای است. اینها آنالیز حین تمرین دارند. یعنی یک پرده سینمایی درست کرده اند، تمرین را روی پرده می اندازند و مربی اشکال بازیکن را همان لحظه به او نشان می دهد. همان زمانی که در زمین ایستاده به او نشان می دهند. کلاس های تئوری و برنامه ریزی دقیق دارند. حین مسابقه مربی دائم بازی را روی لپتاپ تشریح می کند. مربیان ما باید چه کاری انجام دهند که به آن سطح برسند؟ چوب جادوگری ندارند که به بازیکن بزنند و بازیکن به آن سطح بالا برسد. وقتی ابزار لازم را نداریم طبیعی است که لیگ مان کم گل شود. واقع گرایانه نگاه کنیم، هرکس جای مربیان قرار بگیرد و ببیند مهم فقط نتیجه گرفتن است، چه کاری می کند؟ آرسن ونگر در کتابش نوشته قبل از اینکه به آرسنال بروم، در این انگلیس به این تیم لقب آرسنال کسل کننده داده بودند. این اندازه کسل کننده بازی می کردند. درحال ورشکستگی بودند. ونگر می گوید من چند فاکتور را کنار هم گذاشتم و گفتم با اینها تیم را می توانیم از ورشکستگی به سود برسانیم. یکی از فاکتورها این بود که تیمم فوتبالی بازی کند که تماشاگر به استادیوم بکشاند. پیش خودش فکر کرده بود اگر فوتبال زیبا ارائه دهم می توانم 40 تا 50 هزار نفر به استادیوم خانگی بیاورم. او آمار را به 60 هزار نفر رساند. خب ببینید، این درآمد فروش بلیت است که نداریم. فروش بازیکن هم که صفر هستیم، اصلا با لیگ های خارجی ارتباط نداریم. ونگر با هزینه شخصی، نه از طرف آرسنال، مدرسه فوتبال در کشورهای آفریقایی راه می انداخت و دوستانش را بالای سر آن مدرسه ها می گذاشت. به دوستانش می گفت چه بازیکنانی نیاز دارم، آن بازیکن را به آرسنال می فرستادند و بعد آرسنال به تیم های دیگر می فروخت، مثل کولوتوره. تمام این ها باعث شد که آرسنال استادیوم امارات را بسازد. ما که اینها را نداریم، منطقی اش این است یک فوتبال نتیجه گرا ارائه دهیم.