مسعود بختیاری متولد ۱۳۱۹بود و در سنین نوجوانی در مدرسه فردوسی در شهر مسجد سلیمان مشغول تحصیل بود و سپس در دبیرستان امیرکبیر تحصیلات خود را به پایان رساند ، پس از تکمیل تحصیلات متوسطهٔ آن زمان به خدمت آموزش و پرورش درآمد و تا سنّ بازنشستگی در کسوتِ معلّمی انجام وظیفه کرد. از سال ۱۳۵۰ در کنار شغل معلّمی، همکاری خود را با رادیو اهواز و منصور قنادپور آغاز کرد. و او خواننده و ترانه سرا هم بود.
💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜
بهمن علاءالدین در سال ۱۳۷۹ برای زندگی به شهرستان کرج رفت و سرانجام پس از طی بیماری در صبح دوازده آبان ۱۳۸۵ در شهر کرج درگذشت. وقتی خبر درگذشتش منتشر شد، بختیاریهای داخل و خارج از کشور، سیلی از پیام و اظهار همدردی به راه انداختند.
💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜
پیکر بهمن علاءالدین در جوار آرامگاه برخی از هنرمندان برجستهٔ ایران مانند غلامحسین بنان، حبیبالله بدیعی، مرتضی حنانه، نعمتالله آغاسی، دلکش و هوشنگ گلشیری در بقعهٔ امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد
💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜
متن شعر اهنگ
مو که از پاکی دلم، چی آسمونه
ندونم، سیچه چینون وام، سرگرونه
سی چینون وام، سرگرونه
سخته تهنا مندن و درد زمونه
تهنا با درد زمونه
دل گرونیم، همه جا به هر دیاره
ار کویر سهدهیه ار لاله زاره
ار چی اورا ندرای به آسمونم
دشت جونم، تشنه و بی چشمه ساره
دی پوییزم، بی بهاره
_________________________________________________________________________
من که از پاکی، دلم، مثل آسمونه
نمیدونم، برا چی اینطور باهام، سرگرونه
برا چی باهام، سرگرونه
سر به صحرا بذارم، از بی همزبونی
سخته تنها موندن و درد زمونه
تنها باشه درد زمونه
دلتنگیم، همه جا به هر محل و دیار است
اگر کویر سوخته است اگر لاله زار است
اگر مثل ابرها در نیای به آسمونم
دشت جونم، تشنه و بی چشمه سار است
دیگه پاییزم، بی بهاره