داستان مربوط به یک زندان عمودی مانند است که ساختمان آسانسوری مانند میباشد که تعداد زیادی از زندانیان به در طبقات اول تا انتهای آن زندانی هستن که طبقه آخر طبقه ۳۱۳ میباشد . رییس زندان همیشه تمام غذاها و نوشابه ها را از طبقه ای اول به صورت خودکار میگذارد و به تدریج و خودکار به طبقات پایین میرسند و این خود زندانی ها هستند که باید غذا بخورند و ان را میان یکدیگر تقسیم کنند.
............................................................................................................................
در این زندان عجیب ! هر طبقه آن یک سلول است که به صورت عمودی روی هم قرار گرفتهاند و از بالاترین طبقه (طبقه اول) تا پایینترین طبقه (طبقه ۳۳۳) ادامه دارند. یک زندان مخوف چند طبقه که در هر طبقه آن یک سلول با ظرفیت دو نفر قرار دارد محور اصلی جهان فیلم است. در این زندان یک سکو تنها یک بار و یکجا از بالا به پایین به زندانیان غذا میدهد و این کار تنها دو دقیقه در روز انجام میگیرد و زندانیانی که در طبقات بالاتر هستند غذاهای بهتری دریافت میکنند. این برج از صدها سطح تشکیل شده است که هریک از آنها دارای دو زندانی با یک سوراخ در مرکز آن است که به مردم داخل گودال این امکان را می دهد که از بالای سر و پایین خود مطلع باشند. در واقع این یک ضیافت برای افراد بالای گودال و یک ریاضت برای افراد پایین این چرخه می باشد. از نظر تئوری، این سیستم ظاهراً عادلانه است، اگر هر زندانی فقط سهم عادلانه ای از مواد غذایی خود را بدست آورد، غذای کافی برای سفر به پایین و نگاه داشتن هر زندانی از گرسنگی وجود دارد. اما مانند همه چیز، در عمل، این پلت فرم هم عمیقا نابرابر است.
........................................................................................................................
کسانی که در سطوح عالی تر هستند، می توانند غذای بیشتری مصرف کنند و چیز کمتری را برای افراد طبقات زیرینشان به جای بگذارند و هر ماه که موقعیت آنها در حال تغییر است، خوی درونی آنها نیز در حال دگرگونی می باشد، و این دگرگونی به حدی تاریک است که حتی به خوردن هم سلولی نیز منجر می شود. این گودال یا پلت فرم یک سکوی ایده آل کمونیستی را در مقابل خودمختاری فردی به ساده ترین شکل ارائه می دهد، اما با توجه به شخصیت گورنگ به عنوان لنگرگاه و چشم ما در این جهان، و در حالی که مردم همیشه خود را اولویت قرار می دهند، ما با عوارض این سیستم بیشتر آشنا می شویم. گرچه فیلم تمثیل اجتماعی "آشکار" از وضعیت کنونی جهان است، اما این رفتار همراه با تمثیل است که باعث می شود پلت فرم از دیگران هم ژانر و گونه خودش متمایز تر باشد. این گودال مخوف چیزی شبیه به یک خواب و روئیای گروتِسک است که از طرفی به شدت آشناست، اما همچنان که به پایان مخوفش نزدیک می شود
.........................................................................................................................
شخصیت گورنگ، که داوطلبانه وارد زندان شده است در واقع بیننده با یک بوفه سیاسی متکی به ساختار طبقاتی مواجه می شود که واقعاً عجیب است. در طول فیلم، شخصیت گورنگ توسط سیستم شکسته می شود، به آن عادت می کند و در نهایت سعی دارد آن را بشکند. این گودال در نمایش آشکار طبقه اجتماعی و نحوه عملکرد مردم هنگام دریافت وضعیت درک شده، خیره کننده است. اما آنچه واقعاً "'گودال" را به تصویری كابوسانه از زمانه ما تبدیل می كند این است كه ما را آگاه می سازد كه ما نیز می توانستیم چنین خونی را روی دستان خود داشته باشیم. روشی که فیلم از یک سو ناامیدی و خودخواهی انسان را به نمایش می گذارد و از طرف دیگر خشونت عریان و البته اندک نور و ایمان او را قابل توجه است..
◇◇◇◇◇◇◇◇♡◇◇◇◇◇◇◇♡◇♡◇◇♡♡◇♡◇◇◇◇◇♡◇◇♡♡◇◇
منبع نوشته ها :
https://www.google.com/url?q=https:/...