Scar Heart2002 با ایمه ژاکه فکر کنم
2010 هم با ریموند دومنش
همین مشکلات رو تو رخت کن و تیمشون داشتن
البته اون موقع زیدان هم بود که کلا از فینال 2006 تیمشون رو برد تو حاشیه
فرانسه کلا بعنوان منتخب ستارگان فیفا 😉 این معضلات رو همیشه داره. خیلی درگیر حاشیه میشن سر بزنگاه و با همدل نیستن. اتفاقا یکی از بزرگترین انتقاداتی که من به اینجور تیمهای ملی دارم دقیقا همینه ( یک فرهنگ مشترک نداشتن ممکنه موفقیتهایی در پی داشته باشه ) ولی کلی هم حاشیه داره و درد سر ساز میشه ثبات رواز بین میبره چون بازیکنها از شرزمینهای مختلف با آداب و سنتها و فرهنگها و زبانهای متفاوتی میان ( زبان دوم منظورمه وگرنه میدونم با یک زبان رسمی تو تیم صحبت میکنن همه )
دقیقا اگر نگاه کنید به جز آزژانتین که هنوز یک دست مونده ( اونا هم دو رگه زیاد دارن هنوز ولی باز از یک خواستگاه فرهنگی ان هنوز مثلا ایتالیایی و اسپانیای و کلا لاتین )
بقیه تیمها از وقتی این روند رث شروع کردن به موفقیتهایی رسیدن و در حال اوفولهای بدی هم داشتن و از ثبات خارج شدن
نمونه دایمی اش همین انگلیس و فرانسه و بلژیکن
ولی نمونه های جدیدترش آلمان و ایتالیان. دقیقا از وقتی تو این وادی جذب دو رگه ها ومهاجر پا گذاشتن انتظار هر جور نتیجه ای ازشون پیدا کردم از قهرمانی در یورو و حاک جهانی گرفته تا عدم حضور در جام جهانی یا حذف در مرجله گروهی