اسطورهها از میان صفحات کتاب، از میان سنگهای گورستان و از لابلای خاطرات خاک خوردهی انتهای ذهنمان بیرون میآیند...
آلوارز و روح جنگجوی لاتینی گلزن او یاد ماریو کمپس در جام جهانی 1978 را زنده میکند. هوگو لوریس، به دنبال نوشتن داستان خیال انگیز هوگوی اسکورسیزی و فتح دو جام جهانی پیاپی است و... غولها...
اکیپ، تصویر معروف پله در آغوش جرزینیو را در کنار امباپه در بغل ژیرو به رخ طرفداران میکشد و لیونل مسی در هر بازی، انگارهی لشکر یک نفره را ... سلطان پله و دیگو آرماندو مارادونا. امباپه و لیونل مسی. این فینال جام جهانی 2022 قطر است...
|
تخته سیاههای تاکتیکی، به اندازهی حماسهسراییهای در بازی عصر امروز به کارمان میآید. آرژانتینیها میدانند قرار است با چه چیز روبرو شوند. وظیفهی مدافعان، دویدن پا به پای کیلیان امباپه است... کاری که کایل واکر 90 دقیقه انجام داد و تنها پنالتی از دست رفتهی کین باعث شد تا تاریخ ثبت شده به دست برنده، نامی از شب درخشان واکر به جای نگذارد. سرعت امباپه، با قدرت تمام کنندگی و ارسال پاسهای کوتاه ویرانگر و توان گرفتن خطا در نکات کلیدی زمین حریف قدرت اول فرانسویهاست... بازی 4 سال قبل فرانسه- آرژانتین را که فراموش نکردهاید؟
در سمت مقابل اما مدافعان با چیز دیگری مواجه هستند. چیزی که دقیقا نمیدانند چیست... مسی کجاست؟ در کجا بازی میکند؟ یک بال کناری؟ یک مهاجم کاذب؟ یک شماره 10؟ تلاشهای شوامنی و ربیوت برای مهار روح سرگردان مسی زیبا و جنگجویانه خواهد بود. و دام مدافعان فرانسوی برای لئو. مدافعان کلاس اول اروپایی. واران، هرناندز و .... فرانسه بهترین ترکیب برای مهار مسی در میان تیمهای جام را دارد اما... چه کسی تضمین میدهد که ناگهان آن دریبل برابر ژوسکو گواردیول، آن پاس از هیچ کجا برابر ناتان آکه و ... از راه نرسد. مسی، داستان خود را مینویسد...
مسی شاید با فتح جام جهانی به جایگاه مارادونا برسد اما او دیگو نیست... همانطور که امباپه با فتح جام در 19 سالگی پا جا پای پله گذاشت و حالا شبیه شاه پله به دنبال دومین جام جهانی پیاپی خود میگذارد... مسی و امباپه، شاید شباهتهای ژورنالیستی بی پایانی به پله و دیگو دارند اما آنها در حال تبدیل شدن به خودشان هستند. پس از پیروزی برابر هلند، مطبوعات آرژانتین سرمستانه به سراغ قیاس شیرین لئو و دیگو رفتند...
"او دیگوی درونی خود را پیدا کرده است" یا "مارادونا در مسی حلول یافته"
با این حال مارسل مورا آراخو، ژورنالیست آرژانتینی با واقع گرایی بیشتری از مسی و ماردونا میگوید. از اولین ملاقات با مسی در سال 2009:
"او به من گفت که شکست او را خشمگین و سرخورده میکند. حتی باخت در بازی ورق یا تاس انداختن! او گفت که برای مدت طولانی ر نوجوانی نمی دانست که چقدر در فوتبال خوب است، زیرا میپنداشت که برادران و نزدیکانش در فوتبال، که عمداً به او اجازه می دادند برنده شود - تا در صورت باخت از عصبانیت او جلوگیری کنند!!"
مسی، جهان بینی متفاوتی نسبت به ماردونا دارد. دیگو پس از باخت برابر آلمان در 1990 اشک میریزد و فیفا را متهم میکند. به هاوه لانژ میتازد اما مسی خشم خود را همانجا نمایش میدهد. طغیان او برابر هلند نه تنها از نظر شخصیتی شبیه مارادونا نیست، بلکه بسیار با مسی واقعی همخوانی دارد. حتی انتخاب کلمات مسی نیز با دیگو متفاوت است.: "برو، احمق..." کی اینو میگه؟ کلمه اسپانیایی که او استفاده کرد، بوبو ، تقریباً از کار افتاده است. نوع بیانی که ممکن است توسط یک شخصیت در رمانی توسط ، روبرتو آرلت، نویسندهی نیهیلیست آرژانتینی قرن بیستم یا یک مادربزرگ در مزرعه استفاده شود: «چرا سوپت را ریختی، بوبو (احمق)." این یک طغیان منحصر به فرد عجیب و غریب است که بلافاصله به عنوان نشان شخصیتی مسی شناخته شد. مطمئن باشید اگر مارادونا در آن صحنه بود، فحشهایی نثار رقیب میکرد که رسانهها قادر به انتشار آن نبودند...
مسی توان تحمل وزن دیگران را ندارد بلکه او بخشی از یک سیستم کارامد است. کافیست که مجموعه به درستی کار کند. آن وقت است که لئو پیش میرود، رها میشود، شبیه سرآشپزی ماهر که در آشپزخانهی خود تیمی زبده را در اختیار دارد. ادویهها، غذا را خوش طعم میکند، طعم سوپها مدهوشتان میکند چیزی متفاوت با دیگو. مردی که با سادهترین رشتههای اسپاگتی ناپل، در آشپزخانهی کوچک سنپائولو برایتان آشپزی میکرد... نتیجه اما یکسان است.... غذای مخصوص سرآشپز سر میز شماست...