مطلب ارسالی کاربران
درگیری در کوهستان اشرار نیمه مسلح
حدودا چند روز پیش بود که برای شکار گوزن به کوهستان رفتم اخه گوشت گوزن برای تقویت عضلاتم و اضافه شدن ژووووونزم لازمه.💪💪💪💪💪💪💪 خلاصه تفنگ بادی وایرخ ۸۰ برداشتم به کوهستان عظیمت کردم حالا تو نگو اشرار مسلح برای گرفتن ژووونز من نقشه ها کشیدن. خلاصه رفتم تو دل کوهستان سر راهم چند تا خرگوش دیدم که تا نگاهشون میکردم فرار میکردن فک کووونم از ترس اوووبووهت من بود وگرنه چرا فرارو بر قرار ترجیح میدادن⛹️♂️⛹️♂️⛹️♂️⛹️♂️⛹️♂️⛹️♂️.دم دمای غروب بود هوا نیمه تاریک به سمت تاریکی میرفت که یهووووو ۳ تا اشرار تا دندوون نیمه مسلح جلومو گرفتن و در حالی که یکیشون شمشیرو سمت من گرفته بود فریاد میزد مووخایم ژووونزتو بگیریم به ژوووونز خودمون اضافه کووونیم.🤺🤺🤺🤺🤺🤺🤺🤺🤺🤺 ولی زهی خیال باطل که اینا نمیدونستن من کمربند نارنجی ساواته دارم و به همین راحتیاااا تسلیم اشرار نمیشم.😒😒😒😒😒😒 اولی که امد جلو یه سیلی بهم زد که گریم گرفت😭😭😭😭😭 ولی روحیمو از دست ندادم یه فت پا براش امدم گفت وای ننه اووفتاد.🤠🤠🤠🤠🤠🍆 دومی امد با جفت پا بیاد تو سینم که جا خالی دادم که افتاد گفت خیلی اوسکلی که به حرکت فرانتکیک براش اووومدم نقشه برا ابش کردم.💃🏻💃🏻💃🏻مووووند اخرین نفر که رئیسشون بود معلوووم بود از اون شش خطای روزگاره و تا امد جلو یه لگد زد رو شکمم که صدا سگ میدادم از بس گریه میکردم خیلی درد داشت ولی من جزممو عزم کردم تا ژونزمو از دست ندم یه مشت خاک برداشتم زدم تو چشمش و در یک حرکت انتحاری خودمو انداختم پشتش و دست انداختم دور گردنش که یه سالتو بهش بزنم ولی هرکاری کردم نشد انگاری سفت بود دیگه سریع اسلحمو برداشتم الفراااار دیدم اگه بمونم یه بلایی سرشون میارم خووووونوادشون گووووناه دارن.من درحالی که مثه یه پلنگ زخمی میرفتم داد زدن گفتن اخرش که ژووونزتو میگیرم ولی هه زحی خیال خوش.😋😋😋😋😋😋😋
