گفتگوی مهدی حدادپور با حمید استیلی به بخش سوم و پایانی رسیده است.
به گزارش طرفداری، حمید استیلی میهمان برنامه خاطره بازی از 1978 تا 2022 با مسافران و غایبان جام های جهانی بود. پیش از این دو قسمت از این سری برنامه ها تقدیم تان شد و حالا به بخش پایان رسیدیم.
حمید استیلی درباره برکناری دراگان اسکوچیچ و روی کار آمدن کارلوس کی روش صحبت کرده و معتقد است با فکر مثبت می توانیم مقابل ولز و آمریکا به پیروزی برسیم و از انگلیس مساوی بگیریم.
بخش پایانی گفتگوی حمید استیلی با مهدی حدادپور را می بینید و می خوانید...
اصلا تعارفی نداریم، حمید استیلی آدمی دست به خیری است و خیلی از هم بازی های قدیمی و دوستانش را ساپورت می کند و به خیلی از اطرافیان زمین خورده و دچار مشکل شده می رسد. اینها باعث تایید است و مطرح کردنش که نون به شما قرض نمی دهیم شما نیاز به نون ندارید و شهرت و اعتبار کافی را دارید از این جهت صحبت می کنیم که نشر این اتفاق خوب که می گوییم حمید استیلی در بخش های مختلف جامعه کمک می کند و نسبت به من که از دوستان شما هستم همیشه لطف دارید و به هرحال این مسئله همیشه قابل تقدیر است. حمیدخان بعد از آن اتفاق شیرین جام جهانی فکر می کنم تلخ ترین اتفاق فوت مسعود بود.
بله یکی از سخت ترین خاطرات این دوران برادرم مسعود بود و قبل از آن پدرم در 5 سالگی من فوت کرد و همه چیز ما گردن مادرمان بود که خیلی زحمت کشید خدا ایشان را حفظ کند برای ما و مسعود هم سال 90 تصادف کرد و خیلی به ما ضربه زد هم ما هم مادرم که هنوز هم نتوانسته بلند شود پس از فوت برادرم.
بعد از جام جهانی دوران پر فراز و نشیبی داشتی. حتی یادم است انقدر اوج گرفتی در آن تورنمنت اتریش بهترین بازیکن انتخاب شدی.
بله تورنمنتی بود که در کویت انجام شد و تیم گرمیو و چند تیم دیگر بودند که بکن باوئر جامی به من داد که به عنوان بهترین بازیکن جام شدم.
از بکن باوئر پس جام گرفتید. آن هم جزو لحظات شیرین بود دیگر.
بله. الان شما گفتید یادم آمد.
و پرسپولیس که تا 33، 34 سالگی در زمین بودی.
پرسپولیس که واقعا با تمام وجود دوست داشتم و بحث پول نبود و همیشه کمترین و شاید آخرین نفر پول می گرفتم بحث کاپیتانی نبود و سعی می کردم وظایف یک کاپیتان را بتوانم با اینکه دوستان هم کاپیتان بودند، سعی می کردم وظایفی که علی پروین از من می خواست در زمین به نحو احسنت انجام دهم از همه مهمتر هواداران بودند وقتی اسم مان را صدا می زدند و تشویق می کردند یک جان دوباره می گرفتیم و هر چه توان داشتم در هر بازی می گذاشتم یعنی واقعا روزی نبود که من بازی کنم و بعد از آن توان داشته باشم یعنی حتی می نشستم در رختکن و حدود 20 دقیقه نیم ساعت، بروم دوش بگیرم خیلی تلاش می کردم و سعی می کردم در زمین هر قد توان دارم بگذارم و باعث خوشحالی مردم شوم در آن زمان هم ما بیشترین برد و قهرمانی را برای پرسپولیس داشتیم و مردم خوشحال بودند و با خوشحالی مردم کیف می کردیم.
این را براساس اعتقاد می گویم، قهرمانی سال 86 پرسپولیس را من و خیلی های دیگر به شما نسبت می دهیم، شما باعثش شدی و به همین خاطر در برنامه تلویزیونی همان شب ما شما را دعوت کردیم نه افشین قطبی را.
نباید از حق بگذریم، رسول قطبی، علیرضا مرزبان زحمت کشیدند خود حبیب کاشانی که واقعا خیلی سخت بود ما تمرینات را با 5 نفر شروع کردیم مدیریتی جدید آمده بود و می خواستیم تمرین را شروع کنیم یکسری بازیکنان رفته بودند و با 5 بازیکن در مجموعه انقلاب استارت زدیم خب من اول اعتقادم به این بود که بتوانیم ایرانی ها را که در خارج از ایران هستیم بیاوریم. با آقای مرزبان از قبل یک دوستی داشتم و اول ایشان را آوردم و آمدند بعد به آمریکا به یکی از دوستانم آقای پژمان نوزاد بود زنگ زدم گفتم ایرانی هست آنجا بتوانیم از او استفاده کنیم بیاید به کشور ما که ایشان آقای قطبی را به ما معرفی کرد گفتم کجاست گفتند آنالیزور زیر 23 سال های کره جنوبی است که با ایشان قرار گذاشتم که ایشان را بیاوریم با حبیب کاشانی در ترانزیت دبی صحبت کنیم که اول قرار بود به عنوان مربی بیاید بعد گفت اگر بیایم به عنوان سرمربی می آیم و بعد از 10 دقیقه فکر کردن به آقای کاتشانی گفتم ما می خواهیم این تیم را قهرمان کنیم فرق نمی کند من باشم یا کسی دیگر.
یک داستانی ندارد این قضیه؟
هیچ چیزی نبود و از کاشانی هم بپرسید همین مسئله بود و به من حتی گفتند حمید احساسی نشو اول فکر کن بعد تصمیم بگیر و من گفتم می خواهیم تیم را قهرمان کنیم حالا جای من و افشین قطبی عوض شود.
یعنی این نبوده که در پیگیری برگشت نخبه های ایرانی به ایران وقتی که رییس جمهور متوجه می شود افشین قطبی نامی هست، پیگیری می کند از کاشانی و قطبی هم می فهمد دبه می کند و می گوید من که قبول کردم به عنوان مربی بیایم حالا با این مبلغ به عنوان سرمربی می آیم.
نه اصلا این نبود و آقای کاشانی خبر نداشتند از قطبی و همه قرار ها را من گذاشتم و ایشان اصلا نمی دانستند و من از ایشان خواستم برویم دبی و ملاقات کنیم و همانجا من تصمیم گرفتم چون حبیب کاشانی هم آدمی است که دروغ نمی گوید.
رفتید از پرسپولیس و دوباره برگشتید. مربی تیمی شدید که خودتان قهرمانش کرده بودید یکسری بدشانسی آوردید به کنار. می خواهم مواجهه بدهم شما را با هواداران پرسپولیس تماشاگرانی که آنقدر برایشان دویده بودید در دقیقه 30 بازی پرسپولیس و ملوان شما را مورد انتقاد قرار دادند و علی دایی را تشویق کردند.
خب در آن زمان شرایطی بود شاید اگر خودم نمی آمدم پرسپولیس بهتر بود اگر برگردیم به عقب شاید نمی آمدم آن زمان پرسپولیس چون آن زمان تیم هایی بودند که هر ساله جاهایی بودم که تیم های من فوتبال خوبی بازی می کردند شاید در ضربات آخر مقداری بدشانس بودیم ولی فوتبال خوب و تهاجمی بازی می کردیم ولی اتفاقی افتاد و من آدمی هستم که رفیق بازم و دوستانم را دوست دارم و در شراطی بود که آمدم شاید برگردیم، اگر درست تصمیم می گرفتم، نمی آمدم.
در مورد مایلی کهن چه؟
اتفاقا چند روز پیش با ایشان صحبت کردم و گفتم یکی از تصمیمات اشتباه من البته الان جلوی دوربین می گویم و من پشت تلفن گفتم به او، که آقای مایلی کهن آمد و آن موقع هم جوانی بود و اگر مایلی کهن می آمد کنار من و کمک می کرد و می توانست واقعا خیلی زیاد به من کمک کند، از ایشان عذرخواهی کردم و گفتم آن تصمیمم اشتباه بود.
خیلی جالب است با شجاعت این را می گویید و سیری بود در دهه 90 که شما مربی تیم های مختلفی بودید و تیم هایتان خوب فوتبال بازی می کردند. یک نسلی در راه آهن پرورش دادید که برادران محمدی و علی علیپور و دیگر چه کسانی بودند؟
خیلی ها، ستاری، مهدی مهدی پور، خیلی بازیکن بود الان یکدفعه گفتید، ما در زمانی شش ماهه شش نفر تیم ملی المپیک دادیم و دو تا بزرگسالان، رامین رضاییان و میلاد محمدی. بازیکنان مان فوق العاده خوب بودند و خیلی راحت دادیم نه پولی گرفتیم از کسی چند بازیکن پرسپولیس، علیپور، خالقی فر، رامین رضاییان.
گرمکن مربی گری را بیشتر دوست داری یا کت مدیریت؟
مربیگری، هنوز نتوانسته ام به خواسته ام در مربیگری برسم.
هنوز ادامه دارد؟
ادامه می دهم.
چرا دو فدراسیون کت مدیریت تن شما کردند؟
در بحث فدراسیون که مدیر تیم ملی شدم، خب ماجدی در شرایطی آمد و گفتم در بحث دوستی و رفاقت از من خواست کمکش کنم و منم خواستم به میرشاد کمک کنم و افتخاری است برای ما که مدیر تیم ملی باشیم و کنار اسکوچیچ در آن شرایط سخت، تیم صعود کرد و قرعه کشی جام جهانی و یک سری اتفاقات افتاد.
اسکوچیچ را دوست داشتید؟
دوست داشتن یا نه مهم نیست من در مورد نحوه اخلاق و رفتار صحبت می کنم هر فدراسیونی می تواند با هرمربی ای که دوست دارد را انتخاب کند من اصلا در رابطه با برداشتن اسکوچیچ صحبتی نداشتم من در مورد نحوه اخلاق و رفتاری که فدراسیون داشت در مورد اسکوچیچ صحبت کردم.
دوره ای که مدیر تیم امید بودید به شما پیشنهاد شد اسکوچیچ را جای کرانچار بگذارید.
نه.
از ابتدا طرفدار اسکوچیچ بودید و دوستش داشتید.
نه خب یک مربی ای است که در ایران بوده و خیلی زحمت کشیده در آن مقطعی هم که آمد خیلی تاثیرگذار بود ما 14 بازی را بردیم و مردم هم دوست داشتند بودن ایشان را.
در جلسه کمیته فنی تیم ملی می گویند شما جزو کسانی بودید که رای به اخراجش دادید.
در جلسه کمیته فنی زمانی که صحبتی شد من در قطر بودم در کارگاه آموزشی ولی کمیته فنی تصمیم گرفته بود و هر تصمیمی که جمع گرفته بود انجام می شد ولی اصلا مسئله فنی نبود و اینها تصمیم از قبل گرفته بودند و در مورد کمیته فنی نبود.
این شایعاتی که وجود دارد را شما با خیر و بله جواب بدهید. آیا شما نظر داده بودید اگر اسکوچیچ برود، گونش، پتکوویچ یا مربی ایرانی بین دایی و قلعه نویی بیایند؟
اگر در مورد تیم ملی و مربیان بخواهیم صحبت کنیم الان کی روش مربی است و باید پشت او باشیم تا تیم در جام جهانی موفق شود حالا بعد از جام جهانی من می توانم در مورد اینها نظر بدهم و بگویم و شما دیده اید سعی کرده ام همیشه خیلی با صداقت صحبت کنم و هر چه باشد شفاف بگویم.
بزرگواری هست به نام احسان اصولی که در برنامه تلویزیونی با شما حاضر نشد ظاهرا از چشم در چشم شدن با شما نگران بود یک چیز شما می دانستید در موردش که دوست نداشت آنجا باشد.
نه من بحث شفافیت بود چون تلویزیون با من تماس گرفت که در مورد صحبتهایی که من در شبکه سه کرده ام ایشان بیایند صحبت کنند گفتند بیاریمت روی خط و من گفتم روی خط نیاورید اگر چیزی بوده بیایم رو در رو صحبت کنیم که آنجا آمدم آقای اصولی ما را دید و یا به احترام ما ننشست رو به روی ما و من گفتم جز شفافیت و صداقت چیزی نمی گویم هر چیزی که هست.
به احترام شما ننشست یا از نگرانی چشم در چشم شدن بود.
حالا آنجا صحبت از احترام بود.
حمید خان شما می توانستید سرپرست تیم ملی بمانید. ارتباط خوبی با تاج داشتید چه بسا اگر ایشان می آمدند و شما استعفا نمی دادید مدیر تیم ملی در جام جهانی می بودید؟ چه چیزی ارزشش بیشتر از این بود که شما استعفا دادید.
یکسری اصول و رفتارهاست، دیده بودید که در آن زمان هیچکس از اعضای فدراسیون هیچکس مصاحبه نمی کرد نه هیات رئیسه نه سرپرست فدراسیون و من دیدم بازیکنان استوری می گذارند و حرف می زنند و صحبتی که من کردم این بود که بازیکنان باید فقط کار خودشان را کنند و نباید در مورد انتخاب مربی و فدراسیون، سر این که بازیکنان دخیل شدند در این مسئله و می دانستم چه کسانی هم بازیکنان را دخالت دادند به این مسئله به خاطر آن دیدم از لحاظ اخلاقی درست نیست کنار تیم باشم.
پس باز هم اصول اخلاقی مطرح بود.
من همیشه سعی کرده ام پایبند به این مسئله باشم.
جذابیت جام جهانی چقدر تاثیر داشت؟
خیلی خب همه دوست دارند در جام جهانی روی نیمکت باشند ولی اصولم را فدای این مسئله نکردم، اصول و اخلاقم را که با آن رشد کرده به خاطر یک جام جهانی همه چیز را زیر پا بگذارم؟ معلمانی با ما ما بودند که همیشه از آنها یاد گرفتم و یکسری هم که اکتسابی به قول معروف از بیرون فوتبال یاد گرفته ام.
یک تصویر سازی کنیم، زننده گل قرن گذشته می شود در این جام جهانی مدیر تیم در بازی قرن یک قرن دیگر.
قسمت نبود و جام جهانی هم که قرعه کشی بود، بچه های تیم آمریکا و یکسری از کسانی که می شناختند ما را بودند وصحبت می کردیم بعد از قرعه کشی که اتفاق افتاد، دوربین afc هم از من یک مصاحبه گرفت که 24 سال پیش بازی کردی و الان به عنوان مدیر، حالا قسمت نبود دیگر، هرکس در این جایگاه می نشیند امیدوارم موفق باشد چون از همه مهمتر موفقیت تیم ملی و خوشحال کردن دل مردم است و از همه مهمتر، شفافیت و صداقت است که این را باید مدنظر قرار دهیم و سعی کنیم با مردم با صداقت صحبت کنیم.
افسوس نمی خوری از تیم جدا شدی؟
نه اصلا من همیشه در خداحافظی ام هم دیده اید، در سال 82 علی آقا به من گفت، چون در آخرین بازی ام هم خیلی سرحال بازی، کردم، علی آقا گفت حمید می توانی بازی کنی و دو سه سال می توانی بازی کنی هنوز و می توانی الان بیای کنار ما بنشینی و دوره های مربیگری را کنار ما هم باشی من ظرف 10 دقیقه فکر کردم و گفتم دیگر بازی نمی کنم و خیلی سخت است و از آن سال به بعد پول داشت وارد فوتبال می شد و بیشتر داشتند پول می دادند ولی آنجا تصمیم گرفتم چون بازیکنانی که در سطح ملی و جهانی بازی می کنند اگر یک آن خودشان بفهمند دارند نیمکت نشین می شوند، من اعتقادم این است حالا شاید بعضی این اعتقاد را نداشته باشند، اعتقاد دارم اگر می خواهند آن بزرگی شان حفظ شود، خداحافظی کنند بهتر است نسبت به اینکه بنشینند روی نیمکت و آن بزرگی شان به نظر من، شاید حرفه ای نباشد چون خیلی از بازیکنان حرفه و بزرگ می نشینند و بحث پولی است و درآمدی ولی من آنجا تشخیص دادم ظرف 10 دقیقه به علی آقا گفتم دیگر فوتبال بازی نمی کنم.
بعد از اینکه از تیم ملی استعفا کردید، با بازیکنان ارتباط داشتید؟
چند نفر چون یک بار گفتم هیچکس برای اسکوچیچ تبریک نگفت و چند نفرشان گفتند ما تبریک گفتیم.
زنگ زدند گفتند ما تبریک گفتیم؟
بله چند نفرشان زنگ زدند و گفتند ما تبریک گفتیم و گفتم دست تان درد نکند اگر تبریک گفتید.
هنوز بچه ها را مثل پسر خودتان می دانید؟
خیلی هایشان مال تیم ملی امید ما بودند در باشگاه ما بودند و شاید 30 40 درصد این بچه ها با ما کار کرده باشند و می دانم و در کارم هم همه می دانند، مهمترین شاخصه کار من شفافیت وصداقت است و سعی می کنم این را همیشه داشته باشم.
بچه ها می خواهند بروند جام جهانی و جلوی آمریکا بازی کنند.
بازی راحتی نیست و سخت است همانطور که بازی اول و دوم مان هم سخت است چون در یک تورنمنت بازی اول ما جلوی انگلیس سخت ترین بازی ماست که اگر انشالله از این مانع به سلامت عبور کنیم بازی ولز و آمریکا را می توانیم بهتر بازی کنیم و نتیجه لازم را بگیریم از همه مهمتر و شاخصه اصلی وحدت و یک دلی است که این باعث قدرت تیمی می شود و مهم است تا آن زمان انشالله این اتفاق بیوفتد و بچه ها کنار هم باشند و همه به فکر این باشند که تیم نتیجه بگیرد چه روی نیمکت چه آنهایی که بازی می کنند تا باعث خوشحالی مردم شوند چون نتایج را همه می بینند شاید نحوه بازی و اینها اگر برگردیم به سالیان قبل، نحوه بازی را کمتر یادشان می آید ولی نتیجه را همیشه یادشان می ماند.
شما از رفتن اسکوچیچ، اخلاقا یا به هر دلیلی مخالف بودید.
بله من از لحاظ اخلاقی می گفتم شما اگر ایشان را نمی خواهید حتی به خود من، زنگ بزنید بیاییم بنشینیم بگوییم آقا ما تا الان با شما بودیم و کار کردیم الان دیگر نمی توانیم با هم کار کنیم خیلی دوستانه از هم جدا می شویم.
اگر این کار را می کردند امکان داشت شما در تیم ملی بمانید؟
من نه چون یکسری کارها را دیده بودم و سر این مسائل تشخیص دادم نمانم.
جدا شدی از مجموعه ولی شخصیت تان را به عنوان گلزن قرن و اینکه مهم ترین چیز است برای فوتبال و تاریخش را حفظ کردید. به شما می گویند حمید استیلی 5 دقیقه یک دقیقه دو دقیقه، موثر ترین حرفهایی که برای بچه ها می توانید برای بازی جلوی آمریکا، انگلیس و ولز و خصوصا آمریکا بزنید را بگویید، که این حرفها تاثیر بگذارد جلوی آمریکا بهتر بازی کنیم.
این دیگر تیم ملی کشورمان است، من فدراسیون نمی رفتم یک جام شهدایی بود و رفتم همانجا به کمپ تیم های ملی چون ما در فوتبال هستیم شاید نرویم از نزدیک فدراسیون ولی در فوتبال هستیم و بازیکنان از همه مهمتر بحث اتحاد تیمی و از همه مهمتر خوشحال کردن مردم. این را اگر مدنظر داشته باشند قطعا در بازی بعضی اتفاقات می افتد شما دیده اید، مثلا بازی ما با استرالیا هیچ جور زور ما به استرالیا نمی رسید ولی برگشتیم یعنی واقعا شرایط بدنی و تاکتیکی تیم آنها بالاتر از ما بود ولی گاهی اوقات اتفاقاتی می افتد و به قول معروف قدرتهایی بازیکنان می گیرند از درون خودشان باعث یکسری نتایجی است که رقم می خورد شما بازی ما و استرالیا را یادتان بیاید و گلی که ما زدیم و بعد از آن چجوری بازی کردیم و شرایط تیم مان متفاوت تر شد.
آن بازی تمام شد و روزگاری گذشت و به امروز رسیدیم و سیر اتفاقاتی رخ داد. حالا حمید استیلی به عنوان مدیر تیم ملی یا پیشکسوتی که گل قرن را زده، دو شخصیت جدا نیستند که یک شخصیت است. ایران به آمریکا گل می زند؟ به آن اندازه خوشحال می شوی اگر روی نیمکت تیم ملی بودی؟
بله صد در صد. الان برای ما خیلی مهمتر است چون مردم توقع شان صعود به دور بعد است و لااقل بازی جوانمردانه و بازی ای ارائه دهیم که مردم خوشحال شوند ما قطعا بازیکنان مان نسبت به 23 سال قبل تجربه بین المللی بیشتری دارند و می توانیم جلوی آمریکا، شما دیدید آمریکا دو بازی تدارکاتی کرد جلوی ژاپن و عربستان و خیلی اینجور نبود که همه فکر می کردند قوی است. یا ولز یا خود انگلیس هم حتی در دو بازی آخر فیفا دی قبل از این بازی ها فکر می کردیم خیلی قوی تر از اینها باشند هم ما جلوی اروگوئه و سنگال خیلی خوب بازی کردیم، از آن طرف ولز و آمریکا و انگلیس نتایج شان خوب نبود ولی باز هم نباید ما گول بخوریم باید خودمان را آماده کنیم برای این بازی ها از همه مهمتر شاخصه مهم تیم ما آمادگی جسمانی است ما از لحاظ بدنی باید خیلی بهتر از الان شویم به دلیل اینکه بیشترین بازیکن را لژیونر داریم و شاید 50 درصد این بازیکنان در باشگاه هایشان بازی کنند و 50 درصد دیگر بازی نمی کنند و اینها باید از لحاظ بدنی آماده و سر حال باشند.
پیش بینی کنید جلوی انگلستان.
با فکر مثبت، مساوی.
ایران-ولز.
ولز و آمریکا را می بریم.
یعنی به عنوان تیم اول برویم بالا و با هلند بازی کنیم؟ البته اگر تیم اول شویم که یا اکوادور، یا سنگال یا با قطر بازی می کنیم.
توانایی اش را داریم اگر روز خوب فوتبال ما باشد می توانیم حالا شاید بازی با انگلیس را ببازیم ولی آن دو بازی را ببریم اگر شرایط مان خوب باشد و توپ های ما برود داخل گل و آنها نرود، در فوتبال این اتفاقات می افتد.
یک نکته را بگویم، تمام کنیم این بخش را. همانطور که باور کردم روزی 5 میلیون تومان کشاورز و تجارت را نگرفتید و 450 هزار تومان پرسپولیس را گرفتید باور دارم در ایران حالا یا در ورزشگاه های قطر به عنوان یک تماشاگر، از گل ایران به همان اندازه خوشحال می شوید که اگر سرپرست تیم ملی بودید. این را باور دارم.
صددرصد چون آدم وطن پرستی هستم و عرق و تعصب دارم نسبت به این کشور و وطنم و صد درصد حتی الان بچه هایمان مثلا مهدی طارمی گل می زند و پاس گل می دهد کیف می کنیم یا سردار آزمون و بقیه. از همه مهمتر بحث گل ها کنار می رود و چیزی که می ماند در خاطر مردم رفتار و اخلاق آدم است که این مهم است و ماندگارترین گل ها، اخلاق و رفتار است.
من صحبتی ندارم لطفا در دوربین آرزویتان را برای ایران در جام جهانی بگویید و خودتان به شکلی که دوست دارید خداحافظی کنید.
آرزویم این است که برای اولین بار به دور بعد صعود کنیم بچه ها متحد باشند، با هم باشند و هوادارانی که به قطر می روند کنار این بچه ها باشند با تشویق هایشان باعث دلگرمی آنها شوند و بچه ها با تمام وجود برای مردم و ملت بازی های خوبی انجام دهند و انشالله صعود کنیم.
بیشتر ببینید و بخوانید:
حمید استیلی در طرفداری: باور نمی کنم بعد از 24 سال هنوز از گلم به آمریکا صحبت می شود!
همچنین ببینید و بخوانید:
حمید استیلی مقابل دوربین طرفداری: عملکرد خوب ما در جام جهانی 1998 به خاطر ایویچ بود