در خاطره بازی از 1978 تا 2022 با مسافران و غایبان جام های جهانی به سراغ حمید استیلی رفتیم.
به گزارش طرفداری، حمید استیلی در بخش دوم گفتگوی خود با
در فاصله 4 سال، فوتبال ایران بین 6 تیم پنجم شد. بعد به بازی های آسیایی هیروشیما رفتیم و برای اولین بار در گروه مقدماتی حذف شدیم. ایران به رتبه 123 فیفا رفت و تیم ملی دوسال بازی نکرد اما شرایط عوض شد، هوای ابری آفتابی شد، سیاه سفید شد، بازیکن های افسرده شاد شدند. در این فاصله چه اتفاقی افتاد که فوتبال ایران متحول شد؟ به مقدماتی جام جهانی رفتیم و 17 گل به مالدیو زدیم و 4 تا به چین. یک دفعه چه اتفاقی افتاد؟
سال 1996 بود و بازی ها در امارات بود. جا دارد از محمد مایلی کهن یاد کنم. ایشان تحول بسیار خوبی در فوتبال ما ایجاد کرد؛ هم در نحوه انتخاب بازیکن ها و هم نحوه برخورد با بازیکن ها باعث شد تا یک تیم خیلی خوب را کنار هم داشته باشیم. در آن زمان بازیکن ها به طور خیلی خوبی کنار هم قرار گرفتند به قول معروف می گویند بازیکن ها جفت و جور شدند ولی حتما این تیم یک مدیر خوب می خواهد. در فوتبال روز دنیا بحث مدیریت خیلی مهم تر از بحث فنی است. مدیریت مایلی کهن به شکلی بود که فرقی بین بازیکنان قائل نشد. این تبعیض را از بین برد و سعی کرد با همه عادلانه برخورد کند و این عدالت و عدم تبعیض باعث شد یک تیم بسیار خوب شکل بگیرد.
آیا فوتبال شما در آن موقع به کمال و اوج خود رسید؟
فوتبال ما سال به سال متفاوت می شد. الان با آن موقع قابل قیاس نیست، ما جی پی اس نداشتیم و کسی نمی توانست میزان دوندگی را ببیند. چیزی به عنوان کار آنالیز وجود نداشت.
از نگاه خود شما؟
به نظر من می توانستیم خیلی بهتر شویم.
بهترین دوران فوتبال شما چه زمانی بود؟
زمان جام جهانی بود. در یک بازه ای ایویچ به تیم ملی اضافه شد؛ ایشان با کل تیم صحبت می کرد و می گفت شما برای رفتن به بازی های آسیایی خیلی خوب هستید اما برای جام جهانی باید آماده تر بشوید. ما یک روند آماده سازی فوق العاده دراز مدت داشتیم. اردو در بروجرد، رم و میلان اردوهای دراز مدتی بودند و از لحاظ بدنی میزان دوندگی ما بالا رفت. به همین علت بود که بازی های خوبی را جلوی یوگوسلاوی، آمریکا و حتی آلمان انجام دهیم. از لحاط بدنی باز می توانستیم بهتر شویم.
چه کسی لایق نشستن بر روی نیمکت ایران در جام جهانی 1998 بود؟ مایلی کهن، ایوویچ یا ذوالفقارنسب؟
الان نمی توانیم بگوییم حق چه کسی بود، همه به نوعی زحمت کشیدند و باید بدانیم ما تصمیم گیرنده نیستیم. تصمیم را مدیران و رییس فدراسیون می گیرند. همه این عزیزان در آن مقطعی که بودند زحمت کشیدند. ما بازیکن هستیم و باید تابع مدیریت باشیم.
شما آدم متعهد و خوش اخلاقی هستید. برای همین از بین مایلی کهن، جلال طالبی، حتی ایویچ که به رحمت خدا رفت و دکتر ذوالفقارنسب اسمی را نمی گویید.
هر یک به نوبه خودش زحمت کشید. محمد مایلی کهن تحولی در فوتبال ما ایجاد کرد. اگر ما در قطر مساوی کرده بودیم با محمد مایلی کهن به جام جهانی می رفتیم ولی خب یک اتفاقی افتاد و ویرا آمد. بازی با ژاپن و دو بازی با استرالیا را با ایشان انجام دادیم ولی تشخیص دادند ویرا در جام جهانی نمی تواند به ما کمک کند. صفایی فراهانی آمد و یک گروه فنی تشکیل داد؛ گروه فنی ایویچ را انتخاب کردند. در آن زمان ایویچ یک مربی بین المللی بود و همه او را قبول داشتند. او یکی از بهترین مربی هایی بود که من داشتم، ایشان هم بعد روانی را مد نظر داشت و هم بعد فنی. ایشان از لحاط بدنی خیلی به من کمک کرد. از آن جا به بعد فدراسیون تصمیم گرفت جلال طالبی مربی باشد، جلال طالبی هر چه در توان داشت برای ما گذاشت و زحمت کشید. علاوه بر این ها کنار ویرا و کنار طالبی، بیژن ذوالفقارنسب حضور داشت و خیلی خوب کار کردند و به جلال طالبی کمک بسیاری کردند. در نهایت تیم توانست بازی های خوبی را در جام جهانی 98 انجام دهد.
24 خرداد 1377 بازی ایران - یوگوسلاوی، خیلی ها معتقدند این بهترین بازی ایران در جام جهانی بود.
بازی با یوگوسلاوی اولین بازی بود. اگر تجربه بین المللی ما بیشتر بود، می توانستیم نتایج بهتری بگیریم. بازیکنان کمی داشتیم که در اروپا بازی کنند. همچنین بازی های تدارکاتی که قبل از جام جهانی انجام دادیم بسیار کم بود. زمان آماده سازی ما خوب بود اما تجربه بین المللی کمی داشتیم. اگر تجربه بیشتری داشتیم، می توانستیم از گروه صعود کنیم. با تعصبی که بچه ها داشتند کار سختی برای صعود نداشتیم. اگر ضربه ایستگاهی یوگوسلاوی نبود، ما نتیجه بهتری می گرفتیم.
حمید استیلی در بازی با یوگوسلاوی بهتر بود یا برابر آمریکا؟
هر چه گذشت ما بهتر شدیم. بازی با آمریکا، واقعا برای همه ما مهم بود. نیما نکیسا در بازی اول خیلی خوب بود. طالبی در بازی اول به احمدرضا عابدزاده استراحت داد. احمدرضا از ناحیه پا مصدوم بود، به همین علت استراحت کرد تا در بازی دوم آماده باشد. بازی برابر آمریکا تیم ما تکمیل بود و فقط رضا شاهرودی از قبل مصدوم بود. بازی با آلمان هم می توانستیم بهتر باشیم اما ریکاوری خوبی را انجام ندادیم و فقط در نیمه اول خوب بودیم. نیمه دوم از لحاظ بدنی افت کردیم. یکی از دلایلش این بود اردو ما در ایسنژور بود و بعد به مونپلیه رفتیم. این مسیر با هواپیما یک ساعت طول می کشد اما ما با اتوبوس رفتیم و 8 یا 9 ساعت در راه بودیم. صبح زود ما را از خواب بیدار کردند و با اتوبوس رفتیم. اگر ما را خسته نمی کردند در بازی برابر آلمان شرایط بهتری داشتیم.
چند بار گل خودتان به آمریکا را دیدید؟
خیلی زیاد. گل من یکی از آرم های برنامه های ورزشی بود و زیاد پخش می شد.
از چه کسی بابت آن گل بیشتر ممنون هستی؟
از همه. زحمت تمام بچه ها بود. یادم می آید بعد از بازی ذوالفقارنسب به من گفت خدا برای تو گلی را ساخت که تا سال ها مردم راجع به آن صحبت کنند. من آن موقع نفهمیدم اما الان متوجه می شوم ایشان چه گفتند.
فکر می کردی آن پیراهن عرق کرده روزی با آن قیمت به فروش برسد؟
لطف خدا بود. ما در هر بازی دو پیراهن می پوشیدم. من یکی از لباس ها را به آقا شهرام، دوستم در آلمان دادم. یکی دیگر را در خیریه برای بیماری های خاص فروختیم.
چه سالی بود؟
نمی دانم. خیلی وقت پیش بود. با رقم بالایی فروخته شد. فکر کنم 1 میلیارد و 200 به فروش رفت.
چند تا از این پیراهن ها را دوست داشتی داشته باشی؟
همه ما وظیفه داریم وقتی مردم مشکل دارند کنارشان بایستیم. وقتی سیل می آید یا مشکلات دیگری پیش می آید، ورزشکار ها گروهی هستند که بیشتر در کنار مردم می ایستند.
یاد گرفتید اینطور باشید؟
بله از بزرگتر ها و معلم های خود یاد گرفتم. وظیفه همه ما این است کنار مردم باشیم. آخرین مورد هم زلزله هرمزگان بود و من کنار مردم قرار گرفتم.
اصرار دارید از کارهایی که انجام می دهید خبری تهیه نشود.
بله زیاد اهل فضای مجازی نیستم.
فکر نمی کنید اگر مردم ببینند تشویق شوند؟
بله کار خیر همیشه عالی است و من بیشتر کنار مردم هستم تا خانواده خودم.
پایان بخش دوم
بخش سوم امشب تقدیم تان می شود...