لیورپول- داربی
لیدز- وولوز
یک شب معمولی در لیگ کاپ؟
یک شب آرام در لیگ کاپ به نظر میآید. مهمترین بازی میان من سیتی و چلسی هم در میان اخبار جام جهانی و .... گم خواهد شد. بازی لیورپول، مدافع عنوان قهرمانی (واقعا شما هم از این لفظ برای قهرمان لیگ کاپ استفاده میکنید؟) تحتالشعاع تصمیم گروه فن وی برای خرید باشگاه است. بازیکنان دعوت نشده در جام جهانی با تمام قوا به میدان خواهند رفت ا... این وسط اما دو بازی در کنار، سفری ناخواسته به نیم قرن قبل خواهد بود. یک چرخش تاریخی، بالا و پایینها و ... چه کسی در بهار 1972 فکر میکرد که روزی همه بی اعتنایی به این دو بازی نگاه کنند؟ و چه کسی امشب فکر میکند که روزگاری این دو بازی، سرنوشت یکی از تاریخیترین فصول لیگ انگلستان را رقم میزد؟ لیورپول- داربی کانتی، لیدز- وولوز.... رقابتی دیوانهوار در فصل 1971/72. فصلی که دنیل آبراهام در کتابی با عنوان بهترین فصل فوتبال؟ با مقدمهی جان موتسون به وقایع آن پرداخته
|
![](https://ts13.tarafdari.com/contents/user775140/content-image/0_h_01335452.jpg)
تاپ سیکس. همان شش تایی که خوب میشناسیمشان. فصل 1971/72 در حالی آغاز میشود که هر 6 غول این روزگار فوتبال انگلستان، آن را بخش مهمی از تاریخ خود میدانند. آرسنال، قهرمان دوگانهی فصل قبل، من یونایتد با وداع بازبی و اولین و تنها فصل فرانک اوفارل روی نیمکت، چلسی در روزگار تامی داکرتی و دو فصل پس از قهرمانی اف ای کاپ، لیورپول شنکلی، با ورود کوین کیگان و من سیتی و اسپرز با بهترین گلزنان لیگ، فرانسیس لی و مارتین چیورز (بیایید به هالند و کین فکر کنیم!). شش تیم بزرگ و البته غولهای لیدزی با هدایت دان ریوی. گزینهی محبوب قهرمانی و فاتح اف ای کاپ در آن فصل. ستراگان اسکاتلندی و در کنار انگلیسیها. صبر کنید هنوز تمام نشده... در میان غولهای شمالی و جنوبی تیم کوچکی از میدلندز میهمان ناخواستهی جمع بزرگان است: داربی کانتی به مربیگری.... برایان هوارد کلاف
![](https://ts13.tarafdari.com/contents/user775140/content-image/xxxxxxxxxxxxxxxx.jpg)
"روند پیشرفت دربی کانتی سریع و مطمئن بود. می دانستم که بهترین تیم خواهیم شد، قهرمان خواهیم بود. برای همین هم کار می کردم. وگرنه چه معنی داشت که هر روز عرق کنید، کار کنید، با مدیران باشگاه جر و بحث کنید اگر در نهایت هدف دوم شدن می بود هنوز فوتبالی که در اولین فصل حضور در دسته اول نشان دادیم را به عنوان بهترین چیزی که نشان دادیم در نظر می گیرم. چهارم شدیم اما تیم های بزرگ، مثل لیورپول و منچستریونایتد را شکست دادیم. این پایه هایی بود که برای آینده گذاشتیم."
کلاف با دربی کانتی در فصل 1968/69 قهرمان مسابقات دسته 2 میشود و فصل 69/70 را در دسته 1 آغاز میکند. آغاز خریدهایی به سبک کلاف و تیلور. سفر به سرتاسر انگلستان. زمینهای کوچک خیس و استادیومهای بزرگ. به دنبال یک بازیکن. یک استعداد. پیر یا جوان. ناشناخته یا فراموش شده:
پیتر برای ایجاد تغییر حرف نداشت. از خریدی مانند آرچی گمیل که تا انتهای دوره بازی با ما بود، مثالی بهتر در خصوص متدهای تیلور-کلاف ندارم. پیش از خرید او، تیلور پکی عمیق به سیگار زد و به من گفت باید به پرستون بروم. بازیکن کوچکی به اسم گمیل بود که باید می خریدیمش. خبری از اما و اگر نبود، او به درد ما میخورد. وقتی بازیکنی را می خواستم، چیزی نمی توانست مانع شود. ممکن بود که خیلی راحت صحبت بیل نیکلسون را برای خرید دیو مککای در وایت هارت لین بپذیرم و او هیچوقت بازیکن دربی کانتی نشد. اما نه را به عنوان جواب قبول نمی کردم. در واقع مربیانی که به بازیکن می گویند آخر هفته به این مسئله فکر کن احمق هستند. وقتی بازیکنی را می خواهی، باید به او بچسبی و نگذاری کسی به او نزدیک شود، تا زمانی که از مسئله مطمئن شوی.
![](https://ts13.tarafdari.com/contents/user775140/content-image/b25ly21zojfhy2finza4ltdhzmmtndbhzi1intuxlwe5ntq0ztixymuwmto3zwfmyzy5oc01ymy1ltrhowutyta5ny03yjyzymi0nzm0mwm.jpg)
دربارهی گمیل. به خانه آن ها رسیدم و از او خواستم با دربی کانتی قرارداد ببندد اما او مایل به این کار نبود. به آن سرعت حاضر به امضای قرارداد نشد. این اولین باری بود که دیدم گمیل آن مردک کوچک، چقدر می تواند بی دست و پا باشد. همسر دوست داشتنی او، بتی، حامله بود. اسکات، فرزند آن ها قرار بود متولد شود. بچه ای که بعدها در آخرین روزهای مربیگری، در ناتینگهام برای من بازی کرد. چقدر زمان سریع گذشت... آرچی گمیل قرارداد را امضا کرد، یکی از بهترین بازیکنانی که خریدم. وقتی دوره مککای به پایان می رسید، یک عنصر کلیدی دیگر را به جای او به کار گرفتم: کالین تاد از ساندرلند..."
![](https://ts13.tarafdari.com/contents/user775140/content-image/image-7-bill-shankly-life-in-pictures-386707643.jpg)
کلاف با کمک تیلور تیم خود را مهیای فصل 1971/72 میکند. فصلی که در آغاز آن همهی حواسها به من یونایتد است. انگار آب از آب تکان نخورده و اوفارل ایرلندی ورژن دیگری از سر مت بازبی است. ماه عسلی که با آغاز سال نو به عزا در الدترافورد تبدیل میشود. قفل بر پاهای جرج بست در من یونایتد. به نزول سر بابی چارلتن. به از هم پاشیدن تثلیث مقدس...
پس از فروکش کردن آتش شفیلد تازه صعود کرده، صدرنشین 10 هفتهی اول مسابقات، لیورپول با شنکز جان میگیرد. واکنشی به دو باخت در 2 بازی اول، با 13 بازی بدون شکست. آرسنال، با ورود الن بال امیدوار است فرم فصل قبل را حفظ کند اما الن بال، مثل سر بابی چارلتن و هر ستارهی دیگر تیم سر الف رمزی روزهای خوبی را سپری نمیکند. در ماه مارس، کورس قهرمانی میان چهار تیم جدی و نفسگیر میشود. بازیهای ماه می سرنوشتساز است. پیروزی داربی برابر لیدز. برد لیدز برابر چلسی، داربی کانتی یک بازی مانده به پایان فصل را از من سیتی میبازد و در بازی آخر، در روز اول می باید به مصاف لیورپول برود. داربی 56 امتیازی از 41 بازی، لیورپول 57 امتیازی از 40 بازی...
![](https://ts13.tarafdari.com/contents/user775140/content-image/john-mcgovern.jpg)
شنکز و کلاف. بازی حساس و نفسگیر. کلمنس، توپ هکتور را از روی خط نجات میدهد. همکاری توشاک و کیگان به نتیجه نمیرسد. سرانجام و در نیمهی دوم روی حرکتی که آرچی گمیل آغاز میکند، مک گوورن دروازهی لیورپول را فرو میریزد. حالا داربی صدرنشین جدید لیگ است. پس ازا تمام بازیهایش.... هنوز لیدز و لیورپول یک بازی دیگر دارند... هنوز لیدز و لیورپول یک امتیاز کمتر از داربی دارند. کلاف قدم زنان روی خط طولی با شنکز دست میدهد.
"امیدوارم در بازی آخر برابر آرسنال شکست بخورید آقای شنکلی! همینطور امیدوارم لیدز هم برابر وولوز هم ببازد. اما اگر قرار است ما قهرمان نشویم، امیدوارم شما آن را ببرید آقا!...."
پس از بازی، کلاف، تیلور و بازیکنان داربی برای تعطیلات به سواحل مایورکا میروند. اخبار دو بازی باقی مانده برای آنها شبیه معجزه است: لیورپول به آرسنال میبازد و لیدز در استادیوم مولنیو برابر وولوز سرسخت میانه جدولی. معجزه، و چیزی بیشتر از آن:
هنوز بابت اتفاقات می 1972 بعد از کسب عنوان قهرمانی عصبانی می شوم. احمق هایی در روزنامه ها و تلوزیون سعی داشتند آن قهرمانی را به محاق ببرند. تیم خوبی بودیم که بهترین نتایج را در طی چهل و دو هفته گرفته بودیم. گفتن آن حرف ها توهین بود. یک لیگ تمام و کمال، هرگز قهرمان اشتباهی معرفی نمی کند. از وقتی سال عوض شد، به ندرت مسابقه ای را شکست خوردیم. در آخرین بازی فصل خود، لیورپول را با یک گل شکست دادیم، در مسابقه ای که به استیوی پاول شانزده ساله در دفاع راست بازی دادم. چند مربی، چند باشگاه چنین کاری انجام می دهند؟ کلاف و تیلور بار دیگر در بالاترین سطح خود بودند!