عصر پاییز شدم توی هوات
یه بغل خاطره از خش خش و نم
همه دنیا را قسم میدادم
تا بیایی و نگاهت بکنم
بغلم کردی و باور کردم
مثل روزای زمستون سردی
گِله ای نیست ازت ترکم کن
روز مرگم بگو بر میگردی
باشه اصلا تو نباش حرفی نیست
جای اسمت مینویسم ای کاش
دم رفتنت نگفتم اما
اتفاقی یکمی یادم باش