دروازهبان باتجربه راهآهن که طی هفتههای اخیر بارها ناجی دروازه تیمش شده و واکنشهایی استثنایی از خود نشان داده است، در بازی با پرسپولیس نیز دو عکسالعمل استثنایی و پشتسر هم داشت. او پنالتی پیام صادقیان را دفع کرد و در برگشت نیز ضربه مجدد ستاره جوان سرخپوشان را گرفت تا آمادگی خودش به عنوان یکی از آمادهترین سنگربانان حال حاضر لیگ برتر را به رخ بکشد و... حالا وحید طالبلو دوباره به اوج برگشته و بر همین اساس از او دعوت کردیم به دفتر تحریریه «خبرورزشی» بیاید.
ميخواهيم از بازي كذايي شاهينبوشهر و سپاهان اصفهان شروع كنيم، ضربه محكم بازيكن خودي و شكستن دست و مصدوميت شديد...
(آهي ميكشد): خيلي تلخ بود. آن اتفاق سهوي، زندگي ورزشي مرا به دو قسمت قبل و بعد از مصدوميت تقسيم كرد. هرگز فراموش نميكنم، سعيد مظفريزاده داور بازي شاهين بوشهر و سپاهان بود كه يك لحظه مهدي نوري مدافع ما آمد توپ را دفع كند كه به جاي توپ دست مرا نشانه گرفت و... باورتان نميشود هيچكس جرأت نكرد نزديك من بيايد. بچهها حسابي ترسيده بودند. دستم از آرنج دررفته و پيچيده بود. گفتم هيچكس به من دست نزند و خودم دستم را چرخاندم و جا انداختم!
آن صحنه را ما هم ديديم و يك لحظه به فكر خانوادهات افتاديم كه دارند ميبينند...
خودم هم در حالي كه داشتم درد ميكشيدم به فكر خانوادهام افتادم. شايد برايتان جالب باشد، روي برانكارد و در حالي كه مرا ميخواستند داخل آمبولانس بگذارند گفتم تلفنتان را بدهيد يك زنگ بزنم. آنگاه با همسرم تماس گرفتم و صحبت كردم كه نگران نباشد و از او خواستم به پدر و مادرم هم زنگ بزند تا خيالشان راحت شود.
مهدي نوري را بعد از آن اتفاق بخشيدي؟
(ميخندد) بله، همان موقع بخشيدم چون يك اتفاق سهوي و ناخواسته بود. هنوز هم هر از گاهي با مهدي در ارتباط هستم. بههرحال فوتبال است ديگر!
شايد اصلاً نبايد به بوشهر ميرفتي. همان زمان از سپاهان و يكي، دو تيم مدعي ديگر پيشنهاد داشتي!
سپاهانيها كه خيلي لطف داشتند. خاطرم هست آقاي حسيني رئيس وقت هيأتمديره سپاهان شخصاً با من تماس گرفت و آنها تصميم داشتند تيمي مدعي بسازند و اتفاقاً بعداً سيدجلال حسيني را هم گرفتند ولي به نظرم در آن مقطع بهترين انتخاب را انجام دادم. تيم ما تا فينال جامحذفي هم آمد و 120 دقيقه مقابل استقلال ايستادگي كرد. ما در نيمفصل اول جزو 6 تيم بالاي جدول بوديم و اگر اشتباه نكنم بهترين خط دفاعي را داشتيم اما مشكلات مديريتي و بدقولي اسپانسر، شاهين بوشهر را به حاشيه برد و از موفقيت دور كرد. (محمدرضا تاجدوزيان تأكيد ميكند كه ميثم منيعي باعث رفتن وحيد طالبلو به بوشهر شد و...)
بگذريم! چه كسي باعث جدايي وحيد طالبلو از استقلال شد؟
متأسفانه اتفاقي افتاد كه باعث جداييام از استقلال شد. از فصل قبلش آقايان برنامهريزي كردند كه رحمتي را بياورند و او هم يكسري شرط و شروط گذاشته بود كه... (لحظهاي سكوت ميكند)
شايعه شده بود كه مهدي رحمتي گفته به شرطي به استقلال ميآيم كه وحيد طالبلو نباشد. اين حرف را تأييد ميكني؟
بله، ميتوانيد از معاون باشگاه استقلال بپرسيد كه به نمايندگي از ايشان حرف ميزد.
ظاهراً تو هم گفته بودي ميمانم و رقابت ميكنم؟
به شكلي غيرمنطقي از من خواستند تعهد كتبي بدهم كه در صورت نيمكتنشيني اعتراض نكنم و سروصدا به راه نيندازم! من هم زير بار نرفتم چون اعتقاد داشتم اين حرفها فني نيست و آقايان از قبل تصميم خود را گرفتهاند.
طي اين مدت دوري از استقلال دقيقاً چه روزي دلت براي بازي در اين تيم تنگ شد و با خودت گفتي كه كاش امروز دروازهبان اين تيم بودم؟
يكي، دو بار و يكي، دو روز اين اتفاق نيفتاده است. من هميشه و هر روز دلم براي استقلال تنگ ميشود. بهترين روزهاي عمرم را در استقلال گذراندم. بهترين خاطراتم در اين تيم رقم خورد. طبيعي است كه دلم براي تيم محبوبم لك بزند.
يك قانون نانوشته فوتبالي ميگويد بازيكنان استقلال و پرسپوليس دوره محدودي در اين تيمها دارند و بالاجبار بايد جدا شوند چون به قول عوام «گنده» ميشوند؟!
دقيقاً همين است كه اين دو تيم اين قدر نوسان دارند. البته من كه بزرگ نيستم ولي وقتي جوانتر بودم و به استقلال پيوستم الگوهاي من آقايان علي منصوريان، محمود فكري، علي سامره و محمد خرمگاه بودند و مسائلي كه شما ميگوييد را در مورد اين بزرگان ديدم.
هيچ كدام كه گلر نبودند؟
از لحاظ رفتاري عرض ميكنم. اين عزيزان خيلي به من كمك كردند و من هم هميشه سعي ميكنم در هر تيمي كه باشم به جوانترها كمك كنم.
جايي از قول احمدرضا عابدزاده درباره بهزاد غلامپور مصاحبهاي خواندم كه گفته بود؛ بهزاد گلر خوبي است. او ميتواند حتي بهتر از من هم باشد اما تحت فشار نميتواند خودش را حفظ كند و وقتي از لحاظ روحي و رواني به هم بريزد ديگر تمركز ندارد. او در زمين بازي ميكند اما ذهنش درگير منتقدان، رسانهها، حرف مربيان، همبازيان و ... ميشود و به همين خاطر ميبيني به يكباره به هم ميريزد و گلهاي بدي ميخورد. وحيد طالبلو چقدر شبيه بهزاد غلامپور است؟
نميشود گفت من شبيه ايشان هستم. اتفاقاً از آقابهزاد خيلي چيزها ياد گرفتم. هرگز فراموش نميكنم پس از پشت سرگذاشتن دوران مصدوميت و در آن شرايط سخت به من زنگ زد و دعوت كرد بروم سر تمرين راهآهن ولي هر كس شرايط خودش را دارد. در گذشته شايد من هم خيلي شكننده بودم ولي با تجربياتي كه طي اين چند سال به ويژه دوران مصدوميت پيدا كردم خيلي بهتر از قبل شدم.
تفاوت وحيد طالبلوي ديروز و امروز چيست؟
همين چيزهايي كه گفتم. آن زمان وقتي رفتارهاي نامطلوبي در استقلال با من ميشد، مثلاً حقوقم را نميدادند (كه هنوز هم البته بعد از 4 سال طلبم را ندادهاند!) يا اينكه بعد از 10 هفته به يكباره مرا نيمكتنشين ميكردند، بههم ميريختم ولي الان خيلي باتجربهتر شدهام.
منظورت همان بازي با استقلال اهواز است كه محمد محمدي به جاي تو بازي كرد؟
بله، همان مسابقهاي كه 2 بر صفر جلو بوديم ولي در آخر باختيم! اجازه بدهيد من يك نكته را يادآوري كنم و آن هم كاسياس است. با وجود افت و نوساني كه داشت رئالمادريد به راحتي از او نگذشت.
ولي كاسياس هم نيمكتنشين شد و حرفي نزد!
بله اما كاسياس را از تيم كنار نگذاشتند. او را حفظ كردند چون روي او هزينه شده و دروازهبان بزرگ و محبوبي بود.
تا به حال فكرش را كردهاي كه خيلي شبيه كاسياس هستي؟
بله، خيليخيلي شبيه هستيم. هر دو از سن پايين شروع كرديم. از 19 سالگي به تيمملي دعوت شديم و حتي وقتي دست من شكست در همان مقطع انگشت كاسياس آسيب ديد و خيلي شباهتهاي ديگر هم داريم كه بماند! (ميخندد و ادامه ميدهد) من در نوجواني و جواني پيتر اشمايكل دروازهبان دانماركي منچستريونايتد را خيلي قبول داشتم اما كاسياس هم گلر بزرگي است كه شخصيت بالايي هم دارد.
جدايي از استقلال يك بغض فروخورده براي وحيد طالبلوست. درست است؟
دقيقاً، شما ببينيد طي اين چند سال چقدر استقلال هزينه اين پست كرده است؟ آن را با هزينهاي كه براي من شد مقايسه كنيد... ولي به هر حال من به بازي در باشگاه بزرگ استقلال افتخار ميكنم.
نظرت در اين باره چيست؟ (صحنه گرفتن ضربه پنالتي پيام صادقيان در بازي جام حذفي مقابل پرسپوليس را به طالبلو نشان ميدهيم كه سورپرايز ميشود زيرا خودش هم هنوز آن را نديده است.)
باور كن هنوز هم صورتم درد ميكند. دفع ضربه دوم پيام بيشتر از مهار پنالتي به من چسبيد.
ميدانيم شگرد تو مهار ضربات پنالتي است. با چه روشي اين قدر خوب جهت ضربات پنالتي را تشخيص ميدهي. به عنوان مثال همين ضربه پيام صادقيان را چطور مهار كردي؟
کسی که معمولاً شگرد خودش را لو نمیدهد! اما از شوخی گذشته پس از صحبت با آقای اخباری آنالیزور راهآهن و تماشای فیلم بازی پرسپولیس و کارگر بنهگز بوشهر متوجه شدم صادقیان پنالتیاش را کجا میزند و خدا هم کمکم کرد. ناگفته نماند هماتاقیام امین منوچهری هم به من گفته بود صادقیان آن طرف ضربهاش را میزند و...
بهترین واکنش وحید طالبلو در طول دوران بازی کدام واکنش بوده است؟
واکنشهای خاص زیاد داشتم. سال اول حضورم در استقلال و در بازی با ابومسلم، خسرو حیدری شوت سنگینی زد که شیرجه زدم و با دست مخالف از زیرطاق دروازه توپ را بیرون کشیدم. همه فکر میکردند گل شد (توضیح میدهد همان بازی معروفی که فیروز کريمی ماجرای کاشتن میخ و درو کردن میخ طویله را تعریف و کلی سر و صدا به پا کرد) در استقلال یک بازی هم با راهآهن داشتیم که وقت نکردم دستم را از زمین بلند کنم و با سینه جلوی توپ را گرفتم. امسال هم در بازی با سپاهان توپ به تیر دروازهمان خورد و در برگشت مهدی شریفی چنان شوت محکمی زد که صدایش در استادیوم پیچید، آن لحظه دستم را باز کردم و توپ به بازویم خورد.
مهار پنالتی رسول خطیبی در بازی استقلال و سپاهان هم خیلی حائز اهمیت بود. اگر آن توپ را نمیگرفتی، استقلال قهرمانی را از دست میداد؟
بله، در لیگ پنجم بود. البته یادم آمد یک ضربه سر محمد نوری را هم به شکلي عجیب مهار کردم.
وحید طالبلو چقدر به تیم ملی فکر میکند؟
خیلی، من تا آخر فوتبالم به تیم ملی فکر میکنم. الان هم تمام هدفم این است که اول برای تیم راهآهن مثمرثمر باشم و جواب لطف و محبت آقای حمید استیلی را بدهم و سپس به پیراهن پرافتخار تیم ملی برسم.
هرگز هم در تیم ملی به حق خودت نرسیدی!
والله چه بگویم؟ آنطور که باید و شاید به من اعتماد نشد. 2 بار به عنوان بهترین دروازهبان لیگ برتر انتخاب شدم اما به دیگران اعتماد شد. حتی در جام جهانی و دیدار آخر ما با آنگولا که تشریفاتی هم بود باز ابراهیم میرزاپور درون دروازه ایستاد و به من بازی نرسید.
از برانکو دلخور هستی؟
نه ولی انتظار داشتم آن فرصت را به من میداد. بازی در جام جهانی میتوانست مسیر زندگی ورزشیام را عوض کند ولی نشد دیگر.
فکر میکنی کارلوس کروش تو را به تیم ملی دعوت کند؟
از زمانی که ایشان به ایران آمده این افتخار نصیبم نشده که به تیم ملی دعوت شوم و زیر نظر این مربی بزرگ کار کنم اما امیدوارم بازیهای اخیر ما را ایشان هم دیده باشد. زمانی که در شاهین بوشهر بودم به من زنگ زدند و حتی پاسپورتم را گرفتند. اما آخرش دعوت نشدم. میدانید چرا؟
نه خودت بگو؟
یکی از مربیان تیم ملی در آن زمان به من گفت که گلر اول تیم ملی به آقای کروش اطلاعات غلط درباره من داده و گفته بود وحید طالبلو مصدوم است!
عجب! فکر میکنی حضور علی کریمی چقدر میتواند در تیم ملی مؤثر باشد؟
به هر حال ایشان بازیکن بزرگی بوده و شناخت خوبی از فوتبال ایران و بازیکنان دارد. مسلم بدانید آقای کریمی روی نیمکت تیم ملی یک وزنه است.
و بالاخره حرف پایانی؟
همین جا میخواهم از همسر عزیزم تشکر کنم که در دوران تلخ مصدومیت و پس از آن مثل یک فرشته کنارم بود و امیدوارم بتوانم روزی محبتهایش را جبران کنم.