به نوشته عصر ايران، این بار اما ماجرا دیگر است. موضوع روز فوتبال، مناقشه فدراسیون فوتبال و صدا و سیما بر سر «حق پخش تلویزیونی مسابقات» است و فردوسی پور هم که خود مبدع اصطلاح «فوتبالی» است و عالَم و آدم را تنها از منظر فوتبال می نگرد و خود را تنها نسبت به فوتبال متعهد می داند و لاغیر، به قاعده باید جانب فدراسیون را بگیرد حال آن که او برای سازمان صدا و سیما کار می کند و این برنامه هم از تلویزیون ایران پخش می شود و چاقو دسته خودش را نمی بُرد.
با این حساب می توان حدس زد عادل فردوسی پور در بد مخمصه ای گرفتار شده و همه منتظرند ببینند او این بحران را چگونه مدیریت می کند و ازضریب هوشی بالای خود چگونه بهره می گیرد.
مخمصه اما نه به این خاطر که برای 90 این هفته خوراک تصویری ندارد چون دوربین ها را به ورزشگاه ها راه ندادند زیرا این مشکل از هفته های آتی خود را به مرور نشان خواهد داد و این هفته را می تواند با دعوت از چند نفر پُر کند یا سری به آرشیو بزند یا عکس نشان دهد و بگذراند تا هفته بعد چه پیش آید.
راه میان بُر، برای این که اعتبار خود را از کف ندهد و برنامه هم جذاب باقی بماند البته این است که هر دو سوی مناقشه را به یک مناظره زنده فرا خواند تا معاون امور مالی سازمان صدا و سیما از یک طرف و رییس فدراسیون از سوی دیگر بر سر حق پخش تلویزیونی بحث کنند و عادل هم در این میان نقش یک مجری بی طرف را ایفا کند. اما در یک هفته گذشته برخورد صدا و سیما به گونه ای بوده که شان خود را اجل دانسته و انگار قصد دارد فدراسیون را گوش مالی دهد و از کرده خود پشیمان سازد چون معتقد است آنها هستند که در نهایت ضرر می کنند.
با این وصف بعید است چنین مناظره ای شکل گیرد زیرا حتی شبکه خبر سیما هم در حال بایکوت اخبار لیگ برتر است تا اقدام فدراسیون را پرهزینه تر کند و علی کفاشیان را به عقب نشینی وادارد و وقتی سیاست کلی این باشد چگونه دوربین و تریبون را به کفاشیانی بدهند که دوربین آنها را به ورزشگاه ها راه نداده است؟
با این حساب مدیریت سازمان به فردوسی پور اجازه نخواهد داد فرصتی را به علی کفاشیان بسپارد و عادل می ماند و چالشی دشوار؛ دشوارتر از همه نوبت های گذشته. زیرا این بار یک طرف قضیه رییسان اویند و خود صدا و سیما.
اگر به این مقوله نپردازد و انگار نه خانی آمده و نه خانی رفته، پذیرفتنی نیست چون برنامه 90 که موضوعات کم اهمیت را از قلم نمی اندازد این بحث بسیار مهم را نمی تواند نادیده انگارد.
اگرجانب صدا و سیما - سازمان متبوع خود- را بگیرد دیگر چه تفاوت، میان مجری مستقل فوتبالی و مجریان سفارشی و گوش به اتاق فرمان؟ ضمن این که فوتبالی ها از استقلال فدراسیون و تامین منابع درآمدی آن دفاع می کنند و فردوسی پور نمی تواند تنها برای یک شب از فوتبالی بودن استعفا کند و صدا و سیمایی - در معنی رایج و مصطلح و شبیه همکاران خود- شود.
اگربخواهد حسب ظاهر میانه را بگیرد و بر ارتباطِ آگهی دهندگان و اسپانسرهای محیطی با پخش تلویزیونی تاکید کند در واقع همان استدلال سازمان را تکرار کرده و با حالت دوم چندان تفاوت ندارد.
اگرهم بخواهد جانب فدراسیون را بگیرد بعید است تلویزیون تحمل کند و حتی شاهد قطع برنامه خواهیم بود.
فدراسیون فوتبال ایران خود را مستقل می داند و از صدا و سیما می خواهد دست از سر فوتبال بردارد و اگر قصد تامین برنامه و حفظ مزیت نسبی در رقابت با شبکه های ماهواره ای فارسی زبان و جلب بیننده را با پخش مستقیم مسابقات فوتبال دارد هزینه آن را نیز بپردازد زیرا اولا برای پخش مسابقات خارجی پول می دهد و مواردی را که بی اجازه و با پوشاندن آرم پخش می کند غیر قانونی و غیر اخلاقی است. ثانیا ازقِبَل این بازی ها آگهی می گیرد چه قبل و چه وسط بازی و میان دو نیمه و چه برای برنامه هایی که درباره حاشیه های فوتبال ساخته و پخش می شود. ثالثا ساخت سریال ها و فیلم ها و برنامه هایی به مراتب کم بیننده تر نیز بی هزینه میسر نیست.
در مقابل صدا وسیما می گوید اولا اگر دولت خواستار چنین درآمدی برای فدراسیون است بودجه صدا و سیما را افزایش دهد و ثانیا درآمد فدراسیون از آگهی های دور زمین به خاطر پخش تلویزیونی است و فدراسیون سهم خود را می گیرد اما از طریقی دیگر.
راز تن ندادن صدا و سیما اما موضوعی فراتر است. آنان برای خود جایگاهی به مراتب بالاتر قایل اند و تا کنون فدراسیون را کوچک تر از آن می دانستند که با صدا و سیما چالش کند.
خود را فراتر ازقوای سه گانه و یگانه رسانه انحصاری و فراگیر دیداری – شنیداری می دانند که مخالفت با آن، آب در هاون کوفتن است و فدراسیون فوتبال را یک اداره زیر مجموعه وزارت ورزش که تنها برای این که صدای فیفا و مجامع جهانی در نیاید به صورت مستقل بزک شده و انتظار نداشتند علی کفاشیان خود را جدی بگیرد.
حالا اما قضیه تفاوت کرده است و این همان نقطه ای است که عادل فردوسی پور را دچار مخمصه کرده است. آیا او می تواند سیاوش وار از این آتش بگذرد؟