اختصاصی طرفداری - دیگر حتی مسخره بازی های مکس الگری کنار زمین و این از تن و پیراهن خارج کردن هایش هم مزه ای ندارد. یوونتوس همین حالا برخی از مربیان پرسروصدای وطنی را هم استخدام کند، این مسخره بازی ها را کنار زمین بسیار طبیعی تر، دقیق تر و باور پذیرتر می تواند اجرا کند.
حدس زدن کیفیت فنی بازی های یوونتوس زیر نظر مکس الگری، تبدیل به قابل پیش بینی ترین مسئله زندگی روزمره یک هوادار حتی معمولی فوتبال شده است. کاملا مشخص است که یوونتوسِ محصول او و صد البته آندره آ آنیلی، قرار است چه فوتبالی ارائه دهد و 90 دقیقه چه چیزی انتظارش را می کشد. هیچ تفاوتی هم ندارد که حریف رو به رو قرار است رم باشد، منچسترسیتی باشد، سمپدوریا باشد، صبای قم باتری (!) باشد یا هر تیم دیگری. سناریوها با یکدیگر مو نمی زند و کیفیت و وضعیت فنی تیم کپی برابر اصل تکرار می شود. برای دومین بار بخش «نکته فنی» رسانه طرفداری را به بحث فنی درباره شکل بازی یوونتوسِ الگری اختصاص داده ام.
نمایش یوونتوس مقابل فیورنتینا، از لحاظ فنی، از آنچه مقابل سمپدوریا هم دیده بودیم، زشت تر بود. بحث فنی درباره این بازی را با نقشه ای آغاز می کنم که در یادداشت های قبلی نیز درباره آن صحبت کرده ام (اینجا). تصویری که می بینید PASSMAP یا «Passing Network» یوونتوس در دیدار مقابل فیورنتینا را نشان می دهد (تصویر از گروه فنی Betweentheposts استخراج شده است). این نقشه عملکرد تک تک بازیکنان یوونتوس را همراه با توپ از حیث به گردش درآوردن آن نشان می دهد. میانگین موقعیت مکانی بازیکنان حین به گردش درآوردن توپ، حجم پاس های ارسالی و دریافتی و همچنین میزان لمس توپ، همگی در این نقشه قابليت رصد و تحلیل را دارد.
همین طور که در قسمت قبلی نکته فنی نیز اشاره کردم (اینجا)، درباره این PASSMAP نیز می توان ساعت ها بحث فنی کرد. می توان ساعت ها از زشتی، بی برنامگی و ضعف های این نقشه صحبت کرد. نگاه کنید که تیم یوونتوس چگونه همراه با توپ، عقب نشسته و یکی از عمیق ترین نقشه پاس های یک تیم بزرگ را طی سالیان اخیر از خود ثبت کرده. تیمی عاجز، که نتوانسته همراه با توپ، از عقب بازیسازی کند، از پرس حریف عبور کند و حتی نتوانسته یک فاز از مجموع چهار فاز بازیسازی را کامل کند. به موقعیت خنده دار میلیک دقت کنید. مهاجم نوک یوونتوس میانگین حرکات و کنش هایش همراه با توپ، تقریبا در پشت دایره مرکز زمین و در نیمه زمین خودی بوده است. به حجم فلش ها و همچنین پر رنگی فلش هایی که بین چهار مدافع یوونتوس و همچنین رو به عقب، به مقصد دروازه بان، وجود دارند نیز دقت کنید. این ها نشان دهنده حجم بالای پاس کاری چهار مدافع یوونتوس (علی الخصوص کوادرادو و برمر) در یک سوم تدافعی خودی همراه با دروازه بان تیم است که عمده مالکیت توپ یوونتوس را در این دیدار شکل داده است. پاس هایی عاجزانه و بی هدف که حتی نمی توانند فاز نخست بازیسازی را برای یوونتوس کامل کنند. ای کاش داده های فنی پیشرفته و نقشه های فنی پیشرفته در فوتبال های قدیمی نیز قابل استخراج بود. بسیار کنجکاو هستم که ببینم مالدیو در جریان شکست 17-0 مقابل ایران، آیا نقشه پاس اش از نقشه پاس یوونتوس مقابل فیورنتینا زشت تر بوده یا خیر! برای اینکه با جزئیات بیشتری این پاس کاری های خنده دار و مسخره را درک کنید، به تصویر بعدی دقت کنید.
تصویر زیر که از گروه فنی Markstats استخراج شده، نقشه «Clusters» تمامی پاس های یوونتوس و فیورنتینا را در دیدار مقابل یکدیگر نشان می دهد. توضیح مفصل این نقشه به یادداشت جداگانه ای نیاز دارد که فعلا به معرفی مختصر آن در حد موضوع یادداشت، بسنده می کنم. نقشه «Clusters» به ما تصویری کلی از مجموع پاس های یک تیم در زمین مسابقه ارائه می کند و ضمن دسته بندی کردن پاس هایی که در پارامترهای مختلف شبیه به یکدیگر هستند، تصویر واحدی از این پاس ها به ما ارائه می دهد. این نقشه می تواند سبک بازی یک تیم را همراه با توپ عیان کند. اینکه تیم مورد نظر به چه نوع پاس هایی، در چه مناطقی و با چه سبکی، علاقه دارد. تصویر سمت چپ مربوط به فیورنتینا و سمت راست مربوط به یوونتوس است.
نگاه کنید که شاگردان وینچنزو ایتالیانو چگونه عملا در نیمه زمین یوونتوس چادر زده اند. نقشه «Clusters» پاس های این تیم به خوبی نشان می دهد که فیورنتینا تیم پویایی بوده، که علاقه داشته مالکیت توپ را حفظ کند، آن را به طور متعدد در یک سوم تهاجمی خودی به گردش در بیاورد و حریف را همواره تحت کنترل خود داشته باشد. حالا اما به سمت راست نگاه کنید: عملیات تروریستی مکس الگری و صد البته آندره آ آنیلی علیه هواداران تیم خودی! تیمی درمانده که عملا تمامی پاس های معنادارش در نیمه زمین خودی بوده. آن هم در یک سوم تدافعی خودی و بیشتر رو به عقب به سمت دروازه بان. به حجم پاس های تکراری و شبیه به هم در باکس خودی دقت کنید. واقعا باعث شرمساری و سرافکندگی هواداران این تیم بزرگ است که چگونه تحت این عملیات تروریستی قرار گرفته اند. مجددا، بسیار کنجکاو هستم که نقشه «Clusters» پاس های مالدیو را در جریان شکست 17-0 مقابل ایران استخراج کنم. آیا واقعا از این نقشه بدتر می تواند باشد؟
برای حسن ختام این بحث به دو شاخص و داده فنی پیشرفته فوق العاده مهم دقت کنید که می تواند کیفیت فنی یک تیم را در فوتبال مدرن عیان کند. درباره داده فنی پیشرفته «PPDA» بارها صحبت کرده ام (اینجا و اینجا). «PPDA» در واقع با تقسیم تعداد پاس های تیم شماره (1) در زمین خودش بر تعداد کنش تدافعی انجام شده توسط تیم شماره (2)، میانگین پاس های تیم شماره (1) تا پیش از رخ دادن اولین کنش تدافعی توسط تیم شماره (2) را در نیمه زمین تیم شماره (1) به ما ارائه می دهد. طبیعتا هر چه عدد به دست آمده کمتر باشد، میزان فشار و پرسینگ تیم شماره (2) با شدت بیشتری در زمین تیم شماره (1) جریان داشته است. یک شاخص و داده فنی پیشرفته مهم دیگر را نیز در این یادداشت به شما معرفی می کنم. داده فنی پیشرفته «Field Tilt». داده ای که به محاسبه مالکیت توپ هر تیم فقط در یک سوم تهاجمی در یک مسابقه فوتبال می پردازد. به این معنی که در بازی کدام تیم توانسته مالکیت توپ بیشتری را در یک سوم تهاجمی خودی داشته باشد. این داده از این لحاظ اهمیت دارد که می تواند کنترل و اختیار یک تیم را مورد بررسی قرار دهد.
حالا به تصویر زیر دقت کنید که وضعیت یوونتوس و فیورنتینا را در دیدار مقابل یکدیگر نشان می دهد. به شکلی خنده داری می بینید که چگونه یوونتوس عدد نازل و فاجعه 13.2 را از حیث شدت پرسینگ از خود ثبت کرده در حالی که فیورنتینا عدد بسیار خوب 6.2 را از خود نشان داده است. به این معنی که وینچنزو ایتالیانو تاکید داشته تا با شدت زیادی یوونتوس را در نیمه زمین خودش تحت فشار قرار دهد تا ضمن جلوگیری از بازیسازی حریف از عقب زمین، با بازپس گیری توپ امکان خلق موقعیت و مالکیت توپ را نیز برای خود فراهم کند و در نقطه مقابل دقیقا به اندازه بیش از دو برابر، این مسئله در رویکرد مکس الگری هیچ جایی نداشته است.
تصویر زیر نیز وضعیت باور نکردنی، اعجاب انگیز و باز هم خنده دار دو تیم را از حیث داده فنی پیشرفته «Field Tilt» نشان می دهد. 89/4 درصد مالکیت توپ فیورنتینا در یک سوم تهاجمی خودی بوده و تنها 10/6 درصد، یوونتوس توانسته مالکیت و لمس توپ را به یک سوم تهاجمی خودش منتقل کند. تفاوتی آشکار که مشابهش را بر ضرر یک تیم بزرگ در برابر تیمی ضعیف تر، هیچ گاه در فوتبال مدرن به خاطر نداشته ام. مجددا، بسیار کنجکاو هستم که بتوانم این داده فنی پیشرفته را برای دیدار ایران برابر مالدیو (17-0) استخراج کنم و ببینم آیا مالدیو واقعا مقدار «Field Tilt» کمتری از یوونتوس داشته یا خیر.
مکس الگری یک سرمربی بزرگ و با ایده های فنی خلاقانه بوده، البته تا پیش از بازگشتش به دنیای فوتبال. طی دو سال دوری او از فوتبال، این ورزش با سرعت نور رو به جلو حرکت کرده اما سرمربی ایتالیایی به نظر می رسد به جای اینکه طی این دو سال روی فوتبال مطالعه کرده باشد، مطالعاتش را روی حوزه های دیگر انجام داده است (مثلا حوزه روابط عاشقانه). در این فوتبال که هر ثانیه سرمربیان به دنبال پیدا کردن راه هایی جدید هستند، مکس الگری نه تنها رویکرد و راهکارهای جدیدی پیدا نکرده، که رو به عقب نیز حرکت کرده است. با ادامه این روند، یوونتوس همراه با او، بسیار بعید است که آینده ای داشته باشد. الگری شاید سه شنبه بتواند با کیفیت فنی مشابه، یک تساوی و یا حتی یک پیروزی هم مقابل غول فرانسوی کسب کند، اما باز هم تغییری در اصل قضیه ایجاد نمی شود. فوتبالی که او در یوونتوس بیش از یک فصل است که ارائه می دهد، باعث شرمساری و سرخوردگی هوادارانش شده و صد البته که نتیجه ای نیز به همراه نداشته است. تنها راه خروج از این بحران، تغییر در رویکرد و افکار مکس الگری است. مسئله ای که مشخص نیست چه زمانی قرار است روی دهد. در نهایت فراموش نکنید، که الگری مقصر اصلی نیست. مقصر اصلی فردی است که با کلاه برداری از هواداران یوونتوس، این تیم بزرگ را به اینجا رسانده است، آقای آندره آ آنیلی، ولادیمیر پوتینِ دنیایِ فوتبال.