اختصاصی طرفداری| شیرهای لندن که در فصل گذشته دچار تحریم و حواشی عجیبی شده بودند، در همان ابتدای پنجره نقل و انتقالات تابستانی، بازیکنانی کلیدی از جمله رودیگر و کریستنسن را از دست دادند و در ادامه هم لوکاکو، ورنر و آلونسو جمع آبیها را ترک کردند، اما مالک جدید بیکار ننشست و گزینههایی را برای پایتخت نشینان جذب کرد که به بررسی آنها میپردازیم.
تاد بولی از شکست در جذب ژول کونده و رافینیا درس گرفته بود، روند انتقال مارک به چلسی به سرعت طی شد. چلسی با شرایط این بازیکن اسپانیایی موافقت کرده بود و قیمت درخواستی برایتون را با قراردادی که می توانست بیش از 60 میلیون پوند ارزش داشته باشد، برآورده کرد و از بهترین و آخرین پیشنهاد منچسترسیتی رقم بیشتری را پرداخت کرد. قهرمان لیگ برتر بدلیل اختلاف در مسائل مالی از جذب بازیکنی که برای سیستم و سبک پپ گواردیولا بسیار عالی به نظر می رسید، شانه خالی کرد اما بولی یه موضوع مالی اهمیتی نداد. همچنین توماس توخل اصرار داشت که پس از رد شدن ناتان آکه و پرسنل کیمپمبه، قصد دارد که در پست دفاع از یک چپپا استفاده کند.
منطقهی اصلی او در پست دفاع چپ است که در سیستم فعلی 3-4-2-1 توخل وجود ندارد. از نظر سنی و مهارت، تداخل قابل توجهی با بن چیلول وجود دارد، اگر مصدومیت سنگین فصل 2021/22 بنجامین را ویران نمیکرد شاید هیچوقت کوکوریا را در استمفوردبریج بعنوان میزبان نمیدیدیم، اما شاید تغییر پست بتواند مشکل را حل کند، چلسی در فصل گذشته آنتونی رودیگر را در سمت چپ دفاع سه نفرهی خود میدید که میتوان او را مهرهی سنگین و قابل اطمینان ترکیب نامید، اما مارک هم در برایتون با این پست چندان غریبه نیست و حتی در دسامبر، زمانی که با برایتون به استمفوردبریج آمد در مقابل چشمان توماس توخل به خوبی در این پست ایفای نقش کرد، گرچه قد او فقط 172/7 سانتی متر بود و برای پست دفاع وسط نمیتوانست که مورد خوبی باشد.
کوکوریا در آن شب در سمت چپ دن برن و جوئل فلتمن به میدان رفت، در حالی که سیستم گراهام پاتر (مربی برایتون) با ترکیب اصلی چلسی مطابقت داشت. سرعت این بازیکن اسپانیایی برای مرغان دریایی کافی بود تا بتوانند 52.3 درصد مالکیت توپ را در بازی خارج از خانه در مقابل یکی از ابرقدرتها کسب کنند.
در اینجا، در دقایق ابتدایی، روملو لوکاکو این فرصت را پیدا کرد که میسون مونت را در مقابل کوکوریا به سمت دروازه بفرستد.
اما زمانی که مونت به پشت محوطه جریمه برایتون نزدیک شد، کوکوریا او را یارگیری کرد و میسون را برای چرخیدن و شوتزنی مورد آزار و اذیت قرار داد. سرعت کوکوریا به او این امکان را میدهد که علاوه بر دفاع، گاهی اوقات نگاهی تهاجمیتر را داشته باشد، این ویژگی در بین سرمربیانی چون توخل، کلوپ و پپ بسیار محبوب است.
در اینجا، مارک بر سر راه پاس جورجینیو به مونت قرار میگیرد تا از شروع طوفان تهاجمی چلسی جلوگیری کند، هافبک ایتالیایی در نهایت کریستین پولیسیچ را در کنار زمین صاحب توپ میکند تا توپ از رسیدن به پشت محوطهی تیمش به دور باشد.
توپ در نهایت به مونت میرسد اما نه در پشت محوطه، او در فضایی کوچک گیر میافتد. در ادامه بازی، چلسی کوکوریا را به چالش می کشد تا سمت چپ زمین برایتون را صاحب شود.
او به عمق نیمه حریف یورش میبرد تا بر کالوم هادسون اودوی فشار بیاورد، فقط برای اینکه وینگر از محاصره خسته شود و توپ را به سمت راست انتقال دهد.
کوکوریا بر روی یک بازیکن سوئیچ نشده است، در این صحنه او به سمت پولیسیکِ در حال پیشروی حرکت میکند و به او فرصتی برای نفوذ نمیدهد تا کریستین با ارسال پاس به کانال سمت راست نیمه برایتون، روی حمله تأثیر بگذارد.
پاس پولیسیک به سمت لوکاکو میرسد، اما زمانی که او اولین لمس خود را در سمت راست انجام میدهد، کوکوریا در موقعیت قرار گرفته و می تواند هر ارسالی را به سمت هادسون اودوی مهار یا قطع کند.
چلسی حتی نتوانست از آشکارترین ضعف کوکوریا به عنوان یک مدافع میانی استفاده کند. قد او در بسیاری از دوئلهای هوایی او را در موقعیت شکست قرار میدهد، اما زمانبندی خوب و پرش مناسب، به او فرصتی برای رقابت و حتی پیروزی میدهد.
طبیعی است که توپ ارسال شده توسط اودوی را در نبرد هوایی برای لوکاکو بدانیم، روملو به عقبتر حرکت میکند تا توپ رد شده از سر کوکوریا را در تیر دوم دروازه به گل تبدیل کند اما پرش به موقع و بلند کوکوریا کافی است تا توپ را با ضربه سر دور کند. در دقایق پایانی، کوکوریا عملکرد خوبش را تکمیل میکند، او به سمت جلو نفوذ میکند و با ارسال سانتری دقیق، زمینه را برای گلزنی ولبک و تساوی برابر چلسی مهیا میکند.
عملکرد کوکوریا در برایتون
او را معمولا با پست دفاع چپ میشناسیم، اما در دو پست دیگر هم سابقهی بازی زیادی را دارد.
کوکوریا قبل از پیوستن به جمع شیرهای لندن فاش کرد که:
من تا پیش از پیوستنم به برایتون، در تمام عمرم تنها یک یا دوبار در قلب خط دفاعی به میدان رفتم.
اما پاتر از او خواست تا این کار را با تکرار فزایندهای انجام دهد و در پایان فصل 2021/22 یک چهارم کل دقایق حضورش در زمین(795 دقیقه) را در سمت چپ خط دفاع مرکزی بازی کرد.
این نمودار به بازیکنان یک سری امتیاز از 0 تا 99 را میدهد که نشان دهندهی تعداد تکرار یک عمل توسط بازیکن در مقایسه با دیگران است و به 795 دقیقه بازی مارک در پست دفاع وسط پرداخته است.
همانطور که می بینید، سرکشی کوکوریا او را به یک دفاع بسیار مخرب تبدیل کرده و او در بازیابی توپ عملکرد فوق العادهای را از خود به نمایش گذاشته است. این جنبهی خاص از بازی او زمانی آشکار می شود که او به عنوان یک دفاع چپ مستقر میشود، در حالی که تاثیرات شدید تدافعی او به طور کلی دست نخورده باقی می ماند و به همان کیفیت باقی میماند. میل کوکوریا برای شکار توپ در مناطق میانی زمین در سیستم پرس پاتر کاملاً مسلح شد.
در اینجا و در اواسط نیمه اول بازی برایتون مقابل منچستریونایتد، او متوجه شد که آنتونی الانگا آماده است تا باعث خارج شدن ولبک از جریان بازی شود.
و بلافصله استارت سریعی می زند تا به توپ برسد، قبل از اینکه توپ را نگه دارد، بدون درنگ به سمت تروسارد میفرستد.
در نیمه اول، او دوباره از الانگا سوء استفاده می کند و به جلو می رود تا او را تحت فشار بگذارد و از یک توپ مرده، موقعیت بسازد.
الانگا را بدون خطا از مسیر مسابقه خارج می کند، در نتیجه یک فرصت ارسال خطرناک در برابر دروازهی یونایتد ایجاد می کند. در مورد بحث راجع به مالکیت توپ، بهتر است بدانیم که او محصول لاماسیاست؛ آرام و راحت روی توپ در فضاهای تنگ تسلط دارد، عموماً از پاسهای کوتاهتر برای کنترل ضربان تیمش و حرکت دادن آنها به سمت بالا استفاده میکند.
در اینجا، در پیروزی 3-0 برایتون مقابل ولورهمپتون در آوریل، او فرصتی را پیدا میکند که با یک پاس عمقی به تروسارد، سه بازیکن حریف را از بازی خارج کند.
و در اینجا، او با هوشمندی دو مدافع گرگها را به سمت خود می کشاند، با رساندن پاس کایسیدو به تروسارد، کمربند میانی و دفاعی ولورهمپتون را دچار از هم گسیختگی میکند.
کوکوریا به عنوان یک مدافع میانی سمت چپ برای برایتون، با قدرت دفاع میکند و پویایی را در بازی تیمش تقویت میکند که مسلماً از زمانی که بن وایت در تابستان 2021 به مبلغ 50 میلیون پوند به آرسنال فروخته شد، چنین نشاطی در دفاع تیمش وجود نداشت.
وضعیت پاسکاری کوکوریا
تنها یک پاس گل در لیگ برتر در فصل گذشته، بار هجومی کوکوریا را که شامل سانترهای عمیق، ارسال پاسهای عمقی بلند و کات بک می شود را بدرستی نشان نمیدهد، تصویر بالا پاسهای مارک را بهتر نشان می دهد.
جذب کوکوریا به چلسی اجازه داد که مارکوس آلونسو، امرسون پالمیری و مالانگ سار را از حضور در سمت چپ خط دفاعی کنار بگذارد، همچنین میتواند برای چیلول وقت بخرد تا بهترین فرم خود را در اوایل فصل دوباره پیدا کند. همچنین میتواند تیم را به خواستههای توخل نزدیکتر کند چرا که مارک به نسبت عملکرد بهتری را در فاز هجومی نسبت به بنجامین دارد.
حریفان لیگ برتری پیوسته به دنبال بهره بردن از ضعف کمبود قد کوکوریا خواهند بود، اگر دفاع مرکزی سمت چپ به پست پیش فرض او در چلسی تبدیل شود، اما همچنان این امکان وجود دارد که او بتواند بیشتر از چیزی که از چلسی میگیرد، پوئنهای مثبتی را به آبیها اضافه کند. اگر او نتواند نیاز تیمش را در دوئلهای هوایی برطرف سازد توخل پلنهای دیگری را خواهد داشت که سادهترین آنها این است که کالیدو کولیبالی را به سمت چپ سه بازیکن عقب بکشد تا این خلاء با پر کند.
قیمت 52.5 میلیون پوندی بسیار زیاد است، و با توجه به اینکه فروش کوکوریا به چلسی زمینه را برای برایتون فراهم کرد تا لوی کولویل، استعداد کوبهام را به سمت خود بکشاند، داستان را حساستر نیز میکند. از دست دادن دائمی این بازیکن 19 ساله در این پنجره تابستانی، برای برخی از هواداران بازتاب ناخوشایندی از فیکایو توموری و مارک گوئهی را به همراه داشت.
سرمربی چلسی با این تصمیم نشان داد که حق آزمون و خطا را از تیمش سلب کرده است و به آیندههای دور چشمی ندارد، هدف او کاملا مشخص است، افتخارآفرینی در زمان حال؛ این هدف را از بررسی عملکرد نقل و انتقالاتی مالک دست به نقد و ولخرج چلسی نیز میتوان فهمید.
آیا هزینه های کلان در مورد کوکوریا را میتوان به عنوان استفاده هوشمندانه از منابع مالی باشگاه تلقی کرد؟ مارک دقیقاً همان فوتبالیست باکیفیتی است که توخل به آن نیاز دارد.
بازگشت اوبامیانگ به پایتخت
پیر امریک اوبامیانگ در ماه فوریه لندن را در یک آب و هوای ابری ترک کرد.
پس از کنار گذاشته شدن از کاپیتانی آرسنال به دلیل تقض قوانین انضباطی، قراردادش را فسخ کرد و توپچیها را به مقصد بلوگرانا ترک کرد.
قدرت تهاجمی بارسا با وجود برایتویت، لوک دیونگ و ممفیس دپای آن خطر سابق را نداشت و اوبا میتوانست برگ برندهی ژاوی باشد که با به ثمر رساندن 13 گل در نیم فصل ظاهراً همینطور هم شد.
اوبامیانگ تنها هفت ماه در کاتالونیا ماند، باز هم باید به لندن برمیگشت اما با پیراهنی آبی رنگ.
حضور اوبامیانگ در چلسی چه اهمیتی دارد؟
شکی در مورد کیفیت اوبا وجود ندارد و نیاز چلسی هم به یک مهاجم هدف در هفته های ابتدایی فصل، با به ثمر رساندن 6 گل در 5 بازی ابتدایی خود، کاملا آشکار بود.
اوبا یک تمام کنندهی متحرک است، نه فقط یک مهاجم مرکزی، نه لزوما یک شماره 9 ثابت. چلسی نیاز به یک گلزن همه کارهی تاکتیک پذیر داشت که بتواند در خط حملهی تیم توخل کاملا روان عمل کند.
رحیم استرلینگ در همین تابستان جذب شده است و با کای هاورتز و میسون مونت همکاری خوبی را از خود به نمایش گذاشته. این سه نفر از نظر مهارت بازی بدون توپ، هماهنگی خیلی خوبی را با هم دارند، اما مشکل توخل این است که این مثلث گرچه موقعیتهای زیادی را میسازند اما زهر لازم در گلزنی را ندارند، حداقل به وجود یک رهبر بی رحم در خط حمله نیاز است، این دلیل محکمی بود که شیرهای لندنی برای جذب بتمن به جلو سوق داده شوند.
توخل بدون شک دوران خوبی را که با اوبامیانگ داشته است، به یاد می آورد، ملی پوش گابنی پربارترین فصل دوران حرفهای خود را در بروسیا دورتموند سپری کرد و 31 گل (تنها 2 پنالتی) در بوندسلیگا در فصل 17-2016 به ثمر رساند.
شش فصل از آن ماجرا میگذرد و همچنان اوبا عملکرد مشابهی را از خود به نمایش گذاشته است.
امریک دائما بین یک مهاجم مرکزی و بازیکن سمت چپ در آرسنال می چرخید، اما اولین دوره او در لیگ برتر در واقع باعث کاهش کلی کیفیت شانس و گلزنی او در هر 90 دقیقه شد.
اوبامیانگ در نیمه دوم فصل گذشته در 17 بازی لالیگا 11 گل برای بارسلونا به ثمر رساند، هر چند کم بازی کرد اما آمار 0.91 گل در هر 90 دقیقه، فوتبال دوستان را یاد دوران دورتموندش میانداخت.
واقع بینانه بخواهیم نگاه کنیم، نمیتوانیم استعداد اوبا را زیرسوال ببریم اما پس از دورهی ناموفق فالکائو، پاتو، لوکاکو، موراتا و هیگواین آیا مرد گابنی هم در ترکیب چلسی مهرهای اضافی و ناکارآمد خواهد بود؟ طی شواهد میتوان پیشبینی کرد که اوبامیانگ به زمان کمی نیاز دارد تا با هم تیمی های خود در استمفورد بریج سازگار شود.
با استفاده از هوش مصنوعی پیشرفته، سبک بازی، عملکرد انفرادی و نوع کار گروهی بازیکنان مورد ارزیابی قرار گرفته و این مدل پیشبینی کرد که اوبا با گلگر، مونت و استرلینگ شراکت خوبی را خواهد داشت، اما با لوفتوس چیک، هاورتز و برویا ارتباط مناسبی را برقرار نخواهد کرد.
از نظر گلزنی، چلسی نسبت به بارسلونای فصل گذشته سنگینتر و کم انعطافتر است اما با وجود اوبامیانگ از این نقطه ضعف میتوان به عنوان یک نقطه قوت نام برد. قابل توجه است که اوبامیانگ به ندرت در سیستم 3-4-2-1 بازی کرده است، بنابراین باید خود را با ترکیب جدید وفق دهد. اوبا همچنین فرار از پشت مدافعین را برای تیم توخل فراهم میکند.
اوبامیانگ در زمان حضورش در اسپانیا بیشتر به عنوان یک مهاجم مرکزی در 4-3-3 ژاوی عمل میکرد که اغلب با سرعت فران تورس و عثمان دمبله همراه بود. با نگاهی به مکان هایی که او 11 گل غیر پنالتی خود را از آنجا به ثمر رساند، می توانید ببینید که او چقدر از مناطق مرکزی اطراف محوطه شش قدم سود می برد، بدلیل سبک فوتبال تک مهاجمی چلسی میتوان فهمید که دیگر خبری از این تاکتیک نیست یا اگر هم باشد، تعداد زیادی نخواهد داشت. بدون زدن ضربات پنالتی هر شوت اوبا 0.19 = xG (میانگین شانس گل شدن یک شوت را می سنجد) است.
ورود وسلی فوفانا به دفاع، ریس جیمز را آزاد می کند تا در پست تخصصی خود یعنی وینگ بک راست بازی کند. جیمز برای حملات تیم توخل بسیار مهم است و ارسال او از کنار زمین چیزی است که اوبامیانگ می تواند از آن سود ببرد. کیفیت سانتر او در بازی مقابل لسترسیتی به نمایش گذاشته شد، زمانی که او یک توپ صددرصد گل را در محوطه شش قدم برای استرلینگ فراهم کرد تا موجب پیروزی چلسی شود.
استرلینگ یک مهاجم هدف نیست اما هماهنگی زیادی با بازیکن پست مهاجم نوک دارد و در طول بازی فاصلهی زیادی از او نمیگیرد، طی حضور اوبا در آرسنال و دورتموند مشخص شد که این بازیکن علاقهی زیادی به سانتر در تیر دوم و حرکت در پشت دروازهبان در هنگام سانتر دارد که این جنبه از بازی او می تواند به شدت برای چلسی مفید باشد، وقتی قدرت بالهای آنها را در هر دو طرف در نظر بگیرید، این نظریه برای شما اثبات میشود.
در کل لیگ، چلسی آنطور که باید به فضای پشت مدافعان حمله نمی کند، و در رده یازدهم موقعیتهای این چنینی از شروع فصل گذشته قرار دارد. در مقایسه با رقبای عنوان قهرمانی یعنی منچسترسیتی و لیورپول، مردان توخل باید به دنبال ایجاد موقعیتهای بیشتری از این دست باشند تا از دویدن استرلینگ و اوبامیانگ نهایت بهره را ببرند.
ارتباط بین استرلینگ و اوبامیانگ به ویژه جالب خواهد بود. از زمان حضورش در آرسنال، میدانیم که اوبامیانگ میتواند در سمت چپ حمله عمل کند و حتی دوست دارد هنگام بازی به عنوان مهاجم مرکزی به آن مناطق برود، مناطقی که استرلینگ برای تیم جدیدش اشغال کرده است، این یعنی میتوانیم شاهد یک زوج هماهنگ و سرعتی در غرب لندن باشیم.
چیزی که استرلینگ، هاورتز و مونت را در تیم نگه می دارد نیروی جوانی و پرسینگ گروهیشان است در حالی که یک اوبامیانگ 33 ساله هم میتواند که پا به پای آنها پرس کند، او عملکرد قابل توجهی در مسئولیت های دفاعی در آرسنال از خود نشان داد و اغلب در رأس پرسینگ تیمش تحت هدایت میکل آرتتا قرار میگرفت. این موضوع در بارسلونا ادامه یافت، جایی که نسبت به تعداد بازیها و بازیکنان هم پستیاش در رده سوم پرسینگ قرار گرفت. البته، اوبامیانگ بر اساس گلزنیاش قضاوت خواهد شد و او با همان وظیفه به استمفوردبریج میآید تا شانس تهدیدات هجومی تیمش را به گل افزایش دهد.
کولیبالی؛ پرریسک و به اجبار
این پنجره، نقل و انتقالات نسبتاً دشوار برای چلسی بود. از نظر خروجی، از دست دادن مجانی آنتونیو رودیگر به رئال مادرید شروع بدی بود. آنها همچنین کریستنسن را هم بصورت آزاد در تیم رقبای مادریدیها یعنی بارسلونا دیدند و مبلغ قرضی 7 میلیون پوندی که با بازگشت روملو لوکاکو به اینترمیلان دریافت کردند، کمک زیادی به جبران مبلغ نزدیک به 100 میلیون پوندیشان نمیکرد.
از نظر کارایی، اضافه شدن رحیم استرلینگ از منچسترسیتی نشانه بسیار مثبتی بود و هواداران آبیها از جذبش خوشحال شدند.
پس از شکست در جذب اشکرینیار، دلیخت و کونده، سرانجام توخل کالیدو کولیبالی از ناپولی را انتخاب کرد. چلسی کمی بیش از 30 میلیون پوند برای مدافع سنگالی پرداخت که برای جانشینی رودیگر مدنظر داشتند. اگرچه کولیبالی برای مدت طولانی بازیکن فوق العاده مهمی برای ناپولی بود، اما بسیار جالب است که ببینیم او چگونه با بازی در لیگ برتر و همچنین با بازی در سه خط دفاعی سازگار می شود.
آمار ضعیف کولیبالی نسبت به مدافعین چلسی
رودیگر و کریستنسن، همراه با سزار آزپیلیکوئتا و چالوباه، چهار بازیکنی بودند که در فصل 2021/22 به طور منظم به عنوان مدافع میانی برای چلسی به میدان رفتند و ما میتوانیم از دادههای آماری برای ارزیابی انتظارات و خواستههای توخل از این پستها استفاده کنیم. همانطور که گفته شد این دادهها و نمودار به بازیکنان در تعدادی از زمینه ها امتیازی بین 0 تا 99 را بر اساس عملکرد و آمار واقعی آنها می دهد. از اینجا میتوانیم پیشبینی کنیم که کولیبالی در تیم جدیدش چطور ممکن است ظاهر شود.
شباهتهای واضحی در نمودارهای پیتزا شکل متعلق به رودیگر، کریستنسن، آزپیلیکوئتا و چالوبا وجود دارد که تجزیه و تحلیل آنچه را که در سیستم 3-4-3 توخل از آنها لازم است را برای ما آسان میکند. همچنین شایان ذکر است که در حالی که کریستنسن امتیاز «فاز دفاعی» بسیار کمتری را نسبت به هم تیمی هایش دارد، امتیاز «هوایی» او بسیار بزرگتر است، که به سادگی نشان می دهد که او دفاع خود را کمی متفاوت انجام می دهد. چیزی که ما از این موضوع می دانیم این است که مدافعان مرکزی و کناری خط دفاع سه نفرهی توخل باید دفاع زیادی انجام دهند و همچنین باید در آن بسیار کارآمد باشند و جای کمی برای خطا دارند. آنها همچنین باید در زمانی که تیمشان توپ را در اختیار دارد، مشارکت زیادی داشته باشند و به ویژه مسئولیت حفظ مالکیت توپ را بر عهده دارند.
آیا کولیبالی از پس خواستههای توخل برمیآید؟
تماشای نمودار کالیدو برای هواداران چلسی مطلوب نیست. عملکرد تهاجمی او معقول است، و احتمالاً می تواند انتظارات را برآورده سازد، اما قطعاً نگرانیها به این دلیل است که او به وضوح مسئولیتهای بسیار متفاوتی در خط دفاعی برای ناپولی داشته است. به طور کلی از او خواسته شده تا دفاع انفرادی کمتری انجام دهد. او همچنین امتیاز بسیار کمتری برای حفظ توپ دارد. این شاخص های اولیه نشان میدهد که سایر دفاعهای در کنار کالیدو باید پا به توپ باشند تا این ضعف در خط دفاعی به پاشنه آشیل چلسی تبدیل نشود.
همانطور که در تصویر بالا می بینید، کولیبالی پاس های کمتری نسبت به سایر گزینه های چلسی داده است و به طور کلی با درصد موفقیت پایینتری نیز همراه است. آزپیلیکوئتا در اینجا به دلیل دقایقی که در پست دفاع راست سپری کرده و بیشتر نیز سانتر داشته و در پاسهای خطرناک مشارکت بیشتری داشته است، استثناست و میتوانیم چشم پوشی کنیم.
علاوه بر اینکه در لیگ برتر بهطور متوسط، بازیکنان در دوئلهای هوایی بیشتر از بازیکنان سری A رقابت میکنند (35.5 در مقایسه با 34.1 در هر بازی)، بلکه جدال هوایی بازیهای چلسی به طور قابل توجهی بیشتر از بازیهای ناپولی است. در فصل 2021/22، بطور متوسط بازیهای ناپولی فقط 23 دوئل هوایی در هر 90 دقیقه داشت، در حالی که میانگین بازی چلسی 30.8 بود، این نکتهی مثبتی برای چلسی به حساب نمیآید چرا که دوئل هوایی در واقع یکی از نقاط ضعف اصلی کولیبالی است.
همانطور که می بینید، اگرچه او درصد بردی مشابه کریستنسن در دوئل های هوایی داشت، اما پسر دانمارکی در تعداد دوئل بیشتری نسبت به بقیه شرکت میکرد، و همچنین اگرچه کالیدو در تعداد دوئلهای مشابهی نسبت به رودیگر شرکت کرده بود، ولی مدافع آلمانی در آنها به مراتب موفق تر بود.
قطعا آمار دوئل هوایی کولیبالی در فصل گذشته نگران کننده بود و جای تعجبی نیست که در پایان فصل او را جزو بدترین مدافعان در این مورد ببینیم، مگر آنکه توخل در تمرینات روی این موضوع بصورت کاملا حدی تمرکز کند. نکته دیگری که باید در نظر بگیریم مربوط به پیشروی توپ است. مدافعان میانی فصل قبل چلسی چگونه تیم خود را در زمین پیش میبرند و در مقایسه با کولیبالی چگونه هستند؟ متأسفانه، این نیز خیلی امیدوارکننده نیست.
یک بار دیگر مرد سنگالی در اینجا بسیار عقبتر از مدافعین چلسی است و باید بازی خود را به شکلی محسوسی تغییر دهد و تا بتواند جای رودیگر و کریستنسن را پر کند.
بهتر است که این نکته را هم یادآوری کنیم که در چلسی نسبت به ناپولی به بازیکنان، آزادی عمل بیشتری داده میشود و با توجه به سیستمهای متفاوتی که در چلسی و ناپولی جریان دارد(علی الخصوص در زمینهی گردش توپ)، این مدافع میتواند مسئولیت بیشتری را بر عهده بگیرد و آمارش را بهتر کند. البته باز هم باید به این موضوع توجه داشت که کولیبالی در دفاع چهار نفرهی ناپولی نمیتوانست به اندازهی مدافعین چلسی صاحب توپ شود و لایههای دفاعی تیم سابقش در برابر مقصد جدیدش کمتر بود.
کولیبالی در حال حاضر 31 ساله است، این سنی نیست که شما معمولاً بتوانید بازی خود را به سطح بالاتری ببرید، بنابراین انتقال به سخت ترین لیگ جهان ممکن است برای او آسان نباشد و این اتفاقی فاجعه انگیز است. انتظار بالاییست اگر از او بخواهیم که در بدو ورودش جای یکی از بهترین مدافعین اروپا را به خوبی پر کند.
با این اوصاف از کولیبالی نباید بسرعت قطع امید کرد، ویژگیهایی در بازی او وجود دارد که ممکن است به خوبی با سیستم 3-4-3 کاملا آسانتر و آزادانهتر سازگار شود. در ناپولی او توانایی معقولی برای انجام برخی از کارهایی که توماس توخل از مدافعان میانی خود میخواست را نشان داد. با این حال باید فقط منتظر ماند و دید که چگونه او می تواند با زندگی جدیدش در لیگ برتر سازگار شود، و برخی از عادات اشتباه او باید به سرعت تغییر کند تا مناسب این تیم فعلی چلسی شود.
استرلینگ، پراشتباه اما پویا و فعال
استرلینگ با مبلغی بیش از 56 میلیون یورو منچسترسیتی را ترک کرد و با قراردادی پنج ساله با گزینه تمدید برای یک فصل دیگر راهی استمفوردبریج شد.
به راحتی می توان فهمید که چرا او تصمیم به جدایی گرفت. به او نقش بزرگتری در تیمی که در سطح بسیار مشابهی با تیم سابقش داشت پیشنهاد شد، در نهایت او دستمزدش را هم افزایش داد و رنگ پیراهنش را ابیتر کرد. رحیم استرلینگ در چلسی یک شروع کننده است، در منچسترسیتی با ورود هالند و جولیان آلوارز رقابت برای قرار گرفتن استرلینگ در نقاط تهاجمی را سختتر از گذشته کرده بود، در حالی که در چلسی، استرلینگ به راحتی خود را به عنوان یک شروع کننده میبیند و جایگاه ثابتش را دارد. با این حال، سوال این است که چگونه مجموعه مهارت های او در یک سیستم متفاوت دستخوش تغییر نمیشود؟
برای بازیکن منچسترسیتی در فصل گذشته، این موضوع گاهی اوقات مشکل ساز بود، همانطور که در نقشه حرارتی یا هیت مپ پایین دریافت پاسهای او مشهود است که نشان میدهد که در چه میزان از حملات به بن بست میرسید و مانع از نفوذ بیشتر به سمت دروازهی حریف میشد.
ناتوانی در شکست دادن بازیکن مقابل خود پس از دریافت توپ اغلب به این معنی بود که او یا باید به عقب پاس میداد یا خطر از دست دادن توپ را به جان میخرید، چیزی که بیش از 3 بار در هر 90 اتفاق می افتاد. او در بال چپ توپ میزند، اگه بتواند توپ را به پشت محوطه جریمه منتقل کند، مانند گلش به لستر میتواند خطرساز باشد، اما اگر به کنارها نفوذ کند با توجه به قدرت ضعیف پای چپش، کار خاصی را نمیتوان از اون انتظار داشت تا انجام دهد
البته ذکر این نکته مهم است که استرلینگ علیرغم اینکه دریبلزن خوبی نیست، یک حامل توپ استثنایی است. تفاوت اصلی این است که او در راندن توپ به جلو در فضای باز و ضدحمله عالی است، اما مشکل از زمانی شروع می شود که شخصی سد راهش شود که او را از انجام این کار بازدارد.
وقتی فضا به او داده شود، بازیکن سابق لیورپول در رساندن توپ به مناطق خطرناک داخل و اطراف محوطه از بیرون بسیار عالی عمل می کند، همانطور که نقشه پیشروی او از فصل گذشته لیگ نشان می دهد.
ضعفها توسط سیستم پوشانده میشود
خبر خوب برای چلسی این است که ضعف او در دریبلینگ با سیستمی که توماس توخل دوست دارد از آن استفاده کند پنهان می شود. سرمربی آلمانی تیمش را به شکل 3-4-2-1 تنظیم می کند که نیازی به وینگرهای طبیعی ندارد، اما در عوض مهاجمانی نزدیک به مرکز زمین دارد که در نیمهها کار میکنند و بالها را به وینگ بکها (جیمز/لوفتوس چیک و کوکوریا/چیلول) میسپارند.
استرلینگ احتمالاً در هر یک از موقعیتهای مهاجم داخلی استفاده خواهد شد، بنابراین او به ندرت مانند منچسترسیتی توپ را در جناحین دریافت میکند، نقشهی حرارتی بالا، فقط چند بازی ابتداییاش در چلسی را نشان میدهد که فعالیت خوبی در محوطهی جریمهی حریف دارد.
هاورتز اغلب توپ را در فضاها دریافت میکرد و به ندرت در کنار خط لمسی صاحب توپ میشد، بنابراین دریبل کردن برای او واقعاً الزامی نیست و به همین دلیل استرلینگ علیرغم مشکل در دریبل زنی، در فصل گذشته به طور متوسط در هر نود دقیقه (4/62) دریبل انجام میداد که از هاروتز(2/08) به نسبت بیشتر است.
یکی از دلایلی که باعث میشود بازیکن انگلیسی در فضاها پیشروی کند این است که خلق شانس توسط او در این منطقه متمرکز شده است، زیرا او در کاتبکها تخصص بالایی را دارد.
بزرگترین انتقادی که به استرلینگ وارد میشود این است که تمام کنندگی او ضعیف است، که این نکته قابل تاییدی است که توسط دادهها هم اثبات میشود. از زمانی که دادههای xG در فصل 2014/15 لیگ برتر جمعآوری شد، این مرد انگلیسی به طور مداوم با درصدی کمتر از میانگین کار خود را به پایان رسانده است.
با زوم کردن در نقشه، نقاط قوت و ضعف او مشخص می شود. همانطور که گفته شد، حرکت استرلینگ در باکس نزدیک به دروازه بسیار عالی است، بنابراین او توانایی قرار گرفتن در موقعیت های گلزنی در محوطه شش قدم و اطراف نقطه پنالتی را دارد. با این حال، در موقعیت های تک به تک یا از زوایای سخت تر، جوان 27 ساله اغلب، هواداران خود را ناامید میکند.
علی رغم نوع دویدن نامتعارف، دریبلهای ناشیانه و تمام کنندگی ناامیدکننده، میتوان گفت که استرلینگ بازیکن ساده و ضعیفی نیست. با این حال، به دلیل وجود او، میزان حملات تیم به طور مداوم بالا بوده است. آمار گلزنی او از فصل 2017/18 به بعد در هر فصل لیگ برتر دو رقمی بوده است.
یک جابجایی عالی برای استرلینگ
به نظر می رسد که سیستم چلسی می تواند برخی از نقاط ضعف او را بپوشاند و در عین حال نقاط قوت او را برجسته کند، بنابراین بدیهی است که این یک انتقال عالی برای او است.
از مونت خواسته میشود که در عمق زمین بازی کند تا خط هافبک را به حمله متصل کند، در حالی که استرلینگ و هاورتز یا اوبامیانگ می توانند یک شراکت پویا را ایجاد کنند که رحیم را تشویق میکند تا زمانی که اوبا یا کای به عمق می روند یا دریفت می شود، به سرعت تصمیمش را بگیرد و توپ را به آنان پاس دهد.
همچنین توضیحات مربوط به وسلی فوفانا را میتوانید با کلیک بر اینجا مشاهده کنید.
منابع :
breakingthelines.com
theathletic.com
thesefootballtimes