باگزی سیگل رو احتمالا همه میشناسین
بنجامین سیگل ملقب به باگزی یک گانگستر و یکی از بنیانگذاران لاس وگاس استریپ بود. کسی که نه تنها در درون مافیای یهودی تأثیرگذار بود، بلکه همراه با دوست و همدست گانگستری خود مایر لانسکی، در مافیای ایتالیایی-آمریکایی و سندیکای جنایت ملی ایتالیایی-یهودی نیز نفوذ قابل توجهی داشت.
یکی از مشهورترین گانگسترهای تاریخ بشریت.
بریم که باهم 9 فکت جذاب درباره یکی از نمادین ترین گانگسترهای تاریخ آمریکا رو بررسی کنیم.
...
1. سیگل در نوجوانی تبدیل به گانگستر شد.
سیگل در خانواده ای از یهودیان اتریش-مجارستانی متولد شد که در سال 1903 به ایالات متحده مهاجرت کردند و در ناحیه پایین شرق منهتن ساکن شدند. در تلاش برای فرار از تربیت فقیرانهاش، در کودکی به خیابانها رفت و در جنایاتی مانند دزدی و سازماندهی راکتهای حفاظتی برای دستفروشان خیابانی شرکت کرد. سیگل بعداً در سالهای نوجوانی با مایر لانسکی، رئیس جنایتکار آینده اش آشنا شد و با او دوست شد و هر دو با هم باگ و مایر موب را تشکیل دادند، گروهی که در دزدی، قمار و قتل فعالیت میکردند. با اجرای کامل ممنوعیت، این گروه همچنین به ارنولد روتشتاین اراذل و اوباش ملحق شد تا یک تجارت پرسود را در امتداد ساحل شرقی ایجاد کند. سیگل جوان با پوشیدن لباسهای گرانقیمت و رفت و آمد به کلوپهای شبانه باکلاس، ثروت جدید خود را به رخ میکشید. در سال 1931، او به اندازهای ثروتمند بود که میتوانست آپارتمانی در برجهای والدورف آستوریا منهتن بخرد.کاری که هر جنایتکاری توانایی اش را نداشت!
...
2. سیگل از نام مستعار معروف خود متنفر بود.
در نوجوانی، خلق و خوی خشن و شخصیت پرخاشگر سیگل باعث می شد که دوستان او را «دیوانه مانند ساس» توصیف کنند. (ساس یک نوع حشره است )بسیاری او را "باگزی" یا "باگس" خطاب کردند، اما گانگستر جوان از این نام مستعار متنفر بود و ظاهراً هر کسی را که از آن استفاده می کرد تهدید می کرد. او یک بار گفت: «دوستانم مرا بن صدا می کنند،(نام او بنجامین است) غریبه ها من را آقای سیگل صدا می زنند، و بچه هایی که دوست ندارم من را باگزی صدا بزنند، اما نه جلوی خودم.»
...
3. سیگل در چند قتل مشهور نقش داشت
شهرت جنایتکارانه سیگل در افسانه ها مشخص است، اما شواهدی وجود دارد که نشان می دهد او در طول ظهورش در دهه های 1920 و 30 در حدود ده ها قتل نقش داشته است. زمانی که یک قاتل یک بار سعی کرد با پایین آوردن یک بمب از دودکش او را به قتل برساند، سیگل مجروح خود را به بیمارستان رساند و سپس به حیاط بیمارستان رفت و آن مرد را به قتل رساند، اما بعداً سالم به اتاقش رفت. همچنین گزارش شده است که سیگل یکی از مردانی بود که جوزپه ماسریا، گانگستر بزرگ سیسیلی را در سال 1931 به ضرب گلوله کشت. او برای مافیای ایتالیایی و یهودی کارهای زیادی انجام داده است که همه آنها را نمیتوانیم اینجا بیان کنیم.
...
4. او با چند ستاره سینمای هالیوود دوست بود.
در اواسط دهه 1930، سیگل از نیویورک به لس آنجلس نقل مکان کرد و یک گروه اوباشگر و مافیایی جدید در ساحل غربی تأسیس کرد. او با ورودش به قمار، خدمات سیم کشی و مواد مخدر - (همچنین ممکن است او به ایجاد تجارت مواد مخدر بین مکزیک و ایالات متحده کمک کرده باشد )- به یکی از اعضای ثابت صحنه اجتماعی هالیوود تبدیل شد. ظاهر زیبای سیگل برای افراد مشهور غیرقابل مقاومت بود، و او با افرادی مانند کری گرانت، فرانک سیناترا و ژان هارلو، که به صورت غیررسمی مادرخوانده دختر کوچکش شد، رفاقت داشت. دوستانش بعداً گفتند که سیگل تمایل پنهانی به بازیگر شدن را در دل خود داشت. او به طور مکرر از مجموعه فیلم های هالیوود بازدید می کرد و حتی یک بار برای خودش یک تست ترتیب داد.
...
5. سیگل جستجو برای گنج مدفون در کاستاریکا را رهبری کرده بود.
شهرت سیگل به عنوان یک گانگستر مشهور در سال 1938 به اوج رسید، زمانی که او به یک گروه از اشراف هالیوود در سفری عجیب و غریب به دریاهای سواحل کاستاریکا پیوست. سیگل و همسفرانش که توسط گزارشهای مربوط به گنج دفن شده اغوا شده بودند، به سمت جزیره دورافتاده کوکوس حرکت کردند و چندین روز را به حفاری و حتی دینامبرداری دامنههای تپهها در جستجوی بیثمر گذراندند. جستجوی گنج با دستی خالی به پایان رسید و کشتی گروه بعداً پس از ویران شدن در طوفان و رها شدن کشتی برای تعمیر به مکزیک کشیده شد. خبرنگاران خبری پس از بازگشت سیگل به کالیفرنیا به ماجرای "کشتی جهنمی" پرداختند و برخی ادعا کردند که این سفر با شورش خدمه یا پوششی برای قاچاق مواد مخدر یا عملیات تیراندازی بوده است.
هنوز هم که هنوز است کسی نمیداند دقیقا در آن کشتی چه اتفاقاتی افتاده است.
...
6. او هرگز به یک جرم سنگین محکوم نشد.
سیگل به ظن هر چیزی از داشتن مواد مخدر و سلاح گرم گرفته تا قتل و تجاوز به عنف دستگیر شد، اما او تنها به دو جرم جزئی مجرم شناخته شد: یک اتهام "قمار و ولگردی" در سال 1930 و یک اتهام "شرط بندی غیرقانونی روی اسب" در سال 1944.” او در هر دو مورد پس از پرداخت جریمه آزاد شد. جدی ترین مبارزه سیگل با قانون در سال 1941 بود، زمانی که او به دلیل قتل یک شخصیت دنیای اموات(زیرزمینی) به نام هری گرینبرگ دستگیر شد. او مدتی را در زندان گذراند، اما اتهامات پس از مرگ شاهد یکی از ایالت های کلیدی در شرایط مرموز لغو شد. با این حال، سیگل به عنوان یک پادشاه مظنون جنایتکار باقی ماند و بعداً در سالهای قبل از مرگش مورد نظارت گسترده اداره تحقیقات فدرال قرار گرفت.
...
7. سیگل سعی داشت سلاح و مواد منفجره خود را به بنیتو موسولینی بفروشد.
عجیب ترین فصل در زندگی سیگل در سال 1939 رخ داد، زمانی که او با یک فرد اجتماعی هالیوود به نام کنتس دوروتی دی فراسو در طرحی برای فروش اسلحه به دولت فاشیست ایتالیا شریک شد. به گفته مورخ لری گرگ، این معامله بر روی یک ماده منفجره جدید به نام اتمیت متمرکز بود که ظاهراً قوی تر از دینامیت بود. سیگل و کنتس امیدوار بودند که قراردادی را برای فروش آن به دیکتاتور بزرگ بنیتو موسولینی منعقد کنند، اما پس از اینکه اتومیت در تظاهراتی تحت تأثیر قرار نگرفت، نقشه آنها نابود شد. طبق گزارشها،سیگل و دی فراسو قبل از اینکه رم را ترک کنند، با فرمانده دوم آدولف هیتلر، هرمان گورینگ، که برای تماشای موسولینی در شهر بود، برخورد کردند. سیگل، که یهودی بود، بعدها به طعنه گفت که ای کاش در زمانی که قدرت داشت، نازی بلندپایه را ترور می کرد.
...
8. اغلب به اشتباه او را اختراع رونق دهنده لاس وگاس می دانند.
در سال 1946، سیگل تلاش کرد تا با تصاحب ساخت و ساز متوقف شده در یک هتل و کازینوی پر زرق و برق لاس وگاس معروف به فلامینگو، از یک گانگستر و جنایتکار به یک غول املاک تبدیل شود. او با پشتوانه مالی رفیق قدیمی اش مایر لانسکی و چند شخصیت دیگر از دنیای اموات(زیرزمینی) ، در نهایت 6 میلیون دلار را سوزاند و فلامینگو را به یکی از مجلل ترین املاک در نوار نوپای لاس وگاس تبدیل کرد. این پروژه متورم در چند ماه اول شروع به کار خود ضرر کرد، اما تجارت بعداً در ماههای قبل از قتل سیگل در ژوئن 1947 شروع شد و فلامینگو به اولین پایه اصلی مافیا در لاس وگاس تبدیل شد. افسانه های محبوب و تصویرهای تخیلی از آن زمان سیگل را به عنوان فردی رویایی که لاس وگاس مدرن را اختراع کرده است توصیف کرده اند. اما در حالی که او ممکن است مقداری زرق و برق به «شهر گناه» اضافه کرده باشد، در زمان ورود او چندین کازینو و هتل فعال بودند. رابرت لیسی، زندگی نامه نویس مایر لانسکی، نوشت: «بن سیگل کازینوی مجلل را اختراع نکرد. او لاس وگاس استریپ را پیدا نکرد. او زمین را نخرید یا اولین پروژه ای را که تبدیل به فلامینگو شد، تصور نکرد. اما با مرگش همه او را بعنوان مخترع و جلادهنده لاس وگاس میشناسند .»
...
9. پرونده ی قتل سیگل در سال 1947 هنوز حل نشده و مرموز باقی مانده است.
در غروب 20 ژوئن 1947، سیگل در حال خواندن روزنامه در خانه دوست دخترش در بورلی هیلز بود که یک مرد مسلح با یک کارابین از پنجره 9 گلوله به سمت خانه شلیک کرد. سیگل توسط چهار گلوله مورد اصابت قرار گرفت - یکی از آنها باعث شد چشمش از حدقه بیرون بزند و بلافاصله بمیرد. این یک ضربه کلاسیک از سوی گروههای تبهکار بود، اما با وجود یک سیرک رسانهای و تحقیقات گسترده پلیس، انگیزه دقیق قتل هرگز تایید نشده است. اکثر محققان حدس می زنند که شرکای جنایتکار سیگل از سواحل سر به فلک کشیده هتل و کازینو فلامینگو به ستوه آمده بودند، در حالی که برخی دیگر می گویند او مظنون به دریافت پول از بودجه ساخت و ساز بود. تئوری های دیگر عبارتند از مبارزه گانگسترها بر سر سرویس سیم مسابقه اسب دوانی، که سیگل آن را کنترل می کرد، یا حتی بعضی ها این احتمال را میدهند که سیگل در یک مثلث عشقی با دوست دخترش و یک گانگستر دیگر درگیر شده بود. هویت تیرانداز نیز در هاله ای از ابهام قرار دارد. فرانکی کاربو و ادی کانیزارو، شخصیتهای گانگستر و دنیای اوباش از جمله مظنونان اصلی هستند، اما این پرونده تا به امروز حل نشده باقی مانده است.
امیدواریم از خواندن این مطلب لذت برده باشید :)
نظراتتون رو باما به اشتراک بذارید.