انتقال فرنکی دی یونگ به بارسلونا آن طور که انتظار میرفت خوب نبود. حالا منچستریونایتد به دنبال جذب این هافبک هلندی از بارسا است. در این مقاله به این موضوع پرداخته میشود که چرا انتقال به این تیم انگلیسی، انتقالی مناسب برای فرنکی دی یونگ است.
طرفداری | انتقال به بارسلونا انتقالی آشنا برای بازیکنان هلندی است. کرایوف، کومان، دی بوئر و... تعداد زیادی از بازیکنان هلندی را میتوان نام برد که از آمستردام و دیگر شهرهای هلند به کاتالونیا آمدند و خیلی زود به پیشرفت هایی دست یافتند. از بسیاری از جهات تصور میشد که فرنکی دی یونگ نیز به بازیکن کاملی در بارسلونا تبدیل شود.
عملکرد دی یونگ در فصل 2018/19 برای آژاکس فوقالعاده بود. او در مسابقات مختلف هافبکهای توانمندی را دریبل میزد و جا میگذاشت، فضاسازی میکرد و در دوئل هایی با بازیکنانی مانند لوکا مودریچ، تونی کروس و میرالم پیانیچ در لیگ قهرمانان اروپا موفق ظاهر میشد. او ظاهراً وارث و جانشینی برای سرخیو بوسکتس بود. به عنوان سنگ بنای آینده خط هافبک بارسلونا به این تیم اضافه شد.
با این حال، خیلی سریع آن رویاها و آن امیدها رنگ باختند. وقتی دی یونگ در سال 2019 با بارسلونا قرارداد امضا کرد و ترجیح داد به جای پاری سن ژرمن و منچسترسیتی به اسپانیا برود، احتمالاً نمیدانست چه آیندهی پر تلاطمی در بارسلونا انتظار او را میکشد.
با اینکه همه چیز خوب شروع شد، و دی یونگ وضعیتش را در بارسلونا اینگونه توصیف میکرد:
همانطور که همیشه آرزویش را داشتم
اما دیری نپایید که بلوگرانا اسیر بحران مالی شد. در فصل اول حضور دی یونگ در بارسلونا، آنها نتوانستند تا پایان فصل رتبه نخست لالیگا را حفظ کنند و قهرمانی را به رئال مادرید تقدیم کردند. بعد از آن هم بارسلونا هرگز نتوانسته در کورس قهرمانی لالیگا قرار بگیرد.
اوضاع وقتی بدتر شد که لیونل مسی در پایان فصل 2020/21 از بارسلونا رفت. دی یونگ که تا آن زمان زیر نظر سه مربی مختلف در بارسا بازی کرده بود هرگز نتوانست در پست تخصصیش به میدان برود.
همه فکر می کردند که او بهترین بازیکن برای سیستم بارسلونا است، اما به تدریج مشخص شد که اینطور نیست. مهمترین معضل این بود که بوسکتس هنوز برای بارسا بازی میکرد [و میکند]. حضور بوسکتس در ترکیب بارسلونا به این معنا بود که فرنکی نمیتواند در مناطق میانی و عقب تر زمین حضور داشته باشد.
او مجبور میشد متمایل به جلو بشود و به جاهایی میرفت که فضا برای کار با توپ کمتر میشد. او دیگر نمیتوانست در چنین مناطقی گزینه های هجومی تیم را زیر نظر داشته باشد و وظیفه توپ رسانی را به نحو احسن انجام دهد. دی یونگ نمیتوانست با این نقش منطبق شود.
از بسیاری جهات، بارسلونا نیز همچنان سعی کرد به سیستم تیکی تاکا پایبند بماند. این سیستم با نقاط قوت فرنکی همخوانی نداشت. بله، او مناسب تیمی است که مالکانه بازی میکند. اما کارایی سبک بازی او بستگی زیادی به انتقال سریع توپ به جلو و بازی عمودی تیم دارد. او دید مناسبی برای پیدا کردن فضاها دارد و میتواند بلافاصله بعد از تصاحب توپ، با دریبل زدن توپ را جلو ببرد.
به نظر می رسد ژاوی مصمم است به سبک بازی بارسلونا پایبند باشد و به بازیکنان جوانی چون گاوی و پدری اعتماد کند. بنابراین دی یونگ در بارسلونا فقط یک ابزار جانبی است. هیچ وقت به او برای بازی های مهم، نقش های کلیدی داده نخواهد شد.
او باید خیلی قبلتر از این ها از بارسلونا جدا میشد. دی یونگ بهترین سال های بازیش را در یک تیم شکست خورده زیر نظر مربیانی شکست خورده گذرانید. با این حال، در حال حاضر فرضیه جدایی دی یونگ از بارسا پر رنگ تر شده است. هرچقدر هم بخواهیم با شک و تردید حکمی نسبی دهیم اما به نظر میرسد این انتقال برای دی یونگ، انتقالی مناسب باشد. تیمی که دی یونگ را میخواهد منچستریونایتد است.
منچستر یونایتد، مانند بارسلونا، اخیرا از نظر نتیجه گیری، در وضعیت بدی قرار دارد. درست است که شیاطین سرخ در فصل 2020/21 دوم شدند، اما این موفقیت دوام نیاورد و فصل گذشته آنها حتی موفق به کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا نیز نشدند.
اما اکنون فضا در منچستریونایتد کاملاً متفاوت است، اریک تن هاخ وارد شده و روحیه ای بالا در اکثر بازیکنان دیده میشود تا بهترین عملکردشان را در فصل منتهی به جام جهانی از خود به نمایش بگذارند.
بنا به گفته خود تن هاخ پتانسیل این تیم نایب قهرمانی در لیگ انگلیس و بیشتر از آن است نه مقام ششمی. به نظر میرسد تن هاخ میتواند کلیدی برای حل مشکلات منچستر باشد. تن هاخ میخواهد سبکی مشابه سبک بازی آژاکس در منچستریونایتد پیاده کند. انتقال سریع و عمودی توپ و بازی مالکانه موردنظر تن هاخ است.
مشکل تن هاخ این است که کلیدیترین مهره برای دستیابی به موفقیت را در ترکیب منچستریونایتد ندارد. تن هاخ به بازیکنی نیاز دارد که بتواند به دفاع تیمی نظم دهد و در هنگام حمله تمام اجزا تیم را به هم مرتبط سازد. به بیان ساده تن هاخ به بازیکنی نیاز دارد که بتواند منچستریونایتد را حول محور آن بسازد. و آن بازیکن کسی نیست جز فرنکی دی یونگ.
یکی از دلایل همکاری موفق بین دی یونگ و تن هاخ در آژاکس، اعتماد متقابل بود. دی یونگ می دانست که حضورش برای تیم حیاتی است و بنابراین بهترین عملکردش را ارائه میداد. از آن طرف تن هاخ هم میدانست چگونه از دی یونگ بازی بگیرد و در چه پستی از او استفاده کند.
در بارسلونا تاکنون نتوانستهاند دی یونگ را در پست اصلیش به کار گیرند. حضور بوسکتس و پدری به این معنا است که دی یونگ هرگز مرد اصلی خط میانی بلوگرانا نبوده است. دی یونگ تقریباً هیچ وقت آن هافبکی نبوده که اولین توپ ها را در بازی مالکانه از دفاع دریافت میکند.
اگر دی یونگ در کنار بوسکتس قرار میگرفت، باز هم همیشه به بوسکتس اعتماد میشد و پاس های اول به او میرسید. در بارسلونا به دی یونگ هرگز فرصتی داده نشد تا تواناییش را در فضاسازی و خلق موقعیت و ایجاد حملات نشان دهد.
منچستر یونایتد و تن هاخ به او این فرصت را می دهند. دی یونگ بازیکنی خواهد بود که منچستر پیرامون آن شکل خواهد گرفت. تن هاخ می داند کجا و چگونه از دی یونگ بازی بگیرد. دی یونگ احتمالا در دبل پیوت در کنار فرد قرار خواهد گرفت و فرصت کافی برای درخشش را به دست می آورد.
دی یونگ باید به دنبال بستری باشد تا بتواند استعدادهای خودش را نمایان سازد در غیر این صورت مشابه بسیاری دیگر از بازیکنان مستعد، بعد از چند فصل یک بازیکن معمولی خواهد شد نه بازیکنی بزرگ.
وبسایت اورنج فوتبال با اندکی تغییر