درود به همگی دوستان
امروز با پارت ۲ و آخر معجزه برن در خدمت شما هستیم
اگه پارت اول رو ندیدین: https://www.tarafdari.com/node/2148646
ترکیه نیز بدین ترتیب مشکل چندانی نداشت و در ژنو، کره جنوبی را با نتیجه 0-7 شکست داد؛ در شرایطیکه آلمان غربی و مجارستان در یکی از شگفتانگیزترین و بحث برانگیز بازیهای گروهی در همه ادوار جام جهانی مقابل هم صفآرایی کرده بودند. برگر که یک چشمش به بازی پلی آف بود و چشم دیگرش به قدرت واقعی تیمی که در اختیار داشت، تنها چهار بازیکن حاضر در ترکیب بازی اول را در بین 11 بازیکن این دیدار قرار داد. مجارستان آنها را له کرد، در جریان این پیروزی 3-8، کوشیچ چهار بار موفق به گلزنی شد؛ اما مهمترین اتفاق بازی برای پوشکاش رخ داد.
این بازیکن چپ پا به شکلی بیحد و اندازه از بازی خود مقابل تیم دگرگونشده آلمان لذت میبرد. او مینویسد:” من میتوانم همانند ویولونیست که سازش را حس میکند، توپ را حس کنم.” یوپ پوسیپال نمیتوانست به او نزدیک شود، به همین دلیل پست خود را با ورنر لیبریچ عوض کرد. “اما در مقابل او نیز مانند یک پرنده در حال پرواز بود.” لیبریچ سرانجام آن بالها را چید، با یک تکل خشن (وقتی بازی 1-5 بود) باعث شکستگی مویی قوزک پای پوشکاش شد.
مجارستان در دیدار مرحله یک چهارم نهایی خود برابر برزیل مجبور به کنار آمدن با غیبت “سرگرد تیزرو” (توضیح مترجم: به دلیل درجه نظامی پوشکاش، به او لقب Galloping Major داده بودند) بود، اما آلمان غربی هنوز در تلاش برای رسیدن به این مرحله بود. هرچند آنها که بار دیگر با تمام قوا به میدان رفته بودند، در بازی پلی آف با ترکیه، مشکل اندکی داشتند– و کسب پیروزی 3-7 باعث شد حریف یوگسلاوی در مرحله یک چهارم شوند.
معجزه برن
مجارستان به لطف برتری 2-4 در دیداری پربرخورد مقابل برزیل به نیمه نهایی رسید- پوشکاش که از روی سکوها بازی را تماشا کرده، گفت: “آنها مانند دشمنانی خشن با ما رفتار کرده و احترامی برای سلامت جسمی ما قائل نبودند.” همزمان آلمان با نتیجه 0-2 یوگسلاوی، برنده مدال نقره المپیک 1952 را مغلوب کرد. در نیمه نهایی، مجارستان، بار دیگر بدون پوشکاش، در 15 دقیقه ابتدایی با دو گل برابر اروگوئه، مدافع عنوان قهرمانی پیش افتاد، در ادامه حریف بازی را 2-2 کرد و مجارستان در وقت اضافه به برتری 2-4 دست یافت. چنین اتفاقات دراماتیکی برای هربرگر و تیمش رخ نداد؛ آنها با نتیجه 1-6 اتریش که میزبان را در یک چهارم نهایی با نتیجه 5-7 مغلوب کرده بود، شکست دادند و این نتیجه آلمان غربی را به فینال رساند.
برای کاپیتان آلمان، این دومین نبرد مهمش برابر مجارستان بود. در سال 1945 با سقوط و شکست آلمان، فریتز والتر و پایگاه هوایی او تسلیم آمریکاییها شدند. اما آنها سپس به ارتش روسیه تحویل داده شده و به سیبری فرستاده شدند، جایی که قطعا مرگ در انتظارشان بود، سفری که همراه با 40 هزار زندانی جنگی آلمانی انجام شد. در راه، کاروان والتر در یک بازداشتگاه اوکراینی متوقف شد. پلیس اردوگاه در حال بازی کردن بود. والتر از کنار مسابقه را تماشا میکرد، توپی که بیرون افتاده بود را به بازیکنان رساند و خیلی زود به بازی گرفته شد. یکی از نگهبانان او را از زمانیکه تیم ملی آلمان بازی دوستانهای در سال 1942 در بوداپست انجام داده بود، شناخت. روز بعد نام والتر از لیست کسانی که قرار بود به سمت شرق بروند حذف و مجوز بازگشت او به خانهاش در کایزرسلاترن صادر شد.
9 سال بعد، در زیر بارش باران در برن، او تیمش را به فینال جام جهانی هدایت کرد. هوا و زمین باتلاقی شرایط را به سود تیم او کرده بود. تیم آلمان یک لباس مدرن جدید پوشیده بود- کفشهایی با میخچههایی پیچدار در کف که بسته به شرایط میتوانست تغییر کند.
مراسم ابتدای بازی دیدار فینال جام جهانی 1954 در حالی برگزار شد که یک قطار از مسیر بالای ورزشگاه در حال عبور بود
فرانس پوشکاش و فریتز والتر در مراسم ابتدای بازی، ویلیام لینگِ انگلیسی هم داور بازی بود.
اما این کفشها نیز در ابتدای بازی کمک چندانی نکردند. بعد از شش دقیقه لیبریچ به جبران تکلی که در مرحله گروهی زده بود، در فاصله 40 یاردی توپ را به بوشیک واگذار کرد. او توپ را به کوچیس رساند. ضربه او به مدافع آلمانی برخورد کرد و مقابل پوشکاش افتاد و او از فاصلهای نزدیک توپ را وارد دروازه کرد. دو دقیقه بعد، تحت فشار کوچیس، ورنر کولمیر و دروازهبان تیمش، تونی تورِک در محوطه جریمه با یکدیگر قاطی کرده و مرتکب اشتباه شدند، چیبور صاحب توپ شد و دروازه خالی را باز کرد – 0-2. به نظر میرسید یک نتیجه 8-0 دیگر رقم خواهد خورد.
و نشانهای از معجزه. در دقیقه 10 هلموت ران در سمت چپ فضا پیدا کرده و ارسالی کوتاه داشت، ژوزف زاکاریاس اثر کوچکی روی توپ گذاشت و مکس مارلوک توپ را وارد دروازه کرد. 2-1. هشت دقیقه بعد فریتز والتر از روی نقطه کرنر ارسال کرد، گروسیچ اثر ناقصی گذاشت و روی تیر دورتر، راهن گل دوم آلمان را به ثمر رساند. 2-2. هیدگکوتی تیر عمودی دروازه را به لرزه درآورد. ضربه کوچیس به تیر افقی خورد و تورک پشت سر هم توپها را دفع میکرد. در نهایت شش دقیقه مانده به پایان بازی، ارسال به محوطه به جاییکه راهن حضور دارد دفع میشود. راهن توپ را روی پای چپش میبرد و ضربه اش را به گوشه پایین دروازه میفرستد. 2-3.
همزمان که بازیکنان در حال خلق افسانه در زمین بودند، هربرت زیمرمن نیز در جایگاه گزارشگر همین کار را تکرار میکرد. حرفهای او هنگام به ثمر رسیدن گل راهن، حالا بخشی از فولکلور فوتبال آلمان به شمار میآید. “گل! گل! گل! گل! گل برای آلمان!” در ادامه او انگار قادر به باور کردن حقیقت نبود. “آلمان سه بر دو پیش میافتد! فکر کنید من دیوانه شدهام! فکر کنید دیوانه شدهام! 2-3 به نفع به آلمان. من را دیوانه صدا کنید، من را دیوانه صدا کنید!”
در زمان باقیمانده گل پوشکاش به طرزی جنجالی آفساید اعلام شد و ضربه چیبور به زیبایی توسط تورک مهار شد. اما مجارستان نتوانست به گل تساوی دست یابد و بازی تمام شد. یا آنطور که زیمرمن گفت:” تمام! تمام! تمام! تمام! بازی تمام شد!” آلمان غربی قهرمان جهان شده بود.
پس از بازی
معجزه برن آینده را تغییر داد. مردم خشمگین در بوداپست تظاهرات کردند. در سال 1952، تیم طلایی با استقبال 400 هزار نفری به خانه بازگشت. در سال 1954 آنها روزها در شهر تاتا صبر کردند تا اتفاقات تلخ در پایتخت به پایان برسد. کسانی هستند که احساس میکنند بذرهای انقلاب 1956 در آن روزها پس از آن دیدار فینال کاشته شد. از منظر فوتبالی، مجارستان روندی که تا نیمهنهایی داشت را استمرار بخشیده و 18 مسابقه دیگر را نیز بدون شکست پشت سر گذاشت تا رکودشان را به یک شکست در 49 بازی بین ژوئن 1950 و نوامبر 1955 ارتقا دهند.
اما این روند ادامه نیافت و در اوایل سال 1956 برکنار شد، تیم او و ساختار کادر فنیاش نیز از بین رفتند. کامیابیهای اوایل دهه 50 هرگز دیگر تکرار نشد. تیبور نیلاسی که در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 در پیشانی خط حمله تیم ملی بازی میکرد، در کتاب “پشت پرده آهنی” در مورد معجزه برن به جاناتان ویلسون گفت:” گویا فوتبال مجارستان در آن لحظه منجمد شده است، انگار که ما از آن زمان هنوز تکان نخوردهایم.”
بازیکنان آلمان در قطار برگشت در ایستگاه زینگن با جام قهرمانی؛ (از چپ): مکس مورلوک، هانس شافر، یوپ پوسیپال و هانس باوئر
در شرایطیکه مجارها در تاتا معطل مانده بودند، تیم آلمان نیز در مسیر بازگشت مشکلاتی در قطار داشت. لوکوموتیوی که حامل والتر، هربرگر و جام ژول ریمه به آلمان غربی بود، بارها و بارها متوقف شد، نه به دلیل خارج شدن از ریل یا برف بدموقع، بلکه به دلیل حضور هوادارانی که از خانههایشان بیرون آمده بودند تا برای یک نظر هم شده، قهرمانهای جهان را ببینند و از آنها تشکر کنند.
نه فقط تیم فوتبال، بلکه کل کشور قویتر و قویتر شد. مطالعات دانشگاهی در مورد تاثیر پیروزی در سال 1954 بر روان جمعی آلمان نوشته شده است. فردریش کریستین دلیوس، نویسنده، معتقد است:” ملتی که پر از احساس گناه بود، ناگهان متولد شد.” غرور ملی، که پس از اتفاقات سالهای هراسانگیز 45-1933 دیگر در کشور دیده نمیشد، به نوعی بازگشته بود. فرانتس بکن بائر گفت:” ناگهان آلمان دوباره برای خودش کسی شد. برای هر کسی که در دوران فلاکت بار سالهای پس از جنگ بزرگ شده بود، برن الهام بخش فوق العادهای بود. همه کشور بار دیگر عزت نفس خود را به دست آورد.” آلمان غربی از سال 1949 موجودیت پیدا کرده بود، اما یواخیم فست، تاریخنگار، معتقد بود که روز بازی را باید روز “تولد واقعی کشور” دانست.
اُلی هسه، روزنامهنگار در کتاب Tor! (گل!) نوشت:” گل برتری گرد مولر در مقابل هلند در 1974 اساسا فقط یک گل بود، مانند پنالتی آندریاس برمه مقابل آرژانتین در سال 1990. اما شلیک پای چپ راهن در آن روز بارانی تابستان در سوئیس به کل چیز دیگری بود.”
عنوان اصلی مقاله: World Cup stunning moments: the Miracle of Bern
نویسنده: John Ashdown
نشریه / وبسایت: Guardian
زمان انتشار: می 2018