زین الدین زیدان به مناسبت تولد 50 سالگی خود مصاحبه مفصلی با اکیپ انجام داده و در خصوص موضوعات مختلفی صحبت کرده است.
طرفداری | زیزو در بخش اول صحبت های خود راجع به نحوه ارائه و قبول پیشنهاد رئال مادرید گفت:
ما در مراسم شام گالا در موناکو بودیم. من و فلورنتینو کنار هم ننشسته بودیم. او یک دستمال به من تعارف کرد که داخل آن نوشته بود: 'می خواهی بیایی؟' و من روی یک تکه کاغذ جواب مثبت را به او دادم. وقتی با رئال مادرید قرارداد بستم، فلورنتینو به من گفت که 'در تیم من شماره ها از 1 تا 11 هستند، و خبری از شماره 35 یا 40 روی پیراهن ها نیست!' و ادامه داد: 'تنها شماره 5 خالی است' و من گفتم 'مشکلی نیست، همین حالا آن شماره را انتخاب می کنم'. این شماره 5 چیزهای زیادی به من داد.
پیراهن شماره 5؟ پنج سال در یوونتوس و پنج سال در رئال مادرید. اگر روزی، کسی به جایگاه شماره 5 در زندگی ام نگاه کند، متوجه چیزهای باورنکردنی می شود! برای مثال، من در 5 قهرمانی لیگ قهرمانان همراه با رئال مادرید حضور داشته ام. حتی در خانواده ام، وقتی به هتلی می رویم، در طبقه پنجم هستم و 99% برنده بازی می شوم!
سرمربیگری در تیم ملی فرانسه
می خواهم چرخه حضور در تیم ملی فرانسه را تکمیل کنم. تیم ملی فرانسه را به عنوان بازیکن می شناسم و این بهترین اتفاقی است که برای من رخ داده چون تیم ملی اوج قله است. امروز من مربی هستم و تیم ملی در ذهن من عمیقاً نقش بسته است. می خواهم به مربیگری ادامه دهم، و بعد از آن، چرا که نه، می توانم بخشی از پروژه ای باشم که رهبری آن را به عهده دارم، مثل ریاست یک باشگاه یا مدیر یک شرکت.
ضربه سر معروف در فینال جام جهانی 2006
ماتراتزی به خواهم توهین کرد، که در آن زمان با مادر پیرم زندگی می کرد. او با صحبت در مورد خواهرم، چیزی را در من فعال کرد.
در 20 سالگی گاهی دوست داشتم همه مرا بشناسند، در خیابان جلوی من را بگیرند تا عکس بگیریم و امضا بدهم اما وقتی پا به سن می گذارید، کاملاً برعکس می شود، و آرامش خود را می خواهید؛ اما من خوب مدیریت کردم. در اسپانیا آنها من را 'راهب' صدا می کنند.
توپ طلا
من تنها فردی نیستم که می گویم توپ طلا را به کریم بنزما بدهید، بلکه کل دنیا این را می گویند. او کاملاً سزاوار این جایزه است. کریم مثل برادر کوچکتری است که هیچوقت نداشته ام.
دوران مربیگری در رئال مادرید
در تمرینات همکاری با این بازیکنان استثنایی بود. همیشه خنده و لذت را داشتیم. از تماشای بازی های تمرینی کوچک و بازی تک ضرب مودریچ، کروس و بنزما لذت می بردم. در تمرینات فصل 2016/17 برای انتخاب ترکیب تیم، سردرد می گرفتم!
وقتی کریستیانو در رم گلزنی کرد، همه بازیکنان به سمت من آمدند تا به آغوشم بپرند. این برای من دلگرمی بود. می توانید در تصاویر ببینید که شکل یک بچه شده ام. به عنوان بازیکن چنین لحظاتی را تجربه کرده ام اما در دوران مربیگری سطح دیگری است.
رئال مادرید برای من خیلی جذاب و حیاتی بود. آمدم تا فاتح لیگ قهرمانان شوم و در اولین فصل حضورم موفق شدم. با کسب پیروزی در گلاسکو تقریباً تمامی افتخارات ممکن را در 30 سالگی کسب کرده بودم. آیا آن ضربه والی زیباترین گل من بود؟ زیباترین را نمی دانم. شاید. اما مطمئناً یکی از مهم ترین گل های من بود، بله. برای فتح اولین قهرمانی ام در اروپا به آن گل نیاز داشتیم.
زیباترین قهرمانی در لیگ قهرمانان
سه قهرمانی پیاپی! این زیباترین اتفاق است. همه چیز تا پایان فوق العاده بود. کامل ترین پیروزی ما مقابل یوونتوس بود. در آن فینال، بین دو نیمه راضی نبودم. می خواستم بیشتر از کناره ها حرکت کنیم. همه چیز را در اختیار داشتیم. در نیمه دوم با مودریچ و کارواخال در یک سمت و مارسلو در سمتی دیگر واقعاً خوب کار کردیم. در نیمه دوم 3 گل به ثمر رساندیم. 10 دقیقه اول را در دست گرفتیم و آنها را خفه کردیم. از جلو پرس می کردیم و خیلی دوست دارم که تیمم را اینگونه ببینم. برو و توپ را از جلو بگیر و گلوی تیم حریف را فشار بده! همیشه نمی توان عجله کرد.
تعجب نمی کنم که خیلی زود پس از منصوب شدن به عنوان سرمربی رئال مادرید، فاتح لیگ قهرمانان شدم، چون وقتی کاری را انجام می دهم، برای کسب پیروزی است. من یک برنده هستم. برای بردن زندگی می کنم. همواره پیروز نمی شویم، اما تمام تلاشم را می کنم تا پیروز شویم. وقتی برنده می شوم، تعجب نمی کنم چون تمام تلاشم را کرده ام. زحمت کشیده ام؛ و وقتی تلاش کرده اید، حق دریافت پاداشش را هم دارید.
به عنوان بازیکن، ساعت 9 به تمرین می رفتم و ساعت 13 بعد از ظهر خارج می شدم. به عنوان مربی، ساعت 8 می رفتم، و اغلب 11 شب برمی گشتم. گاهی اوقات، از نظر فیزیکی در خانه بودم، اما ذهنم در ورزشگاه می ماند. من از قبل به تمرینات روز بعد فکر می کردم، و اینکه به بازیکنان چه باید بگویم.
فتح لیگ قهرمانان اروپا به عنوان بازیکن و مربی متفاوت است. به عنوان سرمربی، ما مسئول هستیم. نه تنها مسئول 25 بازیکن، بلکه یک باشگاه، باشگاهی به نام رئال مادرید، که یک موسسه است. بار مسئولیت سنگینی است که یک بازیکن چنین باری را متحمل نمی شویم.
فتح لیگ قهرمانان اروپا هیچوقت شانسی نیست. همه چیز به تلاش برمی گردد. مخصوصاً وقتی سه بار متوالی آن را فتح می کنید. من دیوانه وار کار می کردم. ما سخت تلاش کردیم. بازیکنانم به من باور داشتند و من هم به آنها باور داشتم.