بی هیچ پیشزمینهای این گزارش را بخوانید. خواندن آن کمک میکند تا متوجه شوید چرا منتقدان دراگان اسکوچیچ خواهان برکناری او هستند. رفتهرفته مشخص میشود عنان کار در تیم ملی از دست مربی کروات دررفته و نظم تیمی ایران تحلیل میرود. نشانههای خوبی پیش از جام جهانی در تیم ملی دیده نمیشود.
به گزارش طرفداری، روزنامه جام جم در ادامه نوشت: «دراگان اسکوچیچ بعد از بازگشت به ایران در مصاحبهاش گفت تیم ملی زمان دارد تا برای جام جهانی آماده شود. او اما ظاهرا اصلا به برنامههای ایران نگاهی نکرده که چنین جملهای را به زبان آورده است. تیم ملی دو اردو تا جام جهانی دارد و تمام. اردوی اول از ۲۸ شهریور تا پنج مهر که به گفته میرشاد ماجدی در آن دو بازی دوستانه گنجانده میشود. بنابراین در هشت روزی که ملیپوشان گرد هم جمع میآیند، چهار روز ریکاوری خواهند داشت که تمرین جدی به حساب نمیآید. روز رسیدن به محل اردو، روز بازی که تمرین جدی نیست و روز بعد از بازی که صرف ریکاوری میشود. با یک حساب سرانگشتی مشخص میشود تیم ملی در این اردو نهایتا سه جلسه تمرینی جدی خواهد داشت. تازه روز آخر اردو را هم حساب نکنید. معمولا تمرین قبل از سفر سبک است. اردوی آخر ایران پیش از جام جهانی هم در آبان ماه است؛ یک هفته پیش از شروع جام جهانی. اگر یک بازی دوستانه در آن کنیم با احتساب روز اول رسیدن به قطر، سه روز ریکاوری یا تمرین سبک داریم. در آستانه جام جهانی هم اسکوچیچ نمیتواند فشار زیادی روی بدن بازیکنان بیاورد. بنابراین عملا تا شروع جام جهانی، ایران هفت جلسه تمرین جدی خواهد داشت. بنابراین زمان بسیار اندک است ولی ظاهرا اسکوچیچ حتی به خود زحمت نداده این چیزها را در ذهن مرور کند.
یک ادعای عجیب
حداقل کاری که یک مربی بعد از ماهها تعطیلی باید انجام دهد، هماهنگی یا یک تصمیم درست درباره محل اردوی تیم ملی است. تمام دنیا میدانند قبل از برگزاری یک اردو چه مراحلی باید طی شود. ابتدا سرمربی یا یکی از دستیاران به کشور محل برگزاری اردو برود تا شرایط را بسنجد. دو یا سه روز قبل از شروع اردو هم باید نماینده کادر فنی به آن کشور برود و آخرین شرایط را ببیند. اسکوچیچ بعد از تعطیلات چندماهه اما نهتنها چنین کاری را نکرد بلکه همرنگ بازیکنان شد و بعد از اردو گفت: «بله هوا گرم بود و زمین تمرینی خوب نبود!» خب سرمربی تیم ملی نباید به این چیزها از قبل فکر میکرد؟ حتی بعد از لغو دیدار کانادا؟ به قول بازیکنان تیم ملی بهتر نبود اردو در تهران میشد؟
چه خبر از اردو؟
کنترل اردوی تیم ملی از دست اسکوچیچ خارج شده است. او عملا روی بازیکنان نفوذ ندارد ولی گاهی تصمیماتی میگیرد که قدرتش را نشان دهد. مثلا تعویض سردار آزمون بین دو نیمه بازی الجزایر از جنس همین تصمیمها بود.
خبر رسید بعد از بازی در رختکن هم تنشهایی به وجود آمده است اما در ادامه این موضوع تکذیب شد. ماجرای رختکن اینگونه بود: بعضی از بازیکنان باتجربه وقتی دیدند اسکوچیچ لام تا کام سخن نمیگوید خودشان به حرف آمدند و به جوانهایی پریدند که انگار هنوز متوجه اهمیت لباس تیم ملی نشدهاند. در نهایت هم اسکوچیچ چند دقیقهای حرف زد که نکته خاصی بین حرفهایش نبود و تنها گفت: «باور نمیکنم اینطور باختهایم.»
در فضای اردو هم خبر زیاد است. اینکه اسکوچیچ مدیریت ندارد و حتی روی مقوله مهم استراحت بازیکنان کوچکترین نظارتی ندارد. عجبتر اینکه او تصمیم گرفته وعده صبحانه را دلخواه کند. یعنی اگر بازیکنان دوست نداشتند، صبحانه نخورند! جالب اینجاست که بعضی از بازیکنان هم ترجیح میدهند بخوابند و مهمترین وعده غذایی روز را بیخیال شوند.
کی زمان آشنایی بازیکنان با رقباست؟
مورد دیگر به تحلیل رقبا برمیگردد. ظاهرا از نظر اسکوچیچ هنوز زمان معرفی رقبا به بازیکنان فرا نرسیده که در اردوی تیم ملی حتی یک جلسه آنالیز برای آنها نگذاشتهاند.
از شش ماه قبل از جام جهانی برزیل، کارلوس کیروش پلن بازی با آرژانتین را ریخته بود و برای مهار مسی و یارانش مدام با بازیکنان جلسه آنالیز برگزار میکرد.
قبل از جام جهانی روسیه هم وضع همین بود چون کیروش اعتقاد داشت ملیپوشان باید همهجوره آماده تقابل با رونالدو، ستارههای پرتغال و ستارههای اسپانیا شوند. نتیجه این آنالیزها را هم همه دیدند. حالا اما ظاهرا اسکوچیچ تصور میکند هری کین و گرت بیل فوتبالیست نیستند!»