*** این مطلب بخش های دیگری دارد
از اولین روزهای سینما، وسترن یکی از ژانرهای مورد علاقه هالیوود بوده است. با هم بهترین فیلم های وسترن تاریخ را مرور می کنیم.
وسترن ها اغلب بر سختی و انزوای طبیعت وحشی تاکید می کنند و غالباً اکشن را در منظره ای خشک و متروک قرار می دهند. فیلمهای وسترن معمولاً دارای تنظیمات خاصی مانند مزرعههای منزوی، دهکدههای بومی آمریکا، یا شهرهای کوچک مرزی با سالن هستند.
روزی روزگاری در غرب - Once Upon A Time In The West
سرجیو لئونه زیرژانر «اسپاگتی وسترن» را با سه گانه فیلمهایش با بازی کلینت ایستوود آغاز کرد، اما یکی از بهترین فیلمهای او دارای شخصیتهای کاملاً متفاوتی بود. «روزی روزگاری در غرب» یک مدیتیشن در ژانر وسترن است که آخرین روزهای مرز آمریکا را بررسی می کند، زیرا ساخت یک راه آهن بین قاره ای تهدید می کند که گاوچران ها را بیکار می کند. با سرعت آهسته لئونه و توجه به جزئیات مشخص می شود، این بازتابی غم انگیز در گذر یک دوران است. با وجود تفسیر متفکرانه، «روزی روزگاری در غرب» یک داستان ماجراجویی جذاب در مرکز خود دارد. یک اسلحهباز تقریباً بیکلام که به سادگی با نام «هارمونیکا» (چارلز برونسان) شناخته میشود، در یکی از جالبترین معرفی شخصیتها در تمام دوران حضور پیدا میکند که در آن گروهی از قاتلها را که دامداران محلی را تهدید میکنند، میکشد. تاریخچه هارمونیکا زمانی آشکار می شود که او به کمک بیوه جیل مک بین (کلودیا کاردیناله) می آید که سعی می کند تجارت شوهرش را زنده نگه دارد. مکبین از هارمونیکا برای پایان دادن به تهدید شکارچی جایزه فرانک (هنری فوندا) که از اقتصاد در حال مرگ برای بهانهجویی اعمال خشونتآمیز استفاده میکند، استفاده میکند. فوندا در مقابل تیپ قرار می گیرد و ستاره دوست داشتنی قدیمی هالیوود به یک جنایتکار پشیمان تبدیل می شود که مایل به کشتن کودکان است. «روزی روزگاری در غرب» همچنان تأثیرگذار است، زیرا فیلمسازانی مانند کوئنتین تارانتینو، کریستوفر نولان و خالق «بریکینگ بد» وینس گیلیگان از آن به عنوان فیلم مورد علاقه یاد کردهاند.
مردی که به لیبرتی والانس شلیک کرد - The Man Who Shot Liberty Valance
آخرین فیلم وسترن از جان وین و جان فورد، تفسیری غافلگیرکننده در مورد خطرات پرستش قهرمان است. «مردی که به لیبرتی والانس شلیک کرد» که کاملاً در فلاش بک گفته شد، آخرین سطر هولناکی دارد که میپرسد چرا خشونت در مرزها همیشگی است. اگرچه فیلم رنگی در زمان اکران فیلم در سال 1962 جریان اصلی بود، فورد فیلم را سیاه و سفید فیلمبرداری کرد و به آن احساس متفکرانه خاطره ای زودگذر از دوران گذشته را داد. «مردی که به لیبرتی والانس شلیک کرد» به دنبال سیاستمدار محترم رنسوم استوارد (جیمز استوارت) است که به مراسم تشییع جنازه دامدار تام دونیفون (جان وین) سفر می کند. در ابتدا مشخص نیست که چرا یک شخصیت سیاسی مهم اینقدر به زندگی یک مرد طبقه کارگر اهمیت می دهد، اما فیلم به دوستی اولیه آنها می پردازد و نشان می دهد که چگونه استودارد به ایجاد یک چارچوب سیاسی جدید برای زادگاه دونیفون، شین بون کمک کرد. این شهر در برابر جلسات سیاسی و بحث های مربوط به دولت مقاومت می کند، اما یک استودارد همدل به سادگی می خواهد شینبون را از انزوا نجات دهد. دونیفون به واشنگتن بی اعتماد است، اما به استدارد احترام می گذارد. پیشرفتهای آنها توسط شکارچی شرور لیبرتی والانس (لی ماروین)، که قصد دارد شهر را قبل از اینکه به طور کامل در دولت ایالات متحده ادغام شود، تصرف کند، تهدید میشود. استودارد مجبور می شود برای اولین بار اسلحه به دست بگیرد و درگیر شود، در حالی که دونیفون برای حفظ صلح تلاش می کند. هر دو مرد خارج از منطقه راحتی خود هستند و مجبورند با محدودیت های توانایی های خود روبرو شوند.
نابخشوده - Unforgiven
پس از همکاری با سرجیو لئونه، کلینت ایستوود به یکی از محبوب ترین ستاره های وسترن در تمام دوران تبدیل شد و شهرت خود را به یک حرفه کارگردانی موفق تبدیل کرد. ایستوود بیست سال پس از اولین کارگردانی خود، «Play Misty For Me»، شاهکار خود به نام «نابخشوده» را منتشر کرد. یکی از تاریک ترین وسترن هایی که تا به حال ساخته شده است، «Unforgiven» آخرین وسترن ایستوود بود و بر شخصیت هایی تمرکز داشت که مجبور می شدند کارهای گذشته خود را حساب کنند. شخصیت ایستوود، ویل مانی، یک قهرمان نیست. یک جوینده سابق که اکنون با دو فرزندش در انزوا زندگی می کند. زمانی که یک تفنگچی جدید به نام شوفیلد کید (جایمز وولوت) از او برای ردیابی دو گاوچران که باعث زخمی شدن یک زن محلی شده اند، درخواست کمک می کند، مانی به عمل باز می گردد. مانی که با متحد قدیمی خود ند لوگان (مورگان فریمن) مجدداً متحد می شود، با کلانتر فاسد لیتل بیل (جین هکمن) روبرو می شود. بی رحمی بیل نسبت به ساکنان محلی، مانی را وادار می کند تا به زندگی جنایتکارانه ای که فکر می کرد پشت سرش است بازگردد. "نابخشوده" نشان می دهد که خشونت دوره ای است و کسانی که به سمت آن کشیده می شوند محکوم به تکرار شکست های خود هستند. مانی نمی تواند از گذشته خود فرار کند و سایر شخصیت ها با عواقب استخدام او روبرو می شوند. رویارویی نهایی، که در آن مانی با مردان بیل مبارزه می کند، گریزلی است، با بازی ظریف ایستوود. اگرچه شخصیت سرسخت او در وسترنهای جذابتر بهخوبی مورد استفاده قرار میگیرد، اما ایستوود تهدیدات را بدون اشارهای به کنایه ارائه میکند. با تمام توشه ای که ایستوود روی پرده می آورد، نمی توانید او را باور نکنید.
ادامه در دی جی سرگرمی - بهترین فیلم های وسترن! (بخش اول)