رسانه های زرد به آن معنی و مفهوم که در جهان رایج است، در ایران اصلا امکان فعالیت ندارد و بستر فعالیت چنین سبکی از روزنامه نگاری در ایران فراهم نیست و در سال های اخیر مصطلح شده که به رسانه های عامه پسند هم به اشتباه زرد می گویند و خنده دار اینجاست که مدیران زرد شاغل در فوتبال ما هم از رسانه های زرد حرف می زنند.
به گزارش طرفداری، میرشاد ماجدی معنی رسانه زرد را نمی داند و البته دلیلی هم ندارد که بداند اما بد نیست معنی مدیریت زرد را بداند و شیوه مدیریت خودش را با مدیریت زرد مقایسه کند.
میرشاد ماجدی روز یکشنبه وقتی با این پرسش مواجه شد که ماجرای قندان چیست، به جای آن که بگوید در مشهد یک لحظه عصبانی شدم و زدم زیر میز و کاسه و بشقاب و قندانی که روی میز بود، به سمت همکارم پرتاب شد، توییت یک خبرنگار را با رسانه اشتباه گرفت و گفت رسانه های زرد عکس قدیمی من را منتشر کردند. روز گذشته برای میرشاد از تفاوت شبکه اجتماعی و رسانه گفتیم ولی امروز بهتر است از مدیریت زرد حرف بزنیم و صحبت درباره رسانه زرد را به همان رفتار وطن فروشانه بی مقدار بسپاریم که شاهکارهای شان در هر باشگاهی که از آن با لگد اخراج شده نقل محافل است و شاید بهتر باشد این روزها به جای تولید استوری برای پادوهای رسانه ای، ارباب جراید کمی از روزی حرف بزنند که اطلاعات تیم ملی ایران را به سرمربی تیم ملی اردن فروختند و مرزهای رسانه زرد و قهوه ای را جا به جا کردند!
اما مدیریت زرد و میرشاد ماجدی؛
مدیریت زرد به شیوه ای از مدیریت می گویند که در آن، مدیر بدون ارائه برنامه برای پیشبرد کار، فقط پول برای گذران روز و روزمره طلب می کند و به جای استفاده از نیروهای متخصص، رفقای خودش را به کار می گیرد و به جای آن که از ظرفیت های فوتبال برای فدراسیون درآمد بسازد، فوتبال را ابزار درآمدزایی دوستان خود می کند. بدون تعارف، مدیریت زرد همان کاری است که میرشاد ماجدی در فدراسیون فوتبال انجام می دهد؛ او که 180 میلیارد تومان پول برای تیم ملی خواسته، در مراسم افطاری، اهالی فوتبال را به یک باشگاه تشریفاتی می برد تا آن باشگاه تشریفاتی با فیلم هایی که از حضور چهره های سرشناس فوتبال و ورزش ایران گرفته، یک تیزر تبلیغاتی برای خود بسازد. اگر این باشگاه تشریفاتی بابت این کار یک میلیارد تومان به فدراسیون فوتبال داده باشد، باید به هوش و نبوغ میرشاد ماجدی آفرین گفت اما اگر آن طور که رسانه ها نوشتند اعتبار فوتبال صرف تبلیغات یک تولید کننده پوشاک و یک باشگاه تشریفاتی شده باشد، باید کمیته اخلاق میرشاد ماجدی را بخواهد و از او بپرسد این چه کاری است که در حق فوتبال مظلوم و بی پول و بینوا کرده است؟
البته همان شبی که مراسم افطاری میرشاد ماجدی برگزار شد، خیلی ها گفتند این مراسم جنبه تبلیغاتی دارد و بانی آن هم اصلا سرپرست فدراسیون نیست و بیشتر تبلیغ برای یک شرکت پوشاک و یک باشگاه تشریفاتی است. چهاردهم اردیبهشت نیز خبرگزاری آنا نوشت:
در شرایطی که فدراسیون فوتبال در مضیقه مالی به سر میبرد، میرشاد ماجدی اقدام به برگزاری مراسم افطاری کرد که آوردهای برای فدراسیون فوتبال نداشت... برگزاری افطاری در شرایطی که فدراسیون فوتبال در مضیقه مالی است، خود اقدامی جالب توجه است. اما این موضوع زمانی بیشتر مورد توجه قرار میگیرد که به جای اینکه از برند فدراسیون فوتبال و حضور چهرههای نامی ورزشی و سینمایی جهت درآمدزایی فدراسیون استفاده کنند، آن را در اختیار دو شرکت باشگاه تشریفاتی اقدیسه و تولیدی پوشاک کالین قرار دادند. اتفاقا شنیده میشود مالکیت این دو شرکت هم از دوستان میرشاد ماجدی بودند و به خوبی دلیل برگزاری این افطاری مشخص شده است. در واقع سرپرست فدراسیون فوتبال در اقدامی غیرقانونی و بدون مصوبه کمیته بازاریابی، فرصت تبلیغاتی فدراسیون فوتبال را به بهانه افطاری در اختیار دوستان خود که مالکان یک شرکت تولید پوشاک و یک تالار در شمال شهر، قرار داده است. موضوعی که بسیار تامل برانگیز است و این سوال را به ذهن میآورد که چرا کمیته اخلاق به این موضوع رسیدگی نمیکند؟!
آنچه این خبرگزاری نوشته و از چهاردهم اردیبهشت تا به امروز بی پاسخ مانده تنها تخلف مدیریت زرد فدراسیون فوتبال نیست. متاسفانه میرشاد ماجدی هم همان رفتاری را تکرار می کند که شهاب عزیزی خادم انجام می داد. شهاب عزیزی خادم فدراسیون را تبدیل به پاتوق شرکای نایب رییس خود کرده بود و میرشاد ماجدی هم دوستانش را دور هم در فدراسیون فوتبال جمع کرده و از ریاست دفتر خودش تا عضویت در کمیته بازاریابی را به دوستانش سپرده است. البته اگر از جناب کارشناس همیشه در صحنه بپرسید احتمالا آن کار برای شهاب بد بود و این کار برای میرشاد ایراد ندارد!
صد البته میرشاد ماجدی میهمان امروز و فردای فدراسیون است و بساط مدیریت زرد خیلی زود جمع خواهد شد. او که ندانسته جاده صاف کن یک نفر دیگر شده و نمی داند همکارانش در فدراسیون فوتبال در حال آماده کردن فدراسیون برای ورود رییس دیگری هستند، با اعتماد به نفس کاذب، تصور می کند قرار است رییس فدراسیون فوتبال باشد. او گمان می برد ائتلاف با مرد بانفوذ مجمع که از طریق مشاور تحمیلی اش شکل گرفته، او را روی صندلی ریاست فدراسیون حفظ می کند اما نمی داند که افراد اتاق تولید محتوای او سربازان قسم خورده مدیر دیگری هستند و او را فقط برای هموار کردن راه رییس بعدی می خواهند، رییسی که البته بعید است در شرایط طبیعی از این مجمع رای بگیرد!
با میرشاد ماجدی حرف زیاد است و فرصت کم...
این فیلم تبلیغاتی را حتما ببینید
بیچاره فوتبال ایران که ابزار دست چه کسانی شده است.
خنده دار اینجاست که یک برنامه تلویزیونی که زمان مدیریت شهاب عزیزی خادم به دلیل حمایت بی دلیل و افراطی از شهاب به برنامه شهاب برتر شهرت پیدا کرده بود، این روزها که خبری از عزیزی خادم نیست حامی جانشین عزیزی خادم شده و با همان کیفیت در حمایت از پشت میز نشین های فدراسیون به منتقدان فحش میدهد. منتقد که همیشه منتقد است و هیچ وقت سهمی نمیخواهد. دوستان سهم خواه هم همیشه هر رئیسی که بیاید صف اول گرفتن سهم خود هستند و با هر پشت میزنشینی می بندند و به منتقدان فحاشی می کنند!