آنچلوتی در مورد مسائل شخصی خود با والدانو صحبت کرد.
آدامس:” سیگار کشیدن را دوست داشتم. حالا از سیگار الکترونیکی لذت می برم. آدامس برای همین است. بدترین بخش بازیها مربوط به قبل از آن است، وقتی تصورات بدی داری. با گذر زمان این اتفاق بیشتر برایم می افتد.”
چه کسی بیشتر فوتبال می فهمد؟” خوبی فوتبال این است که هر کسی می تواند نظری بدهد. خوشبختانه فقط یک دنیا برایش وجود ندارد.”
روستایش:” رجیولو یک روستای کوچک در پادانیا است. در تابستان حشرات و رطوبت زیادی وجود دارد و در زمستان خیلی سرد است. از نظر من یکی از زیباترین مکان های دنیاست. پدرم مزرعه و گاو داشت. در آن جا پنیر پارمزان تولید می کردیم. بعد از یک سال پنیر تولید می شد و پول می گرفتیم و به همین خاطر باید با این مشکل کنار می آمدیم. من نمی دانستم چه می شود اما پدرم آرامش داشت. خانواده خیلی متحد بود و شخصیت من از همان جا شکل گرفت.”
پارما:”مادرم می خواست که بروم. برایش اصلا فوتبال مهم نبود. من در مدرسه مذهبی رشد کرده بودم که در آن جا خیلی سختگیر بودند. اما خیلی چیزها را از آنها یاد گرفتم.
چه تحصیلاتی داشتی؟” تکنسین برق بودم. اگر خواستید لامپ عوض کنید، می توانید روی من حساب کنید! وقتی در سال 1987 کاپیتان رم بودم، تحصیلاتم تمام شد.”
زانویش:” دو مصدومیت دشدی زانو داشتم، یکی برای هر زانو، یکی در 1981 و دیگری در 1983. هنوز به آن فکر می کنم. احساس درد ندارم اما از خودم مراقبت می کنم و به استخر می روم. وقتی در میلان بازی می کردم و از زمین خارج می شدم، سه دقیقه آن را زیر آب گرم می گرفتم و همه چیز خوب می شد.”
روبرتو باجو:” می توانستیم او را برای پارما بخریم. با سیستم 2-4-4 بازی می کردیم. با او صحبت کردم و به من گفت که دوست دارد هافبک هجومی باشد. باید به خاطرش سیستم را عوض می کردیم چرا که دو مهاجم داشتیم. به او گفتم که مخالف هستم. اگر الان از من بپرسید، می گویم که باجو را می خواهم و سیستم را عوض می کردیم. با ایده 2-4-4 به یووه رفتم و با زیدان مواجه شدم. در ان جا یاد گرفتم که باید با بازیکنان هماهنگ شوم.”