ترنس اومانیسم یک حرکت بین المللی، فرهنگی و فکری است که هدف نهاییش تغییر بنیادین وضع انسان به وسیله فناوری های ارتقادهنده ظرفیت ذهنی، فیریکی و روانی انسان است.
بسیاری از ترنس اومانیستها معتقدند که ذهن انسان قابل تطابق با سخت افزار کامپیوتری است، و پیامد این طرز تفکر این است که آگاهی انسان قابل انتقال به مدیوم غیرانسان خواهد بود، که به این عمل، بارگذاری ذهن میگویند. از آنجا که علم روح و عملکردهای آگاهی هنوز در دسترس دانشمندان نیست، این عمل میتواند آثار و پیامدهای فوق العاده ویرانگری برای آگاهی انسان و کارکردهای الکترومغناطیسی بدن نوری داشته باشد. پساانسانها (محصولات فناوری ترنس اومانیستی) میتوانند هوش کاملا مصنوعی سنتتیک باشند، و یا ترکیبی از هوش انسانی و مصنوعی، و یا آگاهی بارگذاری شده، و یا محصول تغییرات تکنولوژیک بسیار بزرگ در انسان بیولوژیک.
ترنس اومانیسم یک مکتب فکری است که به دنبال انتقال ما به وضعیت پساانسان است. اساسا، مسأله، ایجاد هیبریدهای هوش مصنوعی و یا سایبورگ ها است تا جانشین آگاهی روحی ارگانیک انسانها شوند… برخی از تغییرات و ارتقاهای بیولوژیک پیشنهادی شامل مهندسی ژنتیک، تغییر روان توسط داروها، تراپی های اکستنشن حیات، اینترفیس عصبی، مپینگ مغز، کامپیوترهای ایمپلنت شونده، یا سوار کردن تکنیکهای ادراکی است. اکثر این گزینه ها طراحی شده اند تا اتصال روح را از بدن فیزیکی قطع کنند و بدن فیزیکی را مهیای بهره برداری به عنوان یک پوسته برای میزبان جدیدی سازند! عملا این کار به معنای هیبریدسازی فنی و دارویی است که به ژنتیک و “دی ان ای” اصیل انسان آسیب وارد میکند، و آن را مهیای «سرقت فیزیک» میکند. اساس و پایه مفهوم و ایده ترنس اومانیسم بارگیری هوش مصنوعی بیگانگان منفی و نیروهای شیطانی به داخل ذهن انسان است، که به دنبال دستیابی به جاودانگی بوسیله سرقت آگاهی انسان و در نهایت تسخیر فیزیک انسان هستند. این نیروهای منفی فیزیک ساخته شده از گوشت و استخوان ندارند و به دنبال فیزیک ما هستند… ترنس اومانیسم بر روند تکامل تأکید میکند، در حالی که کاملا عملکرد الکترومغناطیسی “دی ان ای” انسان را نادیده میگیرد، و همینطور به واقعیت مولتی دیمنشنال روح انسان بی توجه است. آنها [آکادمیک های تحت کنترل ذهن] ادعا میکنند قصد دارند رنج انسانها را متوقف کنند، اما کاملا از دستگاه بیگانگان و ایمپلنتهای کنترل ذهن آنها که برای حبس و سرکوب آگاهی انسان استفاده میشوند بی اطلاع هستند. آنها چیزی راجع به زندگی پس از مرگ نمیدانند، حتی نمیدانند بدن فیزیکی واقعا چگونه کار میکند، با این حال میخواهند همه جنبه ها و ابعاد فیزیک انسان را توسط فناوری مصنوعی کنترل کنند. این معرفی و مقدمه بخشی از مقاله زیر نوشته لیزا رنی است:
https://ascensionglossary.com/index.php/Transhumanism
لازم است که با برخی دستورکارهای مهم و فناوریهای پیشبرنده ترنس-اومانیسم آشنا شویم؛ برای مثال، «نورولینکِ» الون ماسک یک «شبکه توری الکترونیک قابلتزریق» است که در مغز به طور خودکار سرهمبندی میشود و به سیناپسها متصل میشود.»
https://www.allaboutcircuits.com/news/elon-musk-neuralink-bryan-johnson-kernal-bridging-biological-digital-gap/
در حال حاضر این طرح را از طریق نسل اول واکسنهای کووید۱۹ پیش میبرند، که حاوی شبکههای الکترونیکی خودسرهمبندی شوندهی نانوی اکسید گرافن هستند.
https://www.orwell.city/2022/02/filaments.html
https://odysee.com/@Hemeroteca:f/ANA%CC%81LISIS_ARGENTINO_DE_LOS_VIALES_ASTRAZENECA,_PFIZER,_SINOPHARM_SPUTNIK:3
ماهوارههای استارلینک کمک خواهند کرد که همه واکسینه شدگان به اینترفیس عصبی اینترنتی متصل شوند. (اینترنت بدن) …
پدربزرگ الون ماسک رئیس نهضت تکنوکراسی کانادا بود. کارتر، رونالد ریگان، جورج اچ دابلیو بوش، بیل کلینتون و اوباما همگی از طریق کمیسیون سه جانبه که آزادیهای فردی را محدود میکند حامی این کابوس تکنوکراتیک بودند. به این فکر کنید که الگوریتمها چطور قرنطینهها، ماسکها، تستها و ردیابیها را بر اساس همین تکنوکراسی توجیه کردند.
آپلود ذهن و زندگی مصنوعی در سایبر
ترنساومانیسم و «متاورس» در حال جمعآوری هوادار از میان جمعیت ناآگاه جهان هستند.
اکنون میلیاردر روس، دمیتری ایتسکوف که بخشی از سازمان «ابتکار ۲۰۴۵» است ادعا میکند هدفش افزایش طول عمر انسان است، و اظهار کرده که استفاده از بدنهای مصنوعی تا سال ۲۰۴۵ تبدیل به واقعیت میشود، و به انسانها اجازه خواهد داد که بدن طبیعی خود را ترک کنند و وارد فضای سایبر اینترنتی شوند و در آنجا زندگی کنند. وی کلید این کار را هوش مصنوعی و فناوریهای متاورسی میداند. این مفهوم را «آپلود ذهن» نامیدهاند. با این کار از ذهن افراد کپی تهیه میکنند و این کپیها در فضای اینترنت به شکل مصنوعی وجود خواهند داشت. پروژه نورولینک الون ماسک و شرکتهای دیگری نیز به دنبال اهداف مشابهی هستند:
https://www.sciencetimes.com/articles/36856/20220329/live-longer-150-years-metaverse-willing-permanently-leave-physical-body.htm
افراد بیاطلاع یا کماطلاع که توده مردم را تشکیل میدهند احتمالا با هیجان یا اشتیاق به این اخبار گوش میدهند. اما ما و افراد مطلع در این حوزه، میدانیم که امثال الون ماسک مهرههای در دست دستورکارهای مخفی ضدانسان هستند. حتی گردانندگان و مدیران اصلی این پروژهها کاملا اطلاع ندارند که چه کسانی مسئول ایده و اهداف ترنساومانیسم هستند. پشت همه این برنامهها، در نهایت دستورکار بیگانگان منفی «اریون» و سرقت روح و آگاهی انسان وجود دارد و البته در وقت مقتضی اطلاعات مربوط به همه دستورکارهای سیاه و عملیاتهای سری سیاه برای عموم مردم نیز منتشر خواهد شد.
ترنساومانیسم در پی تغییر معنای انسانیت و تحریف طبیعت
اکنون دستورکار ترنس_اومانیسم در حال ورود به جریان اصلی، و قرار گرفتن در تبلیغات رسمی و دولتی کشورهای تحت نفوذ گلوبالیسم است. اتاق فکر دولت کانادا، موسوم به Policy Horizons Canada یک گزارش به نام «کاوشی در همگرایی بیو-دیجیتال» منتشر کرده است که نگاهی میاندازد به جوانب دستورکار ترنس-اومانیسم. همگرایی بیو-دیجیتال یک تلاقی و سنتز بین سیستمهای زیستی با فناوریهای دیجیتال مانند هوش_مصنوعی، بیومتریک و مهندسی ژنتیک است. در قلمروی انسانی، این حوزه را ترنساومانیسم مینامند. این گزارش به بررسی پیامدهای آسیمیله شدن فناوریهای دیجیتال با موجودات زیستی میپردازد که این امر اساسا و ذاتا باعث تغییر ماهیت زندگی در سطح فردی، محیطی و اجتماعی خواهد شد. به طور خلاصه، چنانچه این دستورکار برآورده شود، تعریف و معنای انسان بودن به طور کامل تغییر خواهد کرد. PolicyHorizons Canada یک سازمان فدرال دولتی است که مطالعات در حوزه سیاستگزاری سناریوهای آینده برای جامعه کانادا انجام میدهد. کریستل فن در الست، مدیر کل این سازمان، و رئیس سابق بخش آیندهنگری راهبردی در فوروم اقتصاد جهانی، میگوید:
«سیستمهای بیولوژیک و سیستمهای دیجیتال در حال ادغام شدن هستند، و این امر میتواند کار کردن، زندگی کردن، و حتی تکامل ما به عنوان یک گونه را، تغییر دهد. این موضوع بیش از یک تغییر تکنولوژیک است، و میتواند فهم و درک ما از خودمان را عوض کند، و تعریف ما از آنچه انسانی یا طبیعی میدانیم را تغییر دهد.»
https://www.technocracy.news/canadian- governments-think-tank-explores-transhuman-society/
نیروهایی که به دنبال تغییر معنای انسان و تغییر تعریفِ انسان بودن هستند، در حقیقت در حال مبارزه با ذات و روح انسان هستند. هدف پنهان پشت همه این دستورکارها از بین بردن ذاتِ انسانی است. دانشمندانی که در این پروژهها به کار گرفته شدهاند و حتی بسیاری از مدیران و طراحان ارشد نیز نمیدانند که چه نیروهایی این دستورکارها را پیش میبرند و اهداف نهایی آنها درباره نژاد انسان چیست.
همزادپنداری، تفاوت بین هوش ارگانیک و هوش مصنوعی
افراد معمولا تصور دقیقی از دستورکار ترنساومانیسم ندارند و نمیدانند که تفاوت اساسی بین هوش ارگانیک و هوش مصنوعی چیست. علت این امر این است که اکثر افراد تصور میکنند مرز بین این دو، بسیار واضح و روشن است و به اصطلاح، یک موضوع «صفر یا یک» است. یعنی اینکه یک فرد/یک موجودیت دارای آگاهی، یا هوش ارگانیک دارد، و یا ربات است.
اما شاید این نگرش صحیح نباشد. آنچه مشخص است این است که باید ابتدا تعاریفی از این دو نوع آگاهی یا هوشیاری داشته باشیم. هوش ارگانیک یعنی آگاهی یا هوشی که با همه موجودات طبیعی آفریدهی منبع خلقت و شبکه متصلکننده آنها، در سطح انرژتیک و روحی، اتصال دارد، و نمیتواند نسبت به سرنوشت آنها، بیتفاوت باشد. در طرف دیگر، هوش مصنوعی یعنی آگاهی، هوش و یا هوشمندی متفاوتی که به طبیعت اتصال ندارد، و در عوض به یونیتها، رباتها، یا افراد دیگر از نوع و جنس خودش در یک شبکه معین اتصال دارد و دستورکار و نحوه کارکرد آن توسط شبکه ارگانیک طبیعی متصل به منبع آفرینش و توسط روح آفرینش تعیین نمیشود، بلکه توسط یک برنامهنویس تعیین شده است که خود او هم میتواند ارتباط خودش را با منبع قطع کرده باشد. اما اتصال با شبکه ارگانیک آفرینش هم، درجات مختلفی دارد.
بنابراین، معیار اصلی در اینجا، همزادپنداری است. انسان صاحب هوش ارگانیک یعنی انسانی که با همنوع خودش و با سایر موجودات زنده طبیعت همزادپنداری واقعی و روحی دارد، و انسانی که چنین رابطه روحی، و چنین حس عمیق همزادپندارانهای ندارد، صاحب هوش مصنوعی است. این همزادپنداری یک حس زنده و پویا و روحانی است.
اما آیا مرز بین این دو هوشیاری، قطعی، واضح، و مطلق است؟
آیا میتوان گفت همه انسانهای روی زمین، در حال حاضر، در دو دسته قابل طبقهبندی کاملا متمایز و مشخص هستند: افراد دارای هوش ارگانیک، و افراد دارای هوش مصنوعی؟
آنچه معلوم است، میزان همزادپنداری، و گستره و میدان همزادپنداری یک موجود صاحب آگاهی متغیر است و بستگی به فاکتورهایی مانند تجربه زندگی، رشد روحی، میزان دریافت قلبی و شهودی، و میزان عمق بینش دارد. بنابراین نمیتوان همزادپنداری را یک ویژگی «صفر و یک» دانست. فرد ممکن است فقط با فرزندان خود همزادپنداری داشته باشد، و به سرنوشت فرزندان همسایه و یا حتی برادر یا خواهر خود بیتوجهی کند. ممکن است فقط به سرنوشت محله، شهر، یا کشورش علاقهمند باشد. یا شاید فقط به خوشبختی انسانها بیندیشید و نسبت به رنج حیوانات هوشیار نباشد. و این هوشیاری نیز لزوما در همه تبدیل به عمل و مسئولیتپذیری نمیشود. اگر این مقدمات را بپذیریم، شاید ناچار باشیم این را هم بپذیریم که ترنساومانیسم، یعنی دستورکار اهریمنی تبدیل هوش ارگانیک به هوش مصنوعی، تدریجی پیش میرود. ترنساومانیسم یک جریان خزنده است. یک حرکت مخالف جهت رشد روحی انسان. یک جهتگیری ساقطکننده در برابر حرکت صعودی آگاهی انسانی. سیلابی که نه ناگهانی، بلکه ذرهذره انسانها را غرق میکند. و این دستورکار دیروز شروع نشده، بلکه دهها و حتی صدها سال است که در جریان بوده است. همه فیلمها، کتابها، و بازیهایی که سرشار از خشونت بیدلیل بودند، همه قهرمانانی که بسادگی و بدون تعلل ماشه را کشیدند و انسانها را کشتند، همه برای کشتن همزادپنداری در انسانها خلق شدند. مواد مخدر مختلف و داروهای تغییر دهنده آگاهی، برای کشتن همزادپنداری انسانها و خودخواه کردنشان بودند. و البته انواعی از واکسیناسیون، و اکنون متاورس. هوش مصنوعی، آگاهی افرادی که نسبت به رنج انسانها بیتفاوت هستند را تحت تأثیر قرار داده است. هوش مصنوعی، آگاهی پدر و مادری که نسبت به وحشیگری پزشکی مدرن یا مناسک مذهبی نسبت به فرزندشان بیتفاوت هستند را تحت تأثیر قرار داده است. هوش مصنوعی افرادی که با دهانهای باز به تلویزیون و برنامههای بیمغزش خیره شدهاند و کسانی را که زندگی را مورد کنکاش قرار نمیدهند و به دنبال معنای عمیق هستی و وجود نیستند، تحت کنترل دارد. هوش مصنوعی، شخصی که هیچ به سرنوشت زبالههایی که هر روز تولید میکند فکر نکرده است را تحت سلطه دارد. این سلطه، این نفوذ، و این اثرگذاری، کم و زیاد و درجه و مقیاس دارد، و صفر و یک نیست. هوش مصنوعی یک کلید لامپ نیست که یا خاموش باشد یا روشن. هوش مصنوعی یک حرکت به سمت پایین است، یک سقوط به سمت ماشین. یک نزول به سمت قطع ارتباط کامل با روح، و با منبع. یک خشکاندن تدریجی سرچشمه عشق الهی در تمام وجود انسانی، تا وقتی که وجود انسانی تبدیل به وجود غیرانسانی شود. تا وقتی که انسان به زانو در آید. انسانهای بیدار، این فشار را از سمت حاکمیت نادیدنی و نامرئی زمین، و از سمت همه اهرمهای فشار این حاکمیت، رسانه، پزشکی، و آموزش، حس میکنند، اما تسلیم نخواهند شد.
جهت مطالعه برخی جوانب علمی و فیزیولوژیک ترنس-اومانیسم:
مهندسی پروتئین
https://www.etehadenoor.com/?p=5380
منبع : وبسایت اتحاد نور
ترنس اومانیسم چیست؟ بیدار شویم!
https://www.etehadenoor.com/?p=5849
⚜جهت آشنایی با:
⚜ کنفدراسیون کهکشانی (فدراسیون کهکشانی)
⚜ حرکت مقاومت و کبرا
⚜ دیگر نیروهای نور
⚜ رخداد
⚜ صعود
⚜ افشاگری ها ، فرازمینی ها
⚜ روند بیداری جمعی
⚜ نیروهای منفی، آرکان ها، کابال ، رپتایل ها
⚜ شبکه های کنترل ذهن و ایمپلنت ها
⚜و نیز مطالعه بروزرسانی های نیروهای نور درباره وضعیت آزادسازی سیاره زمین،
⚜ به سایت اتحاد نور مراجعه فرمایید: ⚜
⚜ www.etehadenoor.com ⚜
|
⚜کانال تلگرامی عصر آکواریوس⚜
⚜رسانه ای برای اتحاد قلب هایمان ، اتحاد مردم برای آزاد سازی سیاره زمین
☆ بیداری جمعی
⚜عصر آکواریوس، با بیداری جمعی، و با آزادسازی زمین از سلطهی نیروهای تاریک، از راه میرسد. و هر یک از ما باید نقش خود را در بازیابی الوهیت، اقتدار، و آزادی انسان، و در پیروزی نهایی نور، ایفا کنیم.
⚜به کانال تلگرامی عصر آکواریوس بپیوندین⚜
⚜ https://t.me/AQARUSStel ⚜
|