خب به بهانه بازی سه شنبه قصد داریم در مورد اریک تن هاگ مربی آینده منچستر یونایتد صحبت کنیم
((نیازهای یونایتد توی سبک بازی اریک تن هاگ)
خط هافبک همیشه ضعیف ترین حلقه منچستریونایتد بوده است. قبل از شروع این فصل، رسانه های بی شماری اظهار نظر کردند که خط هافبک ممکن است تصمیم بگیرد که آیا منچستریونایتد مدعی قهرمانی است یا یک پست کلیدی برای تیم چهارم. سبک سنتی بریتانیایی منچستریونایتد به سمت سیستم تاکتیکی فشار بالا حرکت می کند. بدون شک اولین موقعیتی که باید بهبود یابد، خط هافبک است. مشکل اینجاست که هر مربی شرایط تاکتیکی متفاوتی برای خط هافبک دارد
تن هاگ در کار خود از سیستم 433، سیستم 4231 و وسیستم الماس 41212 استفاده کرده است. بدون استثنا، حداقل 3 هافبک در خط میانی وجود دارد، اما مهم نیست که چگونه تن هاگ چارچوب ترکیب تاکتیکی را تغییر می دهد، یاد بگیریدکه تن هاگ با موقعیت تاکتیکی و الزامات سه هافبک کاملاً ناسازگار است
موقعیت تن هاگ برای هافبک هرکدام تقسیم کار خود را دارند.
در آخرین پیروزی 3-2 آژاکس مقابل فاینورد، بیایید نگاهی به میانگین نقشه موضع بیندازیم. بدیهی است که الزامات تن هاگ برای خط هافبک بسیار واضح است. به نظر می رسد آژاکس در این بازی مشکل از هم گسیختگی جلو و عقب دارد. در واقع، منچستریونایتد در این فصل بارها در این زمینه دچار مشکل شده است. هافبک دفاعی آژاکس بازیکنی است که مسئول سازمان پشت سر است، در حالی که دو هافبک در دو طرف مرکز قرار دارند تا حمله را پوشش دهند
اما از منظر مسیر عبور کمی متفاوت است. یکی از هافبکها مهارتهای تهاجمی و سازماندهی بیشتری دارد و هافبک دیگر عملکردهای سایهای بیشتری را بر عهده میگیرد. ون دی بیک همچنین زمانی به عنوان مهاجم سایه جکس(اسم مهاجمشون هست احتمالا) فعالیت می کرد و گل های زیادی خلق کرد
از حمله در تصویر بالا می توان فهمید که هر بار که حمله سازماندهی می شود، آژاکس 7 بازیکن را برای حضور در سازمان قرار می دهد می کند و تنها هافبک و مدافع میانی را در محوطه عقب برای محافظت باقی می گذارد. هنگامی که توپ به محوطه جریمه داده می شود، پنج بازیکن به طور همزمان به محوطه جریمه هجوم می آورند، از جمله مهاجم مرکزی، وینگر، هافبک قوی و مدافع کناری
تصویر بالا ممکن است در مورد الزامات تن هاگ برای هافبک واضح تر باشد. این نمودار رادار داده های بازی است. داده های دفاعی هافبک دفاعی آلوارز بالاتر است، تقریباً همه آنها توپ ربایی، مهار و خروج از زمین است، اما برای توانایی بازی رو به جلو الزاماتی وجود دارد. یکی از بازیکنان شماره 8 باید توانایی دریبل به جلو، کمک به دفاع و پاس دادن توپ را داشته باشد. آخرین هافبک بدیهی است که نیازهای بیشتری برای پاس های کلیدی و داده های پاس گل دارد
الزامات هافبک: انتخاب موقعیت دفاعی، توپ جلو انتخاب اول هیچ یک از غول ها برای یک هافبک، احساس موقعیت نیست. بسیاری از هواداران پیشنهاد می کنند که وان بیساکا باید هافبک منچستریونایتد باشد. این در واقع کمی مسخره است. موقعیت دفاعی وان بیساکا در دفاع کناری خوب نیست. چطور می توانست در پست هافبک باشد؟ عملکرد خوبی داشته باشید. تنها هافبک منچستریونایتد که می تواند موقعیت تاکتیکی تن هاگ را برآورده کند، تنها یک ماتیچ است
در بازی منچستریونایتد مقابل میدلزبورو، موقعیت کلی در واقع بسیار نزدیک به موقعیت تاکتیکی تن هاگ بود، اما منچستریونایتد فقط می توانست از هافبک های دوگانه برای محافظت استفاده کند. دفاع از نظر اطلاعات بازی ماتیچ، او میانگین 5.28 پاس در هر بازی، 7.63 دریبل در هر بازی و نزدیک به 2 توپ ربایی، مهار و بلاک در هر بازی را به دست آورد. برد بسیار کاهش یافته است و ماتیچ شایسته ترین هافبک منچستریونایتد است
مایک نمی تواند هافبک مجرد منچستریونایتد شود. لطفا داده ها را در تصویر زیر مشاهده کنید. مایک کمتر از 5 بار توپ را به جلو می برد و داده های دفاعی فقط کمی بهتر از ماتیچ است. این داده ها برای تضمین بازگشت منچستریونایتد کافی نیست. دفاع دارای ثبات است. این ممکن است یک نقطه کلیدی در تعیین تاکتیک های تن هاگ باشد و همچنین یک موقعیت کلیدی برای منچستریونایتد برای جذب و تقویت در تابستان امسال است
هافبک پیشران: برای قرارداد یا انتخاب هافبکی به نام هانیبال معمولا دو گزینه برای شکستن دفاع متراکم حریف وجود دارد، یکی نفوذ با توپ و دیگری انتقال پاس بلند به سمت ضعیف. شرط تن هاگ برای یکی از هافبک ها، فردی بین هافبک و هافبک است. لازم است که توانایی جاروب دفاعی خاصی داشته باشید، از قسمت جلوی دفاع محافظت کنید و توانایی خاصی برای هل دادن توپ به جلو داشته باشید
تصویر بالا داده های عملکرد فرد در این فصل را نشان می دهد. او به طور متوسط 4.63 پاس در هر بازی داشت که تنها از 67 درصد هافبک ها بیشتر بود. او به طور متوسط 3.38 دریبل در هر بازی داشت که فقط از 40 درصد هافبک ها بیشتر بود. نقش رید در این قطعه به خوبی نقش مایک و ماتیچ نیست. آیا ون در بیک می تواند چنین نقشی را ایفا کند؟ در حال حاضر ون دی بیک چنین نقشی را در اورتون بازی می کند و به نظر می رسد عملکرد او چندان خوب نیست. بازی خوب قبل از ببر و گرگ هافبک لیگ برتر سخت است. اما فراموش نکنید که تیم جوانان منچستریونایتد یک بازیکن خوب توپ به نام هانیبال دارد
اگر منچستریونایتد به تقویت یک شماره 8 رو به جلو فکر نمی کند، انتخاب هانیبال به عنوان یک مکمل تاکتیکی در واقع انتخاب بسیار خوبی است
هافبک بازی: دون دی بیک یا برونو
شاید این پست هافبکی باشد که منچستریونایتد بیشترین کمبود نیرو را دارد. پوگبا به این نتیجه رسیده است که نمی تواند در منچستریونایتد بماند. وزن او نمی تواند توانایی پوشش او را تضمین کند. وان دی بیک یا برونو فرناندز انتخابی برای این قطعه خواهد بود. هافبک در واقع بازیکنی است که از پست هشتم به پست دهم یا مستقیماً از پست هشتم تبدیل به مهاجم سایه شده است. قبل از حضور ون در بیک در آژاکس، Ten Hag اینگونه استفاده می شود.برونو فرناندز چند وقت پیش قراردادش رو تمدید کرد
بنابراین شاید فان دی بیک همچنان جانشین منچستریونایتد باشد. در واقع، روند پیوستن ون دی بیک به منچستریونایتد واقعا تاسف بار است. در تیمی مانند بارسلونا، دون فن د بیک عملکرد بسیار خوبی خواهد داشت
خلاصه: 3 هافبک در واقع فاقد 2 پست کلیدی هستند در واقع خط هافبک منچستریونایتد در میان غول های لیگ برتر ضعیف ترین است. حتی آرسنال هم هافبک قدرتمندی مثل توماس دارد. وقتی تن هاگ مربی منچستریونایتد است، شاید اولین چیزی که باید تغییر کند مشکل خط هافبک منچستریونایتد است. وقتی پوگبا تیم را ترک میکند و ماتیچ تنها یک قرارداد دارد، شاید منچستریونایتد یک هافبک برای اضافه کردن نداشته باشد، بلکه دو بازیکن داشته باشد
((سبک بازی ))
آژاکس در این فصل اکثراً با 4-2-3-1 صف آرایی کرده است که گاهی اوقات می تواند شبیه 4-3-3 باشد. به سختی می توان مشخص کرد که ساختار ساخت آنها عمدتاً به دلیل این واقعیت است که آنها تنوع زیادی دارند، اما جنبه کلیدی در اینجا این است که چگونه آنها سرعت بالاتری را با پاس های کوتاه برای ایجاد محدوده های مورب برای انتقال توپ از یک توپ برای رسیدن به بازیکن دیگر حفظ می کنند
آژاکس اغلب با یک ساختار 2-1 آماده میشود و ادسون آلوارز به عمق میافتد تا یک گزینه پاس نزدیک به دو مدافع میانی - معمولاً ژورین تیمبر و لیساندرو مارتینز - ارائه دهد. هر دو مدافع کناری - نصیر مزرویی و دیلی بلیند - بالاتر از زمین حرکت میکنند و به هر دو وینگر اجازه میدهند تا داخل نیمهفضاها قرار بگیرند. از آنجا، هر یک از این دو اتفاق می تواند رخ دهد: بلیند، مدافع چپ، برای جمع آوری توپ به عمق می رود، به رایان گراونبرچ اجازه می دهد تا بالاتر رفته و 4-3-3 ایجاد کند، در حالی که هر سه هافبک را قادر می سازد تا سه نقطه عمودی را اشغال کنند. خطوط و ایجاد یک شکل 3-1 در پشت با عرض حفظ شده توسط LW (Dusan Tadic) چنین اتفاقی روی می دهد
گزینه دوم به شرح زیر است: هر دو مدافع کناری به سمت بالا حرکت می کنند تا در کناره ها اضافه بار ایجاد کنند، در حالی که رایان گراونبرچ، مشابه نقشی که فرنکی دی یونگ در فصل 2018/19 ایفا کرد، بین مدافعان میانی قرار می گیرد تا به پیشرفت توپ در یک سوم اول زمین کمک کند. این به طور موثر یک شکل 3-1 را در ترکیب ایجاد می کند و رویکرد همه کاره ای را در اختیار آژاکس قرار می دهد
پس از آن اتفاقات جذاب 2018/19، بازیکنان مختلفی آمستردام را ترک کردند. فرنکی دی یونگ و ماتییس دی لیخت بلافاصله راهی بارسلونا و یوونتوس شدند، در حالی که حکیم زیچ و دونی فن د بیک بعداً راهی چلسی و منچستریونایتد شدند. با این وجود، تن هاگ از برنامه اولیه خود تغییری نکرده است. شاید بزرگترین تغییر نسبت به آن فصل 2018/19، اضافه شدن سباستین هالر از وستهام در ژانویه 2021 بود. ملی پوش ساحل عاج به آنها اجازه داد تا بازی طولانی مدت داشته باشند و رویکرد مستقیم تری در مالکیت توپ ارائه دهند، سبکی کاملاً متفاوت با سال 2018/ 19 زمانی که تادیچ نقش 9 کاذب را در حمله داشت. آژاکس تمایل دارد یک طرف زمین را روی هم بگذارد تا دفاع حریف را به سمت یک جناح جذب کند، این استراتژی اغلب در برابر تیم هایی که معمولاً در بلوک میانی یا بلوک پایین هستند، کارایی کامل دارد. آنها به اندازه کافی صبور هستند تا به دنبال فضاهای مشخصی در بین خطوط باشند و با بیرون کشیدن آنها از مواضع سفت و سخت خود، به دنبال به هم ریختن دفاع مخالف هستند. آنها یک طرف زمین را روی هم می چینند تا خطوط گذر مورب را ایجاد کنند که اغلب مثلث ها و الماس ها را تشکیل می دهند. این را با پاسهای دیواری و پاسهای برگشتی ترکیب کنید، آژاکس بدون شک بهترین در جهان برای شکستن بلوکهای عمیق است
این توسط چرخش های موقعیتی یا بازی موقعیتی آژاکس کمک می کند، جایی که آنها به دنبال تعویض موقعیت با دیگران برای ایجاد تبادلات عبوری شناور هستند. وقتی این سبک بازی آژاکس به درستی انجام شود، تیمی است که دفاع در برابر آن یک کابوس است، و به دلیل اینکه یک طرف زمین را روی هم میگذارند، موقعیت آنها یا فاصله بازیکنان از هم اغلب باریک است. با انجام این کار، این تضمین میکند که آژاکس بازیکن های متعددی در اطراف توپ داشته باشد، به طوری که وقتی توپ را با از دست دادن توپ توسط مهاجم از دست می دهد ، تقریباً بلافاصله میتواند توپ را پس بگیرد، اغلب از خط کناری به عنوان مدافع دوم استفاده میکند یا توپهای بلند بیهدف را برای بقیه دفاع مجبور میکند. جمع آوری با این حال، این نیز می تواند یک مشکل باشد یا آژاکس که اگر موارد بالا به سرانجام نرسد می توانند فضاهای زیادی را در بین خطوط برای استفاده رقبا بگذارند، که می تواند باعث شود آنها از موقعیت خارج شوند و ضد حملات خطرناک را قبول کنند
برای جمع بندی، آژاکس اریک تن هاگ یک تیم پیچیده از نظر تاکتیکی است که برندی از فوتبال هیجان انگیز را ایجاد کرده است که بار دیگر ثابت می کند که یکی از بزرگترین شگفتی ها و یکی از بهترین تیم های کل لیگ قهرمانان اروپا در این فصل است و ممکن است آنها خیلی خوب است که در راه خود برای یک مسابقه عمیق دیگر هستند. تن هاگ پس از حضور در Go Ahead Eagles، تیم B بایرن مونیخ و اوترخت، با 51 سالگی خود را به عنوان یکی از تاثیرگذارترین مربیان اروپا معرفی کرد. این که آیا او تصمیم می گیرد در پایان فصل آژاکس را ترک کند و یک ماجراجویی جدید در انگلیس یا جاهای دیگر تجربه کند، فقط زمان مشخص خواهد کرد، اما او در راه ارائه یک رقابت پر از جام دیگر در آمستردام است
خیلی ممنون که مطلب رو دیدین
کاری از گروه اتحادیه هواداران لیورپول