شاخه نبات من دیگه برات تا بهار نمیمونم
شده هوا سرد و بی قرار ابر و باده بد آسمونم
ببین زَده به گلـمون گـرگ بعد رفـتن تو بـرمون مُرد
غمت سوزوند چایی باغو سیل تو تورو با ماهیا برد
شده هـرس درخـتای سـبز بهار بارو بست تو کـجایی پـس
شُدن عوض آدمای شهر نگو تو هم عشقت بی فایدس
ببین زده به گلمون گرگ بعد رفتن تو برمون
غمت سوزود چایی باغو سیل تو تو رو با ماهیا برد
این آخرین قرار من بی قرار اگه تو نیای میمیرم
اگه نیای تو سر قرار میمونه یه عمر تو سینم