برخی خبرگزاری ها از ورود بانوان به ورزشگاه امام رضا مشهد برای تماشای بازی تیم ملی خبر دادند و اعلام کردند بانوانی که موفق به تهیه بلیت شدند با هر زحمتی بود خودشان را به محوطه ورزشگاه رساندند اما در نهایت اجازه ورود بانوان چه با بلیت و چه بدون بلیت به سکوهای استادیوم صادر نشد تا تیم ملی کشورمان در غیاب آنها لبنان را شکست دهد.
آخرین بازی تیم ملی کشورمان در مسابقات مقدماتی جامجهانی مقابل لبنان در شهر مشهد مقدس برگزار شد تا بعد از سالیان متمادی ورزشگاهی به جز استادیوم آزادی میزبان بازی تیم ملی کشورمان باشد. مسئولان فدراسیون قصد داشتند با این حرکت نشان دهند تیم ملی به سایر مردم کشورمان هم تعلق دارد و به همین خاطر هم این مسابقه که هر چند تشریفاتی بود را به مشهد بردند.
تیم ملی در حال توانست در آخرین دیدار خود در مسیر انتخابی جامجهانی قطر مجددا هوادارانش را ببیند و به پیروزی برسد که یک بار دیگر اتفاقی تلخ این دیدار را تحت تاثیر خود قرار داد و این اتفاق اجازه پیدا نکردن برخی بانوان طرفدار تیم ملی کشورمان برای ورود به ورزشگاه بود. حامیان حضور بانوان در ورزشگاه ها می گویند با وجود فضای نامناسب فرهنگی تا روزی که ورود بانوان به ورزشگاه ها گزینشی باشد، نیمی از مردم کشورمان همچنان از حق خودشان برای تشویق تیم ملی کشورشان محروم می مانند و یوزپلنگها، تنها نماینده مردان این سرزمین هستند. در این زمینه با یکی از هواداران تیم ملی کشورمان که امروز در استادیوم حضور پیدا کرد و در نهایت بازی را از پشت نردهها دید، گفتگو کردیم. تکتم .ن در مورد خرید بلیت از سایت بلیتفروشی به رسانه طرفداری گفت:
من هم مثل خیلیهای دیگر نتوانستم بلیت را از سایت بخرم. چون سایت باز نمیشد و کلا مشکل داشت. وارد لینک خرید نمیشد. با این وجود بدون بلیت به ورزشگاه رفتم و امیدوارم بودم در لحظات آخر وارد استادیوم شوم چون معمولا در استادیوم را در دقایق آخر باز میکنند و تمام افراد پشت در میتوانند وارد شوند.
تکتم میگوید در ورزشگاه با بانوانی روبهرو شده است که بلیت مسابقه را در دست داشتند اما حتی به آنها هم اجازه ورود داده نشده است. او در این باره گفت:
خانوم و حتی در مواردی آقایانی که بلیت داشتند را هم راه ندادند. برای ورود به ورزشگاه هیچ نظمی وجود نداشت و با پایان نیمه اول هم هنوز خیلی ها پشت در بودند. خیلی از خانومها بلیت داشتند و میگفتند که از سایت خریداری کردهاند. این در حالی است که من دائم پای سایت بودم اما به هیچ عنوان موفق به خرید بلیت نشدم.
گفته میشد از شب گذشته فروش بلیت در بازار سیاه به شدت رونق داشته و برخی از این طریق بلیت تهیه کردهاند. تکتم در این باره میگوید:
خانومی پشت در بود که بلیت ویآیپی در دست داشت و آن را از بازار سیاه تهیه کرده و حاضر شده بود برای این بلیت 300 هزار تومان پول بدهد تا به همراه پسرش نمایش تیم ملی کشورش را ببیند اما او را هم راه نمیدادند. من هم سعی کردم از بازار سیاه بلیت بگیرم اما قیمتها واقعا عجیب و بالا بود.
تمام این اتفاقات در حالی افتاد که گفته میشد مجوز ورود بانوان به استادیوم صادر شده است و مشکلی برای حضور بانوان در این بازی وجود ندارد. او در مورد پاسخ افراد مسئول در این باره میگوید:
بدترین در ممکن و جایی که دید زیادی نداشت را به خانمها اختصاص داده بودند تا اتفاقاتی که میافتد زیاد معلوم نباشد. افرادی که مانع ورود ما میشدند، میگفتند یک آقای فلانی نامی قرار است بیاید و مجوز ورود خانمها را صادر کند و این آقا در نهایت هیچوقت پیدایش نشد. هیچ کس مسئولیت را قبول نمیکرد و معلوم نبود چه کسی مسئول است. اکثر آقایان پشت در توانستند در وقت استراحت بین دو نیمه وارد استادیوم شوند ولی خانمها را هیچ جوره راه ندادند. حتی با وجود داشتن بلیت هم اجازه ورود صادر نشد. میگفتند پول بلیت تان را پس میدهیم و به خانههایتان برگردید. میتوانستند به حقوق شهروندی ما احترام بگذارند اما رفتارشان با ما خیلی بد بود.
تکتم میگوید:
مجبور شدم از ورودی جایگاه 9 مسابقه را تماشا کنم. وقتی جهانبخش گل زد من میتوانستم از پشت نردهها ببینم. هواداران مرد در استادیوم خوشحالی میکردند و من باید بازی تیم ملی کشورم را در سرزمینم از پشت نردهها نگاه میکردم. حس خیلی بدی بود کلی برنامهریزی کرده بودم که بازی را ببینم و حتی میخواستم برای تشویق تیم ملی کشورم به جام جهانی بروم ولی الان پشیمان هستم. احساس کردم که این تیم، تیم ملی کشورم، را دوست ندارم و انگار این تیم متعلق به من نیست.
تکتم میگوید انتظار دارد بازیکنان تیم ملی حرکتی در حمایت از ورود بانوان به استادیومها انجام دهند. او در این باره گفت:
بازیکن فن نیستم و همیشه طرفدار تیم ملی کشورم بودم ولی بعد از آن گل حس کردم که تیمم را دوست ندارم. از بازیکنان تیم ملی انتظار دارم حرکتی در حمایت از ما انجام بدهند. بازی تیم ملی با کامبوج به استادیوم رفتم و بسیار متمدنانه و محترمانه با ما برخورد شد و حس خیلی خوبی داشتم. از دو هفته قبل بلیت داشتم و با اشتیاق زیاد منتظر رسیدن روز بازی بودم. آن روز از برد تیم کشورم خوشحال بودم. لحظهای که مسعود شجاعی بازیکنان را سمت ما آورد باعث شد احترام زیادی برایش قائل شوم و از بازیکنان فعلی تیم ملیه انتظار دارم صدای ما باشند و حداقل حرکتی که از دستشان بر میآید را انجام بدهند. امیدوارم آن روز که اجازه حضور ما در استادیوم را میدهند، من هنوز زنده باشم.
تمام این اتفاقات در حالی میافتد که فیفا تاکید زیای روی حضور بانوان در استادیومهای ایران دارد و در چند باری که خانومها توانستند به ورزشگاهها بیایند هیچوقت شاهد اتفاق ناگوار و زشتی نبودهایم. با این وجود بانوان کشورمان که نیمی از جمعیت این کشور را تشکیل میدهند همچنان از حق خودشان برای هورا کشیدن و تشویق تیم ملی کشورشان محروم هستند. یوزپلنگان تیم ملی کشورمان نماینده تمام مردم ایران هستند و قلب تمام مردم کشورمان برای این تیم میتپد. امیدواریم به زودی با رفع موانع موجود بانوان کشورمان هم بتوانند به حق خودشان برساند و آزادانه بعد از گلزنی جهانبخش، آزمون، طارمی و... برای این بازیکنان هورا بکشند و این حس پیش نیاید که تیم ملی به بانوان تعلق ندارد و فقط مخصوص آقایان است.
به خصوص که این روزها فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا نیز تاکید زیادی دارند که بانوان حتماً باید در ورزشگاه های ایران حاضر باشند. در چنین شرایطی بهتر است هرچه زودتر فضای ورزشگاه ها برای حضور بانوان آماده شود تا بهانه دست فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا ندهیم.