علی سوادکوهی از مبارزه اش با جردن باروز می گوید.
به گزارش طرفداری، علی سوادکوهی در خصوص مبارزه با جردن باروز در جام بین‌المللی یاشاردوغو به تسنیم گفت:
من این کشتی را بردم، اما داور امتیاز را به جردن باروز داد. اگر کشتی را دیده باشید، متوجه می‌شوید که حریف آمریکایی کاری نکرد که مرا شکست دهد. کاش این را برای همه کشتی‌گیران رسانه‌ای کنید که داور چگونه بعد از لمس دوبنده باروز، به من اخطار و به او امتیاز داد. من برای زیرگیری اقدام کردم که دستم دوبنده او را لمس کرد. کشتی با نتیجه یک - یک دنبال می‌شد و من برنده بودم، اما داور به من اخطار داد. من زیرگیری کرده بودم و این اخطار اصلاً درست نبود.
وی با بیان اینکه فکرش خیلی به هم ریخته است، تصریح کرد:
در ثانیه‌های پایانی تایم اول، یک زیر مستقیم از بالا گرفتم. در ادامه پای باروز بیرون رفت و زانو زد. اگر فیلم را ببینید، کاملاً مشخص است که اندازه 10 سانتی‌متر پایش از تشک بیرون رفت، اما امتیاز من را ندادند و به جایش به او امتیاز بی‌دلیل دادند. شنیدم این داور همان کسی بود که قبلاً حق حمید سوریان و سعید عبدولی را ضایع کرده بود.
کشتی‌گیر وزن 79 کیلوگرم با بیان اینکه مردم می‌دانند که او کشتی را نباخته است، گفت:
این یک تورنمنت بود، اما بچه‌ها واقعاً گناه دارند که حق‌شان در مسابقات رسمی، به این شکل ضایع شود. در پایان کشتی، باروز به زبان انگلیسی نکته‌ای به من گفت که متوجه نشدم چه می‌گوید، اما بعداً دیدم در مصاحبه‌هایش از کشتی من تعریف کرده است.
سوادکوهی با اشاره به اینکه تلاش خود را برای شکست باروز کرده است، خاطرنشان کرد:
پیش خودم عذاب وجدان ندارم. کشتی خوبی گرفتم و برای شکست حریفم تلاش کردم، اما متأسفانه امتیازم را ندادند. البته باروز واقعاً کشتی‌گیر خوبی است و در 32 سالگی، هنوز هم حرف اول را می‌زند. علم تمرین و تغذیه آنها با ما فرق دارد. سختی زیادی می‌کشیم تا کشتی اول را پشت سر بگذاریم و بدن‌مان راه بیفتد، اما اینها اصلاً عین خیال‌شان نیست که کشتی اول است یا آخر. هر کشتی آنها که تمام می‌شد، راحت روی صندلی می‌نشستند و یک مکمل می‌خوردند. این ورزشکاران اصلاً مشکلی بدنی ندارند.
دارنده مدال برنز جام بین‌المللی یاشاردوغو با بیان اینکه استرس زیادی بر کشتی‌گیران ایرانی حاکم است، عنوان کرد:
من سنی ندارم، اما استرس کشتی و مسابقه باعث شده ریشم سفید شود و موی سرم بریزد. هر مبارزه‌ای برای ما حکم مرگ و زندگی را دارد. قبل از مبارزه با باروز بسیار دعا کردم و فقط به خودم می‌گفتم باید حریف آمریکایی را ببری. زحمت خودم را هم کشیدم، اما ادامه آن دست من نبود و از مردم عذرخواهی کردم. البته خیلی از آنها به من پیام دادند که دیده‌اند داور امتیازم را نداده است. بعد از مبارزه با باروز، مادرم هم از من راضی بود و می‌گفت حقم را خورده‌اند.
