یک اصفهانیهم آره و هم نه. این جور نیست که یک شبکه منسجم دنیا را اداره کند اما نوعی از الیگارشی بر آن جاکم هست. معمولا افراد جامعه جهانی نوعی هم نوع پسندی در خود دارند چه به لحاظ نژادی چه علمی چه ثروت. اگر یک فرد ثروتمند شود و بتواند بنیادی ( خانواده ای) چند ساله از ثروتمندان به وجود آورد که دوام داشته باشد، اعضای این خانواده معمولا با میل خود ( بعضا با فشار خانواده ) با خانواده های قدرتمند دیگر وصلت می کنند یا شراکت های پر سود دارند و همچنین در دولت ها نفوذ دارند چون قاعدتا افراد باسواد تری هستند و امکانات بیشتری داشته اند. نتیجه این وصلت ها میراثدارانی از بنیاد های قوی و پر نفوذ هستند که برای خود مراسم های خاص دارند و این مراسمها الزاما مختص آن ها نیست . البته دلیل نه گفتن اول این است که بنیاد های به ارث رسیده لزوما پایدار نیستند مثلا قاجار ها با اکثر خاندان های خوانین ایران و همچنین مذهبیون بزرگ رابطه خونی داشتند ولی حکومت آن ها از بین رفت. اما همین قاجار ها به علت امکان تحصیل فرزندانشان یک موقعیت ویژه داشتند، تقریبا تمام وزرای دوران پهلوی ریشه ای قجری داشتند. حالا این موضوع را در سطح کلان تر جهان ببینید. این بازی ها همیشه بین قدرتمندان وجود داره.
نماد گرایی و این بحث ها هم کار قصه پردازان ناآگاه یا افرادی هست که سعی دارن مردم طبقه متوسط را از ورود به طبقه بالاتر منع کنند.