حال حاضر: "من دوره بدی را سپری کرده ام. به خصوص بعد از مصدومیت که زندگی مرا تغییر داد، اما همیشه وقتی که وارد یک دوره بد می شوید، به دنبال رسیدن به یک نتیجه مثبت هستید."
عصبانیت از ال کلاسیکو: "همیشه همینطور بوده است. داستانی که در این مورد گفته شده است حقیقت ندارد. من با ژاوی و پویول تماس گرفتم تا همه آن مسائل و اتفاقات را کنار بگذاریم. آن یک حادثه ناگوار بود. قبل از بازی بارسا - رئال مادرید، تنش بالا بود و کنترل اوضاع از دست ما خارج شده بود. آنها نتیجه را 3-2 کردند و ما در وضعیت پر تنشی بودیم. ما در حال دفاع از مربی خود بودیم. من با ژاوی و پویول صحبت کردم، همه ما در این مورد صحبت کردیم. آنها در مورد بازی خشن ما و اعتراضات به داور صحبت کردند. من از ژاوی معذرت خواهی نکردم. در تیم ملی نیز تنش هایی وجود داشت و ما به این خاطر سرزنش شدیم، اما در آن سال ما جام حذفی را از دست دادیم، قهرمان لیگ شدیم و لحظات خوب از راه رسیدند."
مورینیو اینطور فکر نمی کند: "... شما باید از مورینیو بپرسید، او چیزی به من نگفته است. این یک داستان دروغ است که من برای معذرت خواهی، التماسِ ژاوی را کرده ام."
خائن، جاسوس: "در این کشور، که دارای هزار چیز مثبت است، چیزهای بد نیز وجود دارد. در میان این چیز های بد، حسادت نیز وجود دارد. درست است که چند ماه پیش همه چیز تیره و تار بود و من برای همه چیز سرزنش می شدم. اولین مشکلی که هرکس می خواست از آن خلاص شود و من مثل یک طاعون به نظر می رسیدم. اما دیدن این وضعیت برای من فوق العاده بود. وقتی که در خیابان قدم می زدم تنها عشق را از مردم، هواداران رئال مادرید و کسانی که اهل مادرید نبودند اما هوادار محسوب می شدند، می دیدم."
مشکلات: "در آن زمان بیش از آنکه باید، روی این موضوعات تأکید شد. دوران حضور ژوزه مورینیو در مادرید برای ما خوب بود. من همیشه اینگونه فکر خواهم کرد. ما برای مدتی با بارسا برابر بودیم و در اولین فصل همه چیز خوب بود، اما در آخرین فصل چندان خوب نبود. من نهایت احترام را برای مربیانم قائل هستم اما زمانی که اتفاقی می افتد شما نباید در موردش بحث کنید، باید به رئیس [مربی] خود احترام بگذارید."
آربلوا: "ما در زمینه دیدمان نسبت به تیم اختلاف نظر هایی داشتیم اما امروز اوضاع مساعد و مؤدبانه است. در دیدار مقابل لودوگورتس رابطه ما ملایم بود. در خارج از زمین فوتبال رابطه ما به مانند سال های قبل نیست اما همچنان صمیمی هستیم."
جاسوس بودن: "مربی، مردم، شاید باشگاه، فکر نمی کنم هیچکدام چنین فکری کرده باشند. من 17 سال است که در مادرید بوده ام و با روزنامه نگاران زیادی که به ما مراجعه کرده اند، دیدار کرده ام اما به این معنی نیست که مسائل تیم را به آنها می گویم."
سوت های انتقادی از سوی هواداران: "دردناک است. من از وقتی که 9 ساله بودم، در اینجا هستم و چیزهای زیادی با این باشگاه کسب کرده ام و سکوی پرشی من به تیم ملی بوده است. مردم آزاد هستند تا هر کاری که می خواهند انجام دهند اما آن نیز آزار دهنده است. بودن در اینجا به مدت طولانی به این معنی است باید بعضی چیزها و شرایط را قبول کنم."
چرا در مورد مورینیو صحبت نمی کنید؟ "شاید باید در موردش صحبت می کردم، اما تصمیم گرفتم که سکوت کنم. خیلی ها به خاطر این سکوت از من انتقاد می کنند، فکر می کنم نسبت به زمانی که می توانید بلند حرفتان را بزنید، شما را خشمگین تر می کند. ما یک رابطه حرفه ای با هم داشتیم و همین. من تصمیم گرفتم که ساکت شوم. من هیچکس را به خاطر هیچ چیز متهم نمی کنم یا اینکه کسی چیزهای بدی در باشگاه جا گذاشته است."
آدان: "او زندگی حرفه ای خود را بازسازی کرده است. او در رئال بتیس واقعاً خوب بازی می کند و بخش مهمی از آن باشگاه محسوب می شود."
ملاقات با رئیس باشگاه همراه با راموس: "وقتی ما با رئیس صحبت کردیم به خاطر رختکن بود. ما در مورد مورینیو صحبت نکردیم. از نظر من، مورینیو یکی از بهترین مربیانی بود که من داشته ام. او شجاع بود و کاراکتر خاص خود را داشت. سپس بیرون آمد [در رسانه ها] که ما باشگاه را تحت فشار گذاشته ایم."
ترک اسپانیا: "بله، من در مورد ترک این کشور فکر کرده ام. شما نمی خواهید همه چیز را برهم بزنید یا یک محیط بد ایجاد کنید چرا همیشه می خواهید رئال مادرید پیروز شود. اما سپس فکر می کنید که باید رقابت کرده و بجنگید. در این دو سال گذشته شاهد جنگیدن و به زحمت افتادن من بوده اید. هیچ پیشنهادی برای من وجود نداشته است و من می خواهم در اینجا بازنشسته شوم."
پاریس 2016: "در این مورد رؤیا پردازی می کنم چرا که در جام جهانی خوب بازی نکردم. من نحوه بازی خود در برزیل را دوست نداشتم."
اتفاق پایانی جام جهانی با سارا کاربونرو: "خود به خود و بی اختیار بود. من در مورد همه چیزهایی که در طول جام جهانی سپری کرده بودیم فکر می کردم. ما به سوئیس باختیم و به نظر می رسید که این هم تقصیر کاسیاس است، که غافل بود. شرایط سختی بود. مردم فکر می کنند ما در یک دنیای مملو از شادی ابدی زندگی می کنیم، با یک ماشین فوق العاده بزرگ، اما ما روزنامه نگاران را داریم که همیشه به دنبال مان هستند. من این را درک می کنم، می دانستیم که زندگی ما اینگونه خواهد بود."
مادرید: "اینجا خانه من است. من احساس می کنم که اینجا بزرگ شده و مطرح شده ام. شما نمی توانید درک کنید که زندگی من بدون مادرید چگونه خواهد بود."
مورینیو: "شاید باید جواب مورینیو را می دادم، اما تصمیم گرفتم که به خاطر صلاح باشگاه سکوت کنم. نمی خواستم هیزم این آتش را بیشتر کنم. بعد از آن کنفرانس مطبوعاتی های عجیب، صحبت کردن ما کافی بود. این رابطه خوبی نبود و هر یک از ما به راه جداگانه خود رفت. به محض اینکه از مصدومیت بازگشتم، آقای کارانکا به من گفت که برای رقابت مناسب نیستم و آن موقع بود که احساس کردم آنها با من مشکل دارند."
درز اخبار تیم به مطبوعات: "فکر می کنم کمی ناعادلانه است که آنها مرا لکه ننگ بخوانند. درک می کنم که مردم شروع به بررسی این موضوع کرده بودند و این را قبول می کنم. می خواهم فکر کنم که مربی و رئیس باشگاه باور ندارند که من لکه ننگ هستم. آنها می دانند که من رابطه خوبی با بسیاری از روزنامه نگاران دارم، چرا که آنها را از 16 سالگی می شناسم. اما این بدین معنی نیست که من فرق بین رابطه با روزنامه نگار و یک دوست را نمی دانم."