مکالمه ی فرضی سردار و سرهنگ اگر میگفتن مرادمند بازیکن استقلاله:
سردار: سلام سرهنگ
سرهنگ: سلام حاج آقا ارادت. امری باشه درخدمتم
سردار: آقا یه بازیکن دارم می خوام خدمتشو به تعویق بندازی
سرهنگ: شرایط تعویق رو داره؟
سردار: متوجه سوالت نمیشم
سرهنگ: می گم شرایط اینکه خدمتش رو به تعویق بندازیم داره؟
سردار: آره داره. بازیکن استقلاله
سرهنگ: بازیکن استقلال کدوم خریه؟؟؟
سردار: یعنی چی آقا!!! چرا توهین می کنی؟
سرهنگ: مگه چی گفتم حاج آقا
سردار: دیگه چی می خواستی بگی. یعنی چی بازیکن استقلال کدوم خریه؟!
سرهنگ: فقط من نمی گم. همه می گن
سردار: همه بگن تو نباید بگی
سرهنگ: باشه من نمی گم. ولی منم نگم بقیه می گن
سردار: تو نگو به بقیه کار نداشته باش
سرهنگ: حاج آقا نمیشه که ایشونو بعنوان بازیکن استقلال به سازمان معرفی کنم و بگم خدمتشو به تعویق بندازن. این دلیل موجهی واسه تعویق نیست. ضمناً سازمانم همون سوال واسش پیش میاد.
سردار: کدوم سوال
سرهنگ: بازیکن استقلال کدوم خریه؟
سردار: مرتیکه چرا باز گفتی؟
سرهنگ: من نگفتم حاج آقا. منظورم اینه که سازمان می پرسه
سردار: سازمان غلط می کنه. اگه پرسیدن بگو یه خری هست دیگه
سرهنگ: حالا چی دستور می دین حاج آقا
سردار: تو نمی خواد واسه من کاری بکنی. ..ص ماه
پ ن: حالا که فهمیدین دلیلش چیه اجازه بدین موضوع روند غیرقانونی خودش رو طی کنه