۶ فوریه ١٩۵٨، معادل ١٧ بهمن ماه سال ١٣٣۶
۶۴ سال، معادل ٢٣ هزار و ٣۶٠ روز. از روز سیاه و شومی میگذره که دنیای فوتبال؛ توجه کنید تمام دنیای فوتبال رو به غم و اندوه فرو برد. روزی که ستارگان یونایتد بعد از برد مقابل ستاره سرخ بلگراد، از یوگوسلاوی قدیم به پرواز درآمدند تا در خونه خودشون، منچستر به زمین بشینند.
اما دنیا همیشه طبق روال پیش نمیره، آنها برای سوختگیری در مونیخ فرود آمدند، دمای هوا زیر صفر بود، بعد از سوختگیری، کارمندان فرودگاه مونیخ به کاپیتان تین، خلبان پرواز شماره ۶٠٩ شرکت بریتیش یوروپین ایرویز یادآوری کردند که به خاطر برودت هوا، بال ها باید از یخ زدوده بشن، اما به هر دلیلی انجام نشد،
بار اول به علت لغزندگی باند، نتوانستند بلند شوند
بار دوم، باز هم به دلیل وزش باد مخالف و لغزندگی باند نتوانستند.
ای کاش، ای کاش بار سومی درکار نبود؛
تین به هر نحوی که شده، هواپیما را بلند کرد.
باد سنگینی در خلاف جهت میوزید، بعد از مدتی کنترل از دست خلبان تین خارج شد، اوج نگرفته بودند که بال هواپیما با خانه ای برخورد کرد و جدا شد، با حصار هواپیما برخورد شدیدی داشتند و در میان برف و گل و لای سقوط کردند...کاپیتان جیمز تِین و کنت رایمنت از ترس انفجار، شروع به پیاده کردن مسافران کردند، مجروحان خارج شدند بجز هری گرگ، دروازه بان تیم درمیان بدن های بیجان هم تیمی هایش گیر کرد...اما به صورت معجزه آسایی در نهایت جان سالم به در برد.
گرگ نامش نه بخاطر درخشش در تیم قدرتمند آن روز ها، بلکه به خاطر نقش شجاعانه اش در خارج کردن مجروحان و کشته شدگان از هواپیمای در آستانه انفجار در اذهان مردم ماندگار شد.
قبل از این حادثه یونایتدی ها دوبار پیاپی قهرمان لیگ انگلیس شده بودند و در آستانه هتریک قهرمانی بودند، تنها ۶ امتیاز از ولورهمپتون کمتر داشتند و در نیمه نهایی جام باشگاه های اروپا بودند. در آستانه افتخار، در آستانه تاریخسازی بودند که آن روی سیاه و ظالم دنیا به آن ها رو کرد.
هفت بازیکن و پانزده همراه منچستر یونایتد در لحظه سقوط کشته شدند و «دانکن ادواردز» بازیکن ٢١ ساله و مستعد که آینده درخشانی داشت، پس از ۱۵ روز نبرد با مرگ در روز ۲۱ فوریه جان خود را از دست داد. منهای ادواردز جوان،
جئوف بنت ۲۵ ساله دفاع چپ
راجر بایرن دفاع وسط ۲۸ ساله، ملی پوش و کاپیتان تیم
ادی کولمن هافبک راست ۲۱ ساله جوانترین عضو تیم
مارک جونز ۲۴ ساله دفاع میانی
دیوید پگ ۲۲ ساله، هافبک دفاعی راست که تازه به تیم ملی انگلیس دعوت شده بود
تامی تیلور مهاجم ملی پوش ۲۶ ساله
بیلی ولان هافبک وسط ۲۲ ساله ملی پوش تیم ملی ایرلند جنوبی که در ٧۰ بازی، ۵٠ گل زده بود و همه را مات و مبهوت کرده بود، همگی، همه جوانان و آینده داران، جان باارزش خودرا از دست دادند.
کمک مربی، تمرین دهنده، دبیر باشگاه، کمک خلبان همگی سه هفته بعد در بیمارستان بر اثر جراحت جان خود را از دست دادند.
بعد از پایان حادثه، بحران بعدی آینده باشگاه بود، منچستریونایتد در آستانه انحلال قرار داشت، نیاز به بازیابی تیم بود، قسمت قرمز منچستر سیاهپوش بود، تا سر مت بازبی از راه رسید، بازبی یونایتد را زنده کرد گویی حضرت عیسی مرده را زندگی بخشید.
با تقویت تیم و پرورش جوانان و بازیکنان جدید مانند جرج بست و دنیس لاو، و بازیابی بازماندگان مانند سر بابی چارلتون بزرگ و هری گرگ، تیم فروپاشیده یونایتد را پنج بار به قهرمانی جام باشگاههای انگلیس، هفت بار نایب قهرمانی این رقابتها، دو بار قهرمان جام حذفی، دو بار نایب قهرمان این جام، پنج بار قهرمان سوپر جام باشگاههای انگلیس، یک بار قهرمان جام باشگاههای اروپا و یک بار قهرمان جام بین قارهای (هر دو در سال ۱۹۶۸) برساند.
این حادثه به ما نشان میدهد که هر لحظه در آستانه رسیدن به موفقیت و لمس آن هستیم، حتی اگر خودمان اشتباهی نکنیم، ممکن است همه چیز از هم بپاشد و به سمت نابودی برویم.
این تصمیم خودمان است که بعد از پایان کنار آمدن با طعم تلخ زخم خوردن، دوباره بلند شویم و به مسیرمان ادامه بدهیم.
این نکات که گفتم چیزی بود که بازبی و چارلتون بهش باور داشتند، و عمل کردند، و دوباره ساختند، این بار قوی تر، و انتقامشان از دنیا را با درخشیدن گرفتند.