اختصاصی طرفداری - طی سالیان گذشته بارها درباره هافبک های میانی، پست ها و نقش هایی که می توانند در زمین مسابقه عهده دار شوند، صحبت کرده ام (اینجا و اینجا). همچنین توضیح داده ام که فوتبال مدرن هر روز بیشتر با تکامل ایده های فنی و تاکتیکی به سمت بازیکنان "متخصص" گام بر می دارد. به این معنی که شرح وظایف بازیکنان با توجه به ایده های تاکتیکی مختلف مربیان به قدری گسترده و در عین حال جزئی شده که هر بازیکن با توجه به توانایی هایش بخشی از این وظایف را در زمین مسابقه عهده دار می شود.
هافبک های میانی در گذشته وسط میدان را در یک خط خلاصه کرده بودند. به این معنی که باید هم دفاع می کردند، هم در فازهای مختلف انتقال مشارکت می کردند، هم حمله می کردند و هم دروازه حریف را باز می کردند. هافبک هایی که من از آن ها تحت عنوان هافبک های "تک خطی" نام برده ام (توضیح مفصل فنی). فوتبال مدرن اما رفته رفته خط میانی را ابتدا به دو قسمت و سپس به سه قسمت تقسیم کرد. هر قسمت "متخصصین" خودش را داشت که هر یک وظایفی مبتنی بر مهارت هایشان را عهده دار بودند. امروزه نیز که خط میانی با حضور سرمربیان مولفی همچون پپ گواردیولا از سه قسمت هم فراتر رفته و به چهار یا پنج قسمت تقسیم شده که باز هم هر قسمت "متخصصین" خاص خود را دارد.
با تمام این تفاسیر اما فوتبال مدرن هنوز هم گه گاهی هافبک های میانی به خود می بیند که در "مجموع" پارامترها متخصص هستند. هافبک های میانی که از آن ها تحت عنوان «All-round midfielder» نام می بریم. هافبک هایی که در مجموع پارامترهای مورد نیاز برای بازی در پست ها و نقش های مختلف خط میانی، توانا هستند. به این معنی که هم می توانند در پست «Holding midfielder» (توضیح مفصل فنی) و هر سه نقش موجود در آن بازی کنند، هم می توانند یک «Shuttler» (توضیح مفصل فنی) باشند و هم می توانند در مواقع لزوم در پست شماره 10 بازی کنند، پاس های مهم ارسال کنند، شوت از راه دور بزنند و تاثیرگذاری خود را در یک سوم تهاجمی نیز به رخ بشکند. هافبک های کمی در عصر "متخصص ها" در فوتبال مدرن چنین وضعیتی را دارا هستند. از بهترین نمونه ها می توان به لوکا مودریچ و تونی کروس اشاره کرد. دو هافبک میانی استثنایی و کم نظیر که از بهترین نمونه ها در فوتبال مدرن برای بیان «All-round midfielder» محسوب می شوند.
فصل 2021/2022 اما اتفاق ویژه ای را رقم زد. تا اینجای فصل ما شاهد هافبک میانی هستیم که عملکردی استثنایی از خود نشان داده. عملکردی که می تواند در صورت ادامه یافتن و بخشیدن پارامتر «ثبات» به آن، باعث شود تا این بازیکن در دسته بازیکنان «All-round midfielder» قرار گیرد. درباره متئو کواچیچ صحبت می کنم. هافبک میانی کروات که شش سال پیش در زمان پیوستنش به رئال مادرید اینجا درباره اش به طور مفصل بحث فنی کرده بودم. در همان یادداشت توضیح داده بودم که متئو کواچیچ این فرصت را دارد تا زیر نظر تونی کروس و علی الخصوص لوکا مودریچ پیشرفت کند و خودش را به سطح این دو اَبَر هافبک نزدیک کند. اتفاق مثبت در نهایت رخ داده و حالا شاهد هستیم که این فصل متئو کواچیچ در چلسی عملکردی کم نظیر ارائه داده و خودش را به سطح بازیکنان «All-round midfielder» نزدیک کرده است. در این یادداشت به طور مفصل در این باره صحبت می کنیم و از این خواهیم گفت که متئو کواچیچ با چه عملکردی توانسته به این نقطه برسد.
کار را از داده های فنی پیشرفته آغاز می کنم. داده های فنی پیشرفته ای که سه کمپانی مرجع بزرگ دنیا آن را ارائه می دهند و در عین حال با حضور تحلیل گران داده، بررسی نیز می کنند. باشگاه های بزرگ دنیا با صرف مبالغ هنگفت با این کمپانی ها قرارداد می بندند و با استفاده از متخصصین خودشان و متخصصین این کمپانی ها با تحلیل این داده های فنی پیشرفته تصمیم های فنی بزرگی را چه در طول فصل و رقابت ها و چه در فصل نقل و انتقالات اتخاذ می کنند. برای درک بهتر وضعیت متئو کواچیچ در این فصل من دوازده داده فنی پیشرفته را به سه دسته چهار تایی تقسیم کرده ام و در سه بخش آن ها را ارائه و تحلیل می کنم. هر بخش توانایی هایی خاص از متئو کواچیچ را به ما نشان می دهد و می گوید که چرا متئو کواچیچ یک هافبک میانی «All-round» محسوب می شود.
بخش اول را با چهار داده فنی پیشرفته آغاز می کنم. داده های فنی پیشرفته را در هر سه بخش بر اساس «Percentile» (صدک) مشخص کرده ام تا بهتر بتوانیم به مقایسه کیفیت متئو کواچیچ در هر یک از این داده ها با دیگر بازیکنان هم پستش در لیگ های مطرح اروپایی بپردازیم. به عنوان مثال وقتی می گوییم کواچیچ از حیث داده فنی «xA» در صدک 93 اُم قرار دارد، به این معنی است که او از 93 درصد بازیکنان هم پستش در لیگ های مطرح اروپایی وضعیت بهتری از حیث این داده فنی داشته است.
چهار داده فنی پیشرفته نخست درصد ارسال پاس صحیح، «xGBuildup» (توضیح مفصل فنی)، «OBV» (توضیح مفصل فنی) و میزان از دست دادن توپ در هر 90 دقیقه است. به تصویر زیر دقت کنید که وضعیت متئو کواچیچ را از حیث این چهار داده فنی پیشرفته نشان می دهد. کواچیچ به طور میانگین در هر 90 دقیقه 89 درصد پاس های ارسالیش صحیح بوده که وضعیت خوبی برای یک هافبک میانی محسوب می شود و باعث شده تا او از 89 درصد بازیکنان هم پستش در پنج لیگ معتبر اروپایی عملکرد بهتری داشته باشد. داده فنی پیشرفته بعدی «xGBuildup» است. داده فنی پیشرفته ای که مشخص می کند یک هافبک میانی تا چه اندازه در به گردش درآوردن (ارسال پاس) مفید و سالم توپ در راستای خلق موقعیت، تاثیرگذار بوده و تا چه اندازه در این امر مشارکت فعال داشته است. می بینیم که کواچیچ با مقدار فوق العاده 0.92 در هر بازی از 95 درصد بازیکنان هم پستش در لیگ های معتبر اروپایی بهتر عمل کرده است. از لحاظ مقدار «OBV»، که تمامی کنش های یک بازیکن همراه با توپ را مورد بررسی قرار می دهد و مشخص می کند که کنش های یک بازیکن تا چه اندازه تیم را به احتمال گلزنی بیشتر نزدیک کرده (توصیه می کنم حتما یادداشت مفصل فنی در این باره را که بالاتر مشخص شده، مطالعه کنید)، کواچیچ با مقدار استثنایی 0.34 در هر بازی از 96 درصد هافبک های میانی هم پستش در لیگ های معتبر اروپایی بهتر عمل کرده است. عددی خارق العاده که نشان می دهد کنش های کواچیچ همراه با توپ، کنش هایی پویا و مثبت است که می تواند چلسی را به سمت احتمال گلزنی بیشتر سوق دهد. آخرین داده فنی پیشرفته در بخش اول نیز مقدار از دست دادن توپ در هر مسابقه است. کواچیچ به طور میانگین در هر بازی 1.17 بار توپ را از طریق کنترل بد و یا اقدام به دریبل ناموفق از دست داده که او را در صدک 55 اُم قرارداده تا از 55 درصد هافبک های میانی هم پستش در لیگ های معتبر اروپایی بهتر عمل کرده باشد. این تنها شاخصی است که کواچیچ در آن فوق العاده نبوده و عملکردی در بهترین حالت متوسط از خود ارائه داده است.
تحلیل داده ها در این بخش به ما چه می گوید؟ متئو کواچیچ هافبکی است که به راحتی می تواند در عقب زمین هم عملکرد خوبی داشته باشد. پیشرفت او از زمان پیوستن به رئال مادرید تاکنون در این امر فوق العاده بوده. کنترل و اختیار او روی توپ به کل تغییر کرده است. می بینیم که او هم از لحاظ دقت ارسال پاس و هم از لحاظ کیفیت ارسال پاس از بهترین ها در لیگ های معتبر اروپایی بوده و کنش هایش همراه با توپ کاملا مفید و پویا است و تیم را به سمت احتمال گلزنی بیشتر سوق می دهد. تنها نکته نه چندان روشن کواچیچ در این بخش تعداد دفعاتی است که او به طور میانگین در هر بازی توپ از دست می دهد. کواچیچ در این زمینه عملکردش متوسط بوده و این آن جنبه از بازی اوست که می تواند هنوز هم بهبود پیدا کند.
در بخش دوم من چهار داده فنی پیشرفته دیگر را همگام سازی کرده ام. مقدار «xA» (توضیح مفصل فنی)، تعداد دریبل موفق، مقدار «Deep progressions» و تعداد خطای کسب شده در هر مسابقه. چهار داده فنی پیشرفته ای که می تواند به ما بگوید کواچیچ در جلوی زمین چه عملکردی دارد و تا چه اندازه می تواند بازی تیمش را رو به جلو سوق دهد. کواچیچ با مقدار 0.18 «xA» در هر 90 دقیقه عملکردی کم نظیر از خود داشته و از 93 درصد هافبک های میانی هم پستش در لیگ های معتبر اروپایی بهتر عمل کرده است. به این معنی که او توانسته پاس های باکیفیت خوبی در راستای زدن ضربه نهایی به سمت دروازه حریفان برای هم تیمی هایش ارسال کند. نگاه کنید که چگونه کواچیچ با مقدار 1.80 دریبل در هر بازی عملکردی بهتر از 92 درصد هافبک های هم پستش در لیگ های مطرح اروپایی داشته. مسئله ای بسیار قابل تامل که تکنیک خوب کواچیچ را به عنوان یک هافبک میانی نشان می دهد. از حیث داده فنی پیشرفته «Deep progressions» نیز عملکرد کواچیچ فوق العاده بوده است. این داده فنی پیشرفته به ما می گوید که یک بازیکن چه مقدار در هر بازی (یا بازی های مختلف) از طریق ارسال پاس، حمل توپ و یا دریبل موفق توپی را به یک سوم تهاجمی خودی منتقل کرده است. داده فنی پیشرفته ای که وضعیت یک بازیکن را در انتقال توپ به فاز تهاجمی به خوبی منعکس می کند. کواچیچ با مقدار 8.26 در هر بازی در صدک 91 اُم قرار گرفته که عملکردی حیرت انگیز از هافبک کروات محسوب می شود. در نهایت نگاه کنید که کواچیچ حتی می تواند با تکنیک خوبش حریف را هم با گرفتن خطا در نقاط مختلف زمین تحت فشار قرار دهد. کواچیچ در هر بازی به طور میانگین 2.07 خطا از حریف می گیرد که باز هم باعث می شود تا عملکردش از 84 درصد هافبک های میانی هم پستش در لیگ های معتبر اروپایی بهتر باشد.
تحلیل داده ها در این بخش نشان می دهد که به شکلی حیرت انگیز متئو کواچیچ می تواند در جلوی زمین هم موثر باشد. او به عنوان یک هافبک میانی به راحتی می تواند در پشت تک مهاجم تیم بازی کند. موقعیت سازی کند، پاس باکیفیت ارسال کند، حریف را از پیش رو بردارد و به بازیکنی تاثیرگذار در یک سوم تهاجمی تبدیل شود. علاوه بر این او به خوبی می تواند از عقب زمین توپ بگیرد و با سرعت بالا بازی تیمش را به یک سوم تهاجمی منتقل کند و در یکی از فازهای مهم انتقال، مفید باشد. تناسب عملکرد کواچیچ در مجموع شاخص های فنی کم نظیر است.
نمی شود یک بازیکن را مطالعه کرد و از توانایی های او در حوزه پرسینگ، ایجاد فشار بر روی حریف و یا کنش های تدافعی در راستای بازپس گیری توپ، صحبت نکرد علی الخصوص اگر بازیکن مورد بحث، یک هافبک میانی باشد. در بخش سوم نیز چهار داده فنی پیشرفته را مطالعه می کنیم. دو داده فنی پیشرفته نخست «PAdj Tackles» و «PAdj Interceptions» است. در این یادداشت به طور مفصل درباره این دو داده فنی پیشرفته صحبت کرده ام. داده های فنی پیشرفته تدافعی که به طور کامل داده های آماتور و بدون مصرف گذشته در این زمینه را از دور خارج کرده اند. کواچیچ به طور متوسط در هر بازی از حیث داده فنی پیشرفته «PAdj Tackles» مقدار 4.01 رو از خود ثبت کرده که او را در صدک 96 اُم قرار داده است. کواچیچ همچنین از حیث داده فنی پیشرفته «PAdj Interceptions» نیز با مقدار 1.82 در هر بازی در صدک 74 اُم قرار گرفته. از لحاظ پرسینگ نیز کواچیچ عملکرد بسیار خوبی دارد. او از حیث داده فنی پیشرفته «Pressures» (توضیح مفصل فنی) با مقدار 21.20 در هر بازی در صدک 77 اُم قرار گرفته و از حیث داده فنی پیشرفته «Pressure Regains» (توضیح مفصل فنی) نیز با مقدار 4.22 در هر مسابقه خودش را در صدک 82 اُم قرار داده است.
تحلیل داده ها در این بخش اوضاع را حیرت انگیزتر می کند. علاوه بر تمامی مسائل گفته شده، کواچیچ در حوزه عملکرد دفاعی و پرسینگ نیز بسیار خوب عمل می کند. همین مسئله تاثیر بسیار زیادی در تبدیل شدن این هافبک به یک بازیکن «All-round midfielder» دارد. کواچیچ هم می تواند کنش تدافعی موثر همچون یک هافبک در نقش «Destroyer» داشته باشد و هم می تواند در نقاط مختلف زمین علی الخصوص در بالای زمین، با ایجاد فشار و پرس روی حریف، در فرایند مفصل اجرای پرس تیم مشارکت داشته باشد.
حالا به طور مصداقی نیز به سه تصویر بسیار مهم دقت کنید. دیدار چلسی مقابل لیورپول که عملکرد کواچیچ را به طور مصداقی نشان می دهد. نه تنها دیدار مقابل چلسی، بلکه عملکرد هافبک کروات در تمامی دیدارهایی که در این فصل لیگ برتر از ابتدا به میدان رفته، مشابه همین دیدار بوده است. سه تصویر زیر به ترتیب عملکرد کواچیچ را حین مالکیت توپ و در فاز تهاجمی (سبز)، حین انجام کنش های تدافعی (قرمز) و همچنین حین انجام پرسینگ (زرد) نشان می دهد. دایره ها به معنای کنش صحیح و علامت ضربدر به معنای کنش ناموفق است و هر چه این علائم پررنگ تر باشد، به معنای اهمیت این کنش های موفق و ناموفق است.
نگاه کنید و از تناسب و تعادل ایده آل عملکرد کواچیچ در زمین مسابقه لذت ببرید. یک هافبک به معنای واقعی «All-round midfielder» که می تواند در تمامی پست ها و نقش هایی که یک هافبک میانی در زمین مسابقه به میدان می رود، عملکرد خوبی داشته باشد. می بینیم که همراه با توپ در تمامی نقاط زمین حضور داشته و کنش های مختلف و باکیفیتی را از خود ثبت کرده است. به کنش های تدافعی او نیز دقت کنید (قرمز) که باز هم همچون یک هافبک تدافعی در تمامی نقاط زمین در جهت بازپس گیری توپ و خراب کردن بازی حریف، کنش تدافعی از خود ثبت کرده است. همچنین دقت کنید که چگونه کواچیچ به دفعات در نقاط تعریف شده و هماهنگ شده مخصوص به خودش (نیمه سمت چپ زمین) اقدام به «Pressures» داشته و در امر پرسینگ مفصل چلسی نیز به دفعات مشارکت داشته است.
این است معنای یک عملکرد کامل از یک هافبک میانی که ما می توانیم به او عنوان «All-round midfielder» را بدهیم. متئو کواچیچ هر چند در مقطعی سرعت پیشرفتش کند شده بود اما بلاخره کیفیت فنی اش به ثمر نشسته و توانسته به آن چیزی که از سالیان دورتر از او انتظار می رفت، دست پیدا کند. گام بعدی برای او بخشیدن پارامتر «ثبات» به کیفیت فنی اش است. تونی کروس و یا لوکا مودریچ به این دلیل تبدیل به یک اَبَر هافبک شده اند، که برای سالیان متمادی و پیاپی توانسته اند این عملکرد را از خود نشان دهند و متئو کواچیچ نیز برای اینکه بتواند هم ردیف این هافبک ها قرار گیرد، باید در سال های آینده هم به طور پیاپی چنین عملکردی را از خود ثبت کند. این چالش، شاید از تمامی چالش های پیشین کواچیچ سخت تر باشد. با این حال این روزها فعلا از بازی کواچیچ می توانیم لذت ببریم، هافبکی که بار دیگر نشان داد هنوز هم هافبک های «All-round» در فوتبال مدرن می توانند رخ نمایی کنند.
*داده های فنی پیشرفته از کمپانی مرجع StatsBomb استخراج شده است.