چرا توسعه چین یک فرصت است نه یک چالش؟
روزنامه «فایننشال تایمز» انگلیس اخیرا مقالهای منتشر کرده و تاکید میکند غرب ناتوان از متوقف نمودن خیزش چین است.
این مقاله مینویسد: از زمانی که چین راه گشایش را در دهه 70 میلادی آغاز کرد، این سرنوشت برای آن (دوباره) رقم زده شد که به کشور پیشروی جهان تبدیل شود.
دیدگاه این رسانه انگلیسی به مردم جهان این فرصت را میدهد تا مشاهده کنند رسانههای غربی از نقطه نظر توسعه تاریخی به چین مینگرند و همین باعث افزایش درک و تفکر درباره روند تاریخی توسعه چین و احیای ملی آن میشود.
چگونه نگریستن به توسعه چین موضوع مهمی برای همه کشورهای جهان است. مستغربین این امر را به عنوان چالش مینگرند و سعی در عوض کردن رویکرد این دوره دارند. آنها حتی تا حدی پیش رفته اند که مسئولیت خیزش چین را به گردن اشتباهات سیاسی چین میاندازند. این همان موضوعی است که تئوری گذشته سواری آزاد چین و تئوری بازسازی مجدد چین توسط آمریکا، نسبت داده میشود. این دو نظریه، در واقع تداوم تئوری غربمحور و رویکرد عمومی آن دورههاست. در دیدگاه استکباری و تعصبی این طبیعی است که غرب به عنوان ارباب توسعه جهان تلقی شود.
توسعه چین هیچ گاه اعانه یا هدیه غرب نبوده چه رسد به اینکه حاصل تسلط غرب بر این کشور باشد. در واقع توسعه چین حاصل سختکوشی مردم سختکوش و باهوش این کشور بوده است. از زمان تاسیس جمهوری خلق چین، این کشور از یک کشور «فقیر و سفید» به بزرگترین کارخانه دنیا، بزرگترین تاجر کالا و بزرگترین منشا تبادلات خارجی جهان تبدیل شده است. چین اکنون دومین اقتصاد دوم جهان است و حدود 17 درصد اقتصاد جهانی را در اختیار دارد. این کشور به طور میانگین جامعه مرفهای را در تمام ابعاد ساخته و بیش از 1.4 میلیارد نفر به طور کامل از فقر نجات یافتهاند.
چین در طی چند دهه روند توسعه کشورهای توسعه یافته را که صدها سال طی کردند، پشت سر گذاشته و توسعه اقتصادی معجزه آسا و ثبات اجتماعی پایدار را با اتکا بر سختکوشی و قاطعیت نسلهای مختلف ملت چین بنا کرده است.
توسعه چین در مسیر همکاری باز، سود متقابل و نتایج برد-برد بنا شده است. طی بیش از 40 سال اصلاحات و گشایش، چین درهای خود را باز و بازتر کرد و فرصتهای بیشتر و بیشتری را خلق کرد و با جهان به اشتراک گذاشت.
20 سال از پیوستن چین به سازمات تجارت جهانی میگذرد و در این مدت اقتصاد چین بشدت با اقتصاد جهانی ادغام شده و سود حاصل از توسعه چین به جهان نیز سود رسانده است.
امروز چین در حال ساخت مشترک و با کیفیت پروژه «کمربند و جاده» است و با پیشبرد ابتکارهای توسعه جهانی باعث تمجید و ستایش طرفهای بسیاری در سراسر جهان شده است. در نتیجه این تلاشها، مردم بیشتر و بیشتری در سطح جهان متوجه میشوند که توسعه چین یک فرصت است نه یک چالش.
«هنری کیسینجر» وزیر خارجه اسبق آمریکا چند روز قبل گفت که موضوع اول ایالات متحده نباید چگونگی جلوگیری از خیزش چین باید بلکه باید جستجوی همزیستی با چین در آینده باشد.
این ایده منطقی برای دیدن روند کلی توسعه تاریخی و ادغام شدن با روند توسعه جهان است.
این رویکرد به مردم میگوید همکاری با چین برای یافتن نقاط و منافع مشترک همکاری عملگرایانه را تعمیق میبخشد و این مسیری صحیح برای تلاشهای ماست.