درود بر شما ارجمندان ، همانند آدینه های گذشته با معرفی شاعری کمتر شناخته شده از بوستان شعر و ادب پارسی همراه شما هستیم ❤🌹
قاسم انوار
از آتش عشق تو شدم شیدایی
ای روشنی دیده هر بینایی
هرجا نگرم جمال تو می بینم
ای دوست،از آن سبب شدم هر جایی
سید معینالدین علی پسر نصیر پسر هارون پسر ابوالقاسم حسینی قاسمی انواری تبریزی معروف به قاسم انوار، از شاعران ایرانی است.
وی در سال ۷۵۷ هجری قمری در سراب تبریز به دنیا آمد. او از پیروان خاندان صفیالدین اردبیلی بود. معینالدین در شعر قاسمی یا قاسم تخلص میِکرد و یکی از پسران شیخ صفیالدین به اسم صدرالدین موسی به او لقب قاسمالأنوار را بخشید
بسوخت آتش عشق تو زهد و تقوی را
بباد داد ورقهای درس و فتوی را
ز عاصفات خدا بحر قهر موجی زد
نهنگ عشق فرو برد طور موسی را
غرامتست نظر بر مهوسی که ندید
میان جلوه صورت جمال معنی را
بغیر دیده مجنون کسی نیاورد تاب
اشعه لمعات جمال لیلی را
نسیمی از سر زلفت وزید در عالم
هوای خلد برین داد داردنیی را
سواد زلف ز رخسار بر فشان و بگو:
«بماهتاب چه حاجت شب تجلی را؟»
بلای عشق بدعوی قدم کمان کردست
که داشتم بهمه عمر این تمنی را
اگر چه زار و نزارم، ولی بدولت عشق
کسی چو من نکشید این کمان دعوی را
به پیش قاسمی از زهد رندی اولی تر
به کاهلی نتوان کرد ترک اولی را
اشعار قاسم انوار شامل بر تعدادی غزل، قطعه، رباعی و چند مثنویاست. مثنویهای او انیسالعارفین و صدمقام نام دارد که در بیان اصطلاحات عرفان و تصوف سروده شدهاند. وی در شعر بیشتر قاسم و قاسمی و گاهی قاسم انوار تخلص کردهاست. آثار نثر او به فارسی ساده تحریر شدهاند؛ مهمترین این آثار رساله در بیان علم، و رسالة سؤال و جواب است.
دل چه دیدست؟ که دیوانه آن یار شدست
جان چه نوشید؟ که پیمانه اسرار شدست
فتنه و شور قیامت ز روانها برخاست
مگر از خلوت جان جانب بازار شدست؟
این همه نعره و فریاد و فغان دانی چیست؟
دوست خود را ز پس پرده خریدار شدست
من چه گویم که چه افتاد دلم را؟ که مدام
کعبه بگذاشته و جانب خمار شدست
چه فتادست؟ و چه بوده است؟ و ندانم که چه شد؟
خرقه خلوت ما حلقه زنار شدست
صفت عشق تو گفتیم، دل آشفته بماند
کوه صد پاره شد و سنگ با قرار شدست
بدل قاسمی آیا که به بینی جاوید
شکر ارزان شده و قند بخروار شدست؟
قاسم به زبانهای ترکی و گیلکی هم شعر سورده است .
شعر گیلکی قاسم :
دیشب آن گیل دل افروز، که بیمارویم
اتفاقا بمن افتاد گذارش ز قضا
گفت: هان چونی و تی حال بمی عشق چبو؟
گفتمش: هیچ کساواتی مرا کار مبا
من درویش ستم دیده چو بیمار توام
روشنست این که: بهر حال چنین زار بسا
قاسم از خنده آن یار شد از دست تمام
گفت: خابوزیه از عشق ترا باد بقا!
در ستم شد ز من، از ناز مکرر می گفت :
یار با هیچ کسی حال چنین زار مبا
از ملمعات قاسم به زبان ترکی :
ال یار عزیز ابله که: جان با دینه دور
مسجد دسار و باردم که بوکن آینه در
مسنددن جماعت سوردی که: شیخ آدینه در
دیدم نه سوره سیر که هیچ آدینه در
( راستش ترجمه این شعر رو نمیدونم )
قاسم بعدها شاگردی سید محمد میرمخدوم را که از مدینه به نیشابور آمده بود، نمود. سید قاسم بعد از آنکه مدتی در آذربایجان بود، در جوانی به گیلان رفت و زبان گیلکی آموخت و آن را در قسمتی از اشعار خود به کار برد و در همین دوران جوانی از آذربایجان به خراسان سفر کرد و مدتها در هرات اقامت کرد؛ تا آن که در سال ۸۳۰ به سبب تهمت ارتباط با احمد لر، قاتل شاهرخ میرزا، مجبور به ترک هرات شد.
در این زمان سید قاسم در سمرقند سکونت گزید و سپس به خرگرد جام رفت.
آثار انوار:
- دیوان اشعار؛
دیوان شاه قاسم انوار با مقابله بیش از هشت نسخه به تصحیح دکتر حسن نصیری جامی به انضمام کتاب بررسی احوال و اشعار شاه قاسم انوار از سوی نشر مولی منتشر گردیده است.
-مثنوی انیس العارفین؛
این مثنوی به انضمام پنج رساله انوار (حورائیه، مقامات العارفین، بیان علم، سؤال و جواب، بیان واقعه) به تصحیح و توضیح دکتر حسن نصیری جامی از سوی نشر مولی منتشر گردیده است.
-رساله حورائیه، رساله مقامات العارفین ، رساله بیان علم ، رساله سوال و جواب ، رساله بیان واقعه.
( این رساله ها به انضمام مثنوی انیس العارفین تصحیح و منتشر گردیده است.)
قاسم در سال ۸۳۷ هجری قمری در سن هشتادسالگی درگذشت و در باغ خانقاهش در روستای لنگر تربت جام به خاک سپرده شد. امیرعلیشیر نوایی دستور داد بر قبر او بقعهای بسازند؛ وی همچنین به مردم و به صوفیان اجازه داد که از قبر قاسم انوار دیدن کنند.
معماری آرامگاه قاسمانوار بهعنوان یک شاهکار هنری و تاریخی به شمار میآید که توانسته این بنای عظیم را در مقابل حوادث طبیعی محافظت کند و اضلاع این مکان باستانی هرکدام دارای مهندسی معماری عظیمی است که در ۷۰۰ سال پیش مورد توجه حاکمان زمان خویش بوده است.
آرامگاه قاسم انوار در روستای لنگر از آثار منطقه خرگرد جام معرفی کرد که از بزرگترین آرامگاههای عرفانی منطقه به شمار میآیدکه در مسیر کاروانسراهای ری تا هرات قرارگرفته است.
خرگرد که پیشینهای آن حداقل به ۶ هزارسال قبل از میلاد بر میگردد که چهرههای بزرگ و برجسته زیادی در طول تاریخ از خرگرد جام برخاستهاند؛ عبدالرحمن جامی، هاتفی خرگردی، قاسم انوار، ابویوسف زرشتکی و ابوعلی زرشتکی، حکیم احمد خرگردی در دامن منطقه خرگرد جام پرورشیافتهاند.
روحش شاد ❤
منابع:
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به قاسم انوار در ویکیگفتاورد موجود است.
ذبیحالله صفا. تاریخ ادبیات در ایران. چاپ سوم. تهران: ابنسینا، ۱۳۴۲. ۴۴۸.
کلیات قاسم انوار. سعید نفیسی. تهران: انتشارات کتابخانه سینایی، ۱۳۳۷.