دلم برای روزهایی تنگ شده که جوان بودیم و خیلی عاقل نبودیم
I miss the days when we were young and not too wise
فقط کاری را انجام میدهی که درست است
Only doin' what felt right
با دلهای باز و چشمانی باز
With open hearts and open eyes
دلم برای روزهای قبل از اینکه زندگیم را دوباره حدس بزنم تنگ شده است
I miss the days before I second-guessed my life
همیشه نپرسیدم چرا
Wasn't always askin' why
یادم میاد چه جوریه
I remember what it's like
شاید برای من قدیمی خیلی دیر شده باشد
Maybe it's just too late for the old me
شاید هیچ فایده ای برای نگه داشتن چیزی از نزدیک وجود نداشته باشد
Maybe there's no point in holdin' on to somethin' closely
باید بگذارم برود، باید بگذارم محو شود
I should let it go, I should let it fade
"چون هیچ چیز" برای همیشه ماندگار است و هیچ چیز ثابت نمی ماند
'Cause nothin' lasts forever and nothin' stays the same
چرا آن را پیچیده می کنیم؟
Why do we complicate it?
چرا ما اینقدر خسته می شویم؟
Why do we get so jaded?
آیا می توانیم به عقب برگردیم، به سال 2011 برگردیم؟
Can we just go back, go back to 2011?
(آیا ما می توانیم به عقب برگردیم؟)
(Can we go back?)
چرا رویاهایمان را خراب می کنیم؟
Why do we ruin our dreams?
چرا کارها را خراب می کنیم؟
Why do we sabotage things?
آیا می توانیم به عقب برگردیم، به سال 2011 برگردیم؟
Can we just go back, go back to 2011?
(میشه برگردیم) به سال 2011؟
(Can we go back) to 2011?
دلم برای روزهایی تنگ شده که می توانستیم بیرون از ذهنمان زندگی کنیم
I miss the days when we could live outside our heads
قبلاً همه ما عصبی بودیم
Before, we were all nervous wrecks
اما موضوع پشیمانی همین است
But that's the thing about regret
ما قبلاً در مورد زندگی خود صحبت می کردیم
We used to talk about our lives
و همه چیزهایی که نداشتیم
And all the things we didn't have
ما در مورد آینده خیال پردازی کردیم
We fantasized about the future
اما اکنون ما رویای گذشته را می بینیم
But now we dream about the past
شاید برای من قدیمی خیلی دیر شده باشد
Maybe it's just too late for the old me
شاید هیچ فایده ای برای نگه داشتن چیزی از نزدیک وجود نداشته باشد
Maybe there's no point in holdin' on to somethin' closely
باید بگذارم برود (برود)، باید بگذارم محو شود (محو شود)
I should let it go (go), I should let it fade (fade)
"چون هیچ چیز" برای همیشه ماندگار است و هیچ چیز ثابت نمی ماند
'Cause nothin' lasts forever and nothin' stays the same
چرا آن را پیچیده می کنیم؟
Why do we complicate it?
چرا ما اینقدر خسته می شویم؟
Why do we get so jaded?
آیا می توانیم به عقب برگردیم، به سال 2011 برگردیم؟
Can we just go back, go back to 2011?
(آیا ما می توانیم به عقب برگردیم؟)
(Can we go back?)
چرا رویاهایمان را خراب می کنیم؟
Why do we ruin our dreams?
چرا کارها را خراب می کنیم؟
Why do we sabotage things?
آیا می توانیم به عقب برگردیم، به سال 2011 برگردیم؟
Can we just go back, go back to 2011?
(2011) تا 2011
(2011) to 2011
بازگشت به روزهایی که روزها بهتر بود
Back to the days when the days were better
بازگشت به روزهایی که روزها بهتر بود
Back to the days when the days were better
بازگشت به روزهایی که روزها بهتر بود
Back to the days when the days were better
بازگشت به روزهایی که روزها بهتر بود
Back to the days when the days were better
بازگشت به روزهایی که روزها بهتر بود
Back to the days when the days were better
(بازگشت به روزهایی که روزها بهتر بود)
(Back to the days when the days were better)
بازگشت به روزهایی که روزها بهتر بود
Back to the days when the days were better
(بازگشت به روزهایی که روزها بهتر بود)
(Back to the days when the days were better)
بازگشت به روزهایی که روزها بهتر بود
Back to the days when the days were better
(بازگشت به روزهایی که روزها بهتر بود)
(Back to the days when the days were better)
بازگشت به روزهایی که روزها بهتر بود
Back to the days when the days were better
(بازگشت به روزهایی که روزها بهتر بود)
(Back to the days when the days were bette
تاریخ انتشار : هفته پیش