کلی بابت غرامت به ستین بده، کلی بابت غرامت به کومان بده، سید مظلومان والورده رو خانه نشین کن، پنج میلیون غرامت السد معلوم نیست چجوری تسویه شه، بعد میبنی بارسا کلا هفت امتیاز گرفته، شیش تاش با کومان بوده. اون یکیم نمیدونم سفرویچ چجوری نزد. البته بهتر!!!!!! اینجوری باعث شد رو کاغذ بارسا شانس داشته باشه و کلی مصاحبه بامزه از لاپورتا و ژاوی و بر و بچ بشنویم. هر چند نتیجه به چیزی که میخواستم حتی نزدیکم نبود😔.
ولی سوال اینه : مدیران بارسا هر کدوم میگن اوضاع مالی فاجعس. خب 80 تا بدهی به مسی دارن بابت حق وفاداری! بضاعت تیم هم همینه. واقعا همینه. خب چرا هی مربی میارن که هی با این فلاکت مالی هزینه اضافی تحمیل بشه. ژاوی چه عملکردی داشت که کومان نداشت؟ چرا از کومان مادر مرده انتقاد میشد بهش توهین میشد به ژاوی از گل نازکتر نمیگین؟ مصاحبه های قبل و بعد بازی هر دو هم یکسانه. قبل بازی صحبت انتقام و ... و بعد بازی صحبت بضاعت و حقیقت و روبرو شدن با واقعیت.
آهان ژاوی بازیکن سابق بارسا بوده. خب کومان هم بوده. کومان بود که با گل زیبا (کاشته راه دور) دروازه حریف رو در فینال باز کرد و اولین قهرمانی رو براتون به ارمغان آورد. بحث مکتب کرایوف مگه نبود؟ اون تیمی که کومان توش قهرمان شد مربیش کرایوف بود.
تو بحث تیکی تاکا هم هر دو تیم در برابر پرس بایرن کم آوردن. تازه کومان فشار تماشاگر خودی رو داشت، ژاوی اونم نداشت. بازی بدون تماشاگر بود. کومان تا ده دقیقه آخر 1-0 بود، انصافا هم اون گل مولر برخلاف 7 گل دیگش به بارسا چاشنی شانس داشت. دو تا هم توپ به تیرک خورد که خب اینجا هم بایرن شانس داشت که بعدش توپها گل شد. اینجا یکربع آخر تیم امید بایرن تو زمین بود و نتیجه سه صفر و سیلی حقیقت خیلی زودتر بر صورت ژاوی نشسته بود. نیمه اول 62 درصد بایرن مالکیت داشت و از بارسا تیکی تاکا هم ندیدیم. اواخر بازی متعادل شد چون بازیکنانی که در بوندسلیگا هم بهشان بازی نمیرسد به بازی آمدند و بایرن بعد سه صفر دیگر فشاری وارد نکرد. در واقع بنظر میرسد مدیران بارسا که عامل اصلی این وضعیت برای یکی از پرطرفدار ترین تیمهای جهان هستند، با تغییر مربی و قایم شدن پشت اسطوره هایی مثل ژاوی (که نسل جدید آنها را بیشتر از کومان میشناسد) قصد دارند حقیقت را از هواداران پنهان کنند. هجمه ها علیه کومان هیچ توجیهی نداشتند. کومان تلاشش را میکرد و با هواداران صادق بود. الان اگر لنگت بازیکن کومان بود و آخر بازی چنین بگو بخندی با لوا (که عجیب بود لنگت از لوا بیشتر خنده مستانه سر می داد) میکرد، احتمالا کومان به بی غیرتی متهم میشد و میگفتند وقتی سرمربی بی غیرت باشد، بازیکنش به خود اجازه میدهد در چنین شرایطی بخندد.
به هر حال الان ژاوی سرمربی بارساست و در دوران بازی هم خیلی برای تیم زحمت کشیده و افتخار کسب کرده. غرض این نیست که کاری که با کومان کردند، با ژاوی هم بکنند. ولی بنظرم دیر یا زود مدیران نالایق بارسا باید دست از فرافکنی بردارند و به هواداران توضیح دهند چگونه بازیکنانی مثل مسی، سوارز، گریزمن، راکیتیچ و حتی نیمار را از دست داده اند و چگونه هنوز بارسا دارد پیکه و بوسکتس را تحمل می کند؟ پروژه عوامفریبانه جوانگرایی و لاماسیا هم نمی تواند هواداران را فریب دهد. مگر خود ژاوی و اینیستا 17-18 سالگی چنین بازیهای بزرگی را تجربه کردند؟ اینکه یکسری بازیکن بی تجربه را به مسلخ بایرن بفرستی تا در غیاب چندین بازیکن شان تحقیر بشوند، کجای دنیا اسمش جوانگرایی است. بازیکن باید به مرور به تیم اصلی اضافه شود. چنین بازیهایی در این سطح تجربه بالا میخواهد.
موضوع دیگر که باز هم باید به هواداران توضیح داده شود، این است که چرا خرید های گرانقیمت بارسا نتایج مطلوبی را که هواداران مطالبه می کنند در پی نداشته؟ استعداد یابها و ایجنت های مرتبط با بارسا بر چه اساسی فشار چنین خریدهایی را بر گرده هواداران و باشگاه میگذارند و چرا خروجی مطلوب با وجود اینهمه هزینه حاصل نمی شود؟ یا چرا کوتینیو هرگز به بازیکن بایرن یا لیورپول نزدیک هم نشده؟ چرا دمبله دورتموند را در بارسا ندیدیم. چرا بارسا اینهه مصدوم دارد و آیا بدنسازی این تیم ایراد و اشکالی ندارد که اینهمه مصدومیت را شاهد هستیم؟ به قول پیکه وقتی پرسیدند تفاوت بایرن و بارسا در چیست که آنها اینقدر راحت در چنین گروهی صدر نشین هستند و بارسا دغدغه صعود دارد؟ پاسخ پیکه یک کلمه بود : مدیریت!!
بله مدیریتی که با چراغ سبز همین آقای پیکه دکمه مسی را زد و اطمینان داد که مشکلی بوجود نمی آید. الان مسی فقط شب آخر بازی با بروژ باندازه کل گلهای لیگ قهرمانان بارسا گل زده و پیکه معتقد بود رفتن مسی اهمیتی ندارد خب حالا پیکه باید جواب هواداران را بدهد یا مدیریتی که به حرف یک بازیکن، قید بازیکنی همچون مسی را می زند؟ بنظرم اگر مدیریت بارسا اصلاح نشود، سرنوشت میلان بزرگ که هنوز هم دومین تیم پر افتخار اروپاست و تیمهایی چون بایرن مونیخ و لیورپول با وجود اینکه 15 سال است دیگر میلان، میلان نشده، به این تیم نرسیده اند در انتظار بارساست. هواداران باید مدیران را پاسخگو کنند تا مثلا شخصی مثل بارتومئو نتواند کلی از قبل باشگاه منافع شخصی داشته باشد و تصمیماتی بگیرد که مدیران بعدی نتوانند از چاه ویلی که مدیر قبلی برای آنها کنده خلاصی یابند. دیر یا زود همانطور که لاپورتا تقصیر ها را بر گردن بارتومئو انداخت، تقصیر ها را بر گردن لاپورتا خواهد انداخت. تا دیر نشده هواداران باید بارسا را از دست تصمیمات غلط مدیریت نجات دهند. مدیریت باید در طول مدیریتش هم به هواداران پاسخگو باشد.