وقتی شهاب عزیزی خادم در همایش کانون مربیان به منتقدان خود تاخت و نهادهای نظارتی را هم از این تاخت و تاز بی نصیب نگذاشت (اینجا بخوانید)، چنین به نظر می رسید که ملاقات با اینفانتینو او را دارای روحیه تهاجمی کرده باشد اما گویا این ملاقات تنها دلیل تغییر رویکرد شهاب عزیزی خادم نبوده است.
به گزارش طرفداری، رابطه رییس فدراسیون فوتبال با امیر اسکندری از مرحله کتمان گذشته است. شاید شهاب عزیزی خادم بتواند در جمع دو عضو ساده دل هیات رییسه فدراسیون فوتبال بگوید هیچ ارتباطی با امیر اسکندری ندارد (اینجا بخوانید) اما نزدیکان او و آنهایی که سالهاست با او آشنایی دارند خوب می دانند سابقه آشنایی رییس فدراسیون فوتبال با الف الف از 15 سال عبور کرده و نزدیک به دو دهه است شهاب عزیزی خادم به کلاک کرج رفت و آمد دارد. نماینده مجلس نیز چند روز قبل گفته بود رابطه ارگانیک رییس فدراسیون فوتبال و الف الف ساکن کرج سابقه ای چندین ساله دارد. (اینجا بخوانید)
آیا شما با امیر اسکندری ارتباط دارید؟
این رابطه از دوستی گذشته و کار به ارادت و اعتقاد رسیده که اگر غیر از این بود هرگز شهاب عزیزی خادم در برنامه فوتبال برتر غیرمستقیم از اسکندری به عنوان کسی که نفسش حق است و نفس حق و قلم حقی دارد، یاد نمی کرد. درباره امیر اسکندری روایت زیاد است. یکی او را رمال و جادوگر می نامد، دیگری مدعی است او ادعای امام زمانی کرده بود و شخص دیگری که با او ارتباط داشته می گوید اسکندری فقط دعانویس است و جادوگر یا رمال نیست. هر چه هست، روزی که یک خبرنگار از شهاب عزیزی خادم پرسید آیا شما با امیر اسکندری ارتباط دارید او خودش را به نشنیدن زد و چند شب بعد در فوتبال برتر هم هیچ پاسخ روشنی به این پرسش نداد.
امیر اسکندری از سایپا تا تیم ملی
امیر اسکندری با هر لقبی که به خاطر آورده شود بیش از دو دهه قبل وارد جغرافیای فوتبال ایران شد. او که گفته می شود با وزنه برداران همکاری می کرد، ابتدا با سایپا به توافق رسید و سپس نتایجی که این تیم در یک مقطع به دست آورد باعث شد چند مربی دیگر مقاطعی سراغش بروند. او با هر تیمی که کار کرد، در یک مقطع کوتاه نتایج شگفت انگیزی گرفت اما خیلی زود همان نتایج برگشت و تیم و مربی بیچاره شدند. افراد مطلع می گویند دلیل این بازگشت چیزی جز این نیست که سحر و جادو تاوان دارد و به خود فرد بازمی گردد اما مریدان حلقه به گوش الف الف مدعی هستند وقتی کسانی که از او کمک می گرفتند، این کمک را انکار کردند، نتایج برگشت! اصلا شاید یکی از دلایلی که برخی مریدان اسکندری جرات انکار او را در فضای عمومی ندارند ترس از همین نکته باشد. باورهای خرافی در فوتبال ایران ریشه دواند و مدتها رمال های مختلف به انواع و اقسام شیوه ها، مدیران و مربیان سست ایمان و خرافه پرست را سرکیسه کردند تا این که با مبارزه افرادی مثل دکتر بیژن ذوالفقارنسب، خداداد عزیزی، حمید جعفری، بهنام ابوالقاسمپور، نادر فریادشیران و ... رمال ها را به حاشیه راند.
اسکندری بعد از آن که دستش برای اهالی فوتبال رو شد چند سالی به انزوا رانده شد اما حالا چنین به نظر می رسد که او با فدراسیون فوتبال ارتباط مستقیم گرفته و حتی به تیم ملی نزدیک شده است. البته همین حالا یک سرمربی در لیگ برتر با او همکاری مستقیم دارد و کم نیستند در فوتبال ایران مربیانی که کم و بیش به دیدارش می رفتند یا می روند ولی این که فدراسیون فوتبال به عنوان متولی این ورزش دنبال ارتباط با این شخص باشد، غیرقابل قبول است.
حلقه مریدان اسکندری فراتر از فوتبال
صد البته سطح روابط او در ورزش فراتر از فدراسیون فوتبال است و یک مقام عالیرتبه در ورزش از مریدان جدی و اصلی اوست که هر ماه به دیدارش می رود و از او خط می گیرد. به گفته یک منبع آگاه این شخص حتی منصب فعلی خود را وامدار امیر اسکندری می داند و به همین دلیل در مسائل کلان بدون اذن و اجازه او تصمیم نمی گیرد.
گفته می شود در فدراسیون فوتبال، شهاب عزیزی خادم، حمیدرضا مهرعلی، مجتبی خورشیدی، محمود عبایی، محمودرضا رضایی، مرتضی سراج و محمد جمالی و ... افرادی هستند که با خوبان عالم ارتباط دارند و به نوعی حلقه مریدان او محسوب می شوند.
به گفته یک نماینده مجلس روابط این افراد با شهاب عزیزی خادم اثبات شده و جایی برای انکار وجود ندارد اما آنچه شاید برای علاقه مندان فوتبال جذاب باشد اثر پذیری مریدان اسکندری از اوست! مریدانی که درباره توانایی های مراد خود غلو می کنند و او را دارای قدرت های ماورایی می دانند.
پیام های تصویری خوبان عالم برای مریدانش!
گویا امیر اسکندری علاوه بر آن که با این افراد ارتباط نزدیک دارد، با پیام های تصویری به مریدان خود خط و خطوط می دهد!
به طور نمونه برخی افراد رویکرد جدید رییس فدراسیون فوتبال را با پیام تصویری اخیر امیر اسکندری مرتبط می دانند. رییس فدراسیون فوتبال که در موضع ضعف قرار داشت، در سکوت سنگر گرفته بود اما ابتدای این هفته طغیان کرد و منتقدان خود را به توپ بست و حتی برای نهادهای نظارتی هم خط و نشان کشید. گویا این رویکرد جدید بی ارتباط با این پیام تصویری جدید امیر اسکندری نیست؛
تصویر قبلی که امیر اسکندری برای مریدان خود مخابره کرده بود، یک خروس را روی یک عقاب نشان می داد که تفاسیر مختلفی دارد. دوستی به شوخی می گفت شاید این خروس منتقدانی باشند که فدراسیون را شکار کرده اند و شاید هم دوستان خودشان را در جایگاه خروس می بینند که حالا از بد روزگار عقاب را زیر پای خود دارند!
اما قبل از این عکس مفهومی که تعابیر گسترده ای دارد، امیر اسکندری چنین عکسی را به عنوان پیام تصویری برای مریدانش ارسال کرده بود؛ عکسی خوفناک که با واکنش هجومی برخی مسئولان فدراسیون و تیم ملی همراه شد...
از این تصویر جالب تر واکنش مریدان الف الف به این پیام تصویری بود. فردای روزی که این پیام از امیر اسکندری رسید، چند مدیر ارشد فدراسیون همزمان این متن را در اینستاگرام و واتس آپ خود استوری کردند؛ اگر خواستی سرزمینت را آزاد کنی، ده گلوله در تفنگت بگذار، 9 گلوله برای خائنین و تنها یک گلوله برای دشمن کافیست!
اگر کمی به عقب تر برگردیم ماجرا از این هم جالب تر می شود. در روزهایی که رسانه های منتقد از تخلفات پشت پرده var می نوشتند امیر اسکندری تصویر گوشی که یک ماسک روی آن را گرفته، به عنوان پیام تصویری انتخاب و ارسال کرده بود تا احتمالا به مریدان خود بگوید کاری به حرف های منتقدین نداشته باشند و کار خودشان را انجام بدهند!
کمی قبل تر وقتی شهاب عزیزی خادم به مجتبی خورشیدی حکم سرپرستی تیم ملی را داد و علی جوادی اولین مدیر روابط عمومی فدراسیون شهاب عزیزی خادم در اعتراض به این انتصاب، از منصب خود استعفا کرد، امیر اسکندری این پیام تصویری را مخابره کرده بود تا احتمالا به مریدان خود در فدراسیون فوتبال بگوید از سرند شدن آدم ها نهراسید! آن زمان یکی از مدیران ارشد فدراسیون فوتبال در تفسیر این تصویر گفته بود همه آدم ها در فدراسیون جذب ما می شوند و آنهایی که همسو با ما نیستند دفع می شوند!
چون ندیدند حقیقت، ره افسانه زدند!
نادر فریاد شیران، مربی اسبق تیم ملی هر آنچه لازم بود درباره این پدیده گفته شود را به زبان آورد اما با آنها که رویگردان از مسیر درست، به سمت جریان انحرافی کشیده شده اند، چه باید کرد؟ به قول شاعر چون ندیدند حقیقت، ره افسانه زدند!
پی نوشت: برخی اهالی فوتبال با این که از نقش و نفوذ خوبان عالم اطلاع دارند می ترسند درباره او حرف بزنند. این ترس واقعا خنده دار است. به قول نادر فریادشیران، این مدعیان دروغین قدرت ماورایی اگر قدرتی داشتند آب دریاچه زاینده رود و هامون را برمی گرداندند و کرونا را از بین می بردند. یعنی ماورا فقط در فوتبال جواب می دهد. به قول یکی از مخالفان سرسخت جادوگری در فوتبال؛ اگر قرار باشد این افراد بتوانند با جادو و سحر به انسان ضربه بزنند من به جای آن که از ترس سمت این افراد بروم که ضربه نخورم، ترجیح می دهم با قدرت مقابل شان بایستم و از خدای خودم بخواهم من را از دنیایی که این افراد مناسباتش را تعیین می کنند خارج کند چرا که چنین دنیایی اصلا ارزش زیستن ندارد!
التماس تفکر...