Chess Playerفکر می کنم ما نسل به نسل به سمت تنهایی حرکت می کنیم شخصا به نظرم خوب نیست منتها اگه مشکلی باهاش نداری پس مشکلی نیست ! اگرچه با منطق من قابل توجیه نیست :
خب ما از لحاظ تکاملی اجتماعی شدیم ، گروه های کوچک و انسجام اجتماعی کمک می کرد توی شکار موفق تر باشیم و از ما مقابل خطرات طبیعت محافظت می کرد . برای همین تنهایی استرس کورتیزول و... زنجیروار رخ می داد . اصلا یکی از بزرگ ترین ترس های بشر که باعث می شه خیلی از قوانین اجتماعی رو رعایت کنیم ( با اینکه شاید اعتقادی بهش نداشته باشیم ) همین ترس از تنهایی و انزوا و طرد شدنه . به عنوان کسی که خیلی اجتماعی نیستم و بعضی اوقات تنهایی رو تجربه می کنم همیشه فکر می کردم ما سعی می کنیم این خلاء تنهایی رو با یه چیزی پر کنیم ( کار ، بازی ، تلاش برای کسب پول و ... ) ولی عاشق تنهایی بودن با منطق من جور در نمیاد همه به تنهایی احتیاج داریم بعضیا بیش تر بعضیا کم تر ولی من عقیده ام اینه همه باید در جهت اجتماعی تر شدن حرکت کنیم(فواید ثابت شدش زیاده)
بازم میگم با اینکه به نظر میاد تنهایی احتمالا عمر رو کم می کنه و خطرات ابتلا به بیماری های قلبی ، عروقی و ... رو زیاد می کنه ولی علم روانشناسی بر این عقیده است که تا وقتی مشکلی نداری مشکلی نیست...
عشق و این حرفا هم فکر میکنم کم و بیش ثابت شده معمولا آدم هایی عاشق می شن که از قبل به عشق اعتقاد داشتن شما وقتی اون درگاه ذهن و مغزت رو جلوی عشق و عاشقی این حرفا از قبل ببندی عملا شانس خیلی کمی وجود داره که اون فعل و انفعالات عاشقی و ... اتفاق بیفته
نمی دونم چرا حس کردم ممکنه حرفام اشتباه باشه:/