اختصاصی طرفداری | در بین تیم هایی که کونته مربی گری آن ها را برعهده داشته، تیم فعلی بیشترین شباهت را به چلسی 2016/17 دارد. بنابراین مطلب پیش رو نگاهی مقایسه ای بین این دو تیم خواهد داشت و ضمن بیان تفاوت ها، شباهت هایی را نیز بیان می کند.
خط دفاع سه نفره
![](https://ts10.tarafdari.com/users/user620802/2021/12/03/gettyimages-854204186.jpg)
علی رغم اینکه کریستین رومرو، بازی به عنوان سوییپر (دفاع مرکزی در ترکیب 3 دفاعه) را در جنوا و آتالانتا تجربه کرده است؛ کونته تصمیم گرفت اریک دایر را به عنوان سوییپر تیمش انتخاب کند. بازیکن انگلیسی که سابقه بازی در پست هافبک دفاعی را نیز دارد، آغازگر بازیسازی تاتنهام از عقب زمین است، هرچند کیفیت بونوچی، داوید لوییز و استفان دی فرای را ندارد.
نکته بعدی، حضور جفت تانگانگا و بن دیویس در زنجیره 3 نفره عقب زمین است. این دو فولبک کلاسیک، می توانند بهترین بازدهی را به عنوان بازوهای 3 دفاع داشته باشند، زیرا نسبت به مدافعین میانی پا به توپ و دوندگی بهتری دارند و در گردش توپ و ایجاد برتری های عددی در زمین حریف موثرند. در واقع کونته، دو "آزپلیکوئتا" در تیم جدیدش دارد.
تانگانگا مدافعی سریع است و در نبردهای 1 به 1 به خوبی عمل می کند. بن دیویس نیز در تیم ملی ولز نقش مشابهی دارد و به نظر می رسد که اعتماد آنتونیو را به دست آورده است.
در بازی هایی که کونته بخواهد شیوه تدافعی تری اتخاد کند، این دو بازیکن می توانند به عنوان وینگ بک های تیم بازی کنند و رومرو، داوینسون سانچز یا رودون در خط دفاع 3 نفره قرار بگیرند.
نقشه پاس های تاتنهام مقابل برنتفورد / موقعیت میانگین بازیکنان در جناح چپ بالاتر است و از این سمت حمله های بیشتری شکل می گیرد.
ورژن جدیدِ ماتیچ - کانته
![](https://ts10.tarafdari.com/users/user620802/2021/12/03/0_skipp-hojbjerg.jpg)
خط هافبک اسکیپ - هویبرگ یادآور زوج ماتیچ کانته در فصل 2016/17 و همچنین دمبله وانیاما در تیم پوچتینو می باشد. دو هافبک فعلی تاتنهام توانایی بالایی در تخریب بازی حریف و توپگیری دارند. زمانی که تاتنهام عقب بنشیند و بلاک دفاعی 5 نفره تشکیل دهد، این دو بازیکن با دوندگی و به صورت پویا در مقابل این عرض 5 نفره بازی می کنند و هدفشان خنثی کردن هافبک های تیم مقابل است.
هویبرگ در این بین نقشی فراتر از یک هافبکِ دفاعی دارد. بازیکن سابق بایرن مونیخ و ساوتهپتون توانایی قابل قبولی در کنترل بازی و ارسال پاس های کلیدی دارد. نقطه ضعف این زوج، کمبود خلاقیت است. کونته در چلسی فابرگاس را به عنوان یک ذخیره طلایی در اختیار داشت تا مقابل تیم های کوچک تر با نبوغش گره بازی را باز کند اما تاتنهام چنین بازیکنی را در اختیار ندارد.
در مقابل جیووانی لوسلسو و تانگوی اندومبله نیز، علامت سوالی قرار می گیرد. این دو بازیکن توانایی های دفاعیِ مدنظر کونته در ترکیب 343 را تامین نمی کنند، و احتمال اینکه در 343 به عنوان وینگر (پشت مهاجم) بازی کنند بیشتر است تا اینکه هافبک میانی باشند.
وینگ بک ها
![](https://ts10.tarafdari.com/users/user620802/2021/12/03/3258386-66684988-2560-1440.jpg)
وینگ بک ها نقش مهمی در تیم های کونته دارند. مهم ترین وظیفه آن ها، عرض دادن به بازی در هنگام حمله است و اگر وینگ بک به حملات اضافه نشود، کانال کناری خالی می ماند. ضمن اینکه علاوه بر حملات، آن ها در دفاع نیز حضوری فعال دارند و نباید فضای پشت آن ها مورد تهدید حریفان قرار بگیرد.
کیفیت وینگ بک ها برای تیم هایی که 3 دفاعه بازی می کنند اهمیت دارد، داشتن وینگ بک هایی با توانایی های هجومی، سرعت و دریبلینگ قابل قبول، ترکیب 343 را در کناره ها زهردار می کند. چلسی توخل نمونه مناسبی برای نشان دادن این موضوع است.
در بین وینگ بک های تاتنهام، رگیلون بهترین بازی را تا به اینجا داشته است. او به جای سانتر کردن از فواصل دور به محوطه جریمه نزدیک می شود، ارسالهایش معمولا طول و ارتفاع کمتری دارد و بعضی از آن ها شکل کاتبک به خود می گیرد. زمانی که توپ از سمت راست ارسال می شود نیز، خود را به تیر دو می رساند تا بتواند گلزنی کند. البته بازی کردن بن دیویس پشت او نیز، بر عملکرد رگیلون تاثیرگذار است و مدافع ولزی فضای پشت او را به خوبی پر می کند.
هیچ کدام از وینگ بک های تاتنهام، توانایی فردیِ بالایی ندارند. به عنوان مثال شوتزنی یا کاشته زنی از ویژگی های هیچکدامشان به شمار نمی رود. اما فرمان برداری، دوندگی متوازن و تاکتیک پذیری باعث می شود تا آن ها برای کونته به بازیکنان مفیدی تبدیل شود. انتظار می رود امرسون رویال و رایان سسنیون بازی های بهتری را زیر نظر کونته تجربه کنند. خرید نا امید کننده تاتنهام از ولوز، مت دوهرتی نیز قبلا یک وینگ بک تخصصی بوده و شاید کونته بتواند او را احیا کند.
مثلث تهاجمی
![](https://ts10.tarafdari.com/users/user620802/2021/12/03/1_gettyimages-1074990972.jpg)
لوکاس مورا، سون و هری کین سه نفر برگزیده کونته برای خط حمله سفیدپوشان لندنی بوده اند. باید دید که مربی ایتالیایی چگونه می خواهد از سون هیون مین، بازی بگیرد. زیرا بازی در ترکیب 343 او را در نیم فضا قرار می دهد و حرکاتش را محدود می کند. مارک کردن بازیکنان در کانال نیم فضا برای حریف آسان تر است.
![](https://ts10.tarafdari.com/users/user620802/2021/12/03/tot.jpg)
در مقایسه با چلسیِ کونته، او هازارد و ویلیان را داشت. دو وینگر تکنیکی که در فضاهای بسته و متراکم می توانستند دریبل بزنند، حرکات ریز و پرشتابی داشته باشند و موقعیت خلق کنند. اما سون وینگر فضای باز و استارت های انفجاری است و اگر محدود شود، درخشش خاصی نخواهد داشت. شاید یکی از روش های کونته برای آزاد کردن وینگر کره ای، عقب نشستن و انتظار برای ضدحملات باشد.
لوکاس مورا، بازیکن بی حاشیه برزیلی با توجه به سابقه اش به عنوان پست 10، توانایی حمل توپ و سرعت قابل قبول، گزینه مناسبی برای بازی در 343 است.
نقش ویژه هری کین
هری کین اگر روی فرم باشد، جزو مهاجمین برتر دنیاست و توانایی هایش تنوع بالایی دارد. قدرت تمام کنندگی، جایگیری و سرزنی و همچنین مشارکت در بازیسازی به عنوان یک مهاجم مدرن از ویژگی های بارز هری کین است. کونته پیش از این از او بسیار تعریف کرده و باید ببینیم که زوج کونته-کین به چه شکلی جواب خواهد داد. با توجه به سبک بازی کین، و چیزی که کونته از او می خواهد، دو نوع از حرکات او را بررسی کرده ایم.
حالت اول، بازی بدون توپ هری کین و همراه کردن مدافعین میانی با خود است که برای وینگرهای پشت سرش فضا ایجاد می کند.
حالت دوم که بیشتر مشاهده می شود، حرکتِ رو به عقب هری کین برای دریافت توپ و ارسال پاس پشت دفاع برای دیگر مهره های هجومی است.
جمع بندی
به صورت کلی می توانیم تیم های کونته را با چند ویژگی تعریف کنیم:
آغاز بازیسازی از عقب زمین
ارسال پاس های عرضی در یک سوم خودی برای جلو کشاندن حریف و بعد از آن انتقال توپ با استفاده از توپ های بلند قطری و یا طولی
دادن عرض بازی به وینگ بک ها
دوندگی بالا مخصوصا در حالت اوت پوزیشن ( ایتالیای کونته بهترین مثال است. )
عقب نشستن و ضدحمله زدن
استفاده از هافبک های میانی برای بازپسگیری توپ
تشکیل ساختار دفاعی
ترجیح هافبک به وینگر
ایجاد برتری در میانه زمین با استفاده از خط هافبک مربعی
از زمانی که کونته جانشین مربی پرتغالی شده، آن ها تغییرات قابل لمسی داشته اند.
آن ها بهتر از عرض زمین استفاده می کنند، مشکلی که نونو نتوانست در ترکیب ۴۳۲۱ خود حل کند. تاتنهام اکنون می تواند خلق موقعیت مفید داشته باشد و بازی را کنترل کند. در صورتی که تیم نونو بیش از حد منفعل به نظر می رسید.
تیم های تحت نظر کونته انرژیک هستند و انتظار داریم که میانگین دوندگی بازیکنان تاتنهام نسبت به دوره اسپریتو بالاتر برود.
تاتنهام در صورت نیاز، حریف را پرس می کنند و زمانی که بخواهد نتیجه را حفظ کند، بلاکِ دفاعی مطمئن تری نسبت به قبل دارد.
سوال اینجاست که مربی ایتالیایی، تا کجا تیمش را به پیش خواهد برد؟ رقبای انگلیسی تا دندان مسلح هستند و با اسکواد فعلی تاتنهام، گرفتن سهمیه لیگ قهرمانان موفقیت بزرگی به شمار می رود. آینده بعضی بازیکنان تاتنهام نامشخص است و نمی دانیم که کونته در آینده ترکیب را به 352 محبوبش تغییر خواهد داد یا به خاطر وینگرها همچنان 343 را حفظ می کند؟