دوستان سلام. در این پست به صورت کامل و خلاصه زندگینامه یوهان کرایف را بررسی میکنیم. پست نوشته ی خودم هست. امیدوارم لذت برید
.
.
.
هنریک یوهانس کرایف در 25 آپریل 1947 در آمستردام هلند به دنیا آمد.
او فوتبال را از ۱۰ سالگی و از تیم نوجوانان شروع کرد. یوهان ۷ سال تمام در تیمهای نوجوانان و جوانان این باشگاه معروف هلندی توپ زد و در ۱۷ سالگی برای نخستین بار در ترکیب تیم بزرگسالان این باشگاه هم قرار گرفت.
به عنوان بازیکن
او به عنوان بازیکن در تیم های آژاکس ، بارسلونا ، لس آنجلس آزتکس ، واشینگتن دیپلماتز ، لوانته و فاینورد بازی کرد.
اولین بازی او برای تیم بزرگسالان آژاکس در سال 1964 برابر خرونینگن بود که توانست گل زنی هم بکند. اما اوج درخشش او در آژاکس سال بعد اتفاق افتاد که در 25 بازی موفق به زدن 23 گل شد و در قهرمانی تیمش نقش بسیار مهمی داشت.
فصل 1966-1967 نیز او با زدن 33 گل آقای گل لیگ هلند شد. همچنین نقش اصلی را در 2 گانه ی داخلی ای که آژاکس در آن سال موفق به بردن آن شد را داشت. فصل بعد نیز برای دومین سال متوالی مرد سال هلند شد و آژاکس نیز دوباره در هردو جام باشگاهی هلند پیروز شد.
در فصل 1369-1370 نیز آژاکس علاوه بر هت ریک کردن در بردن جام های داخلی هلند ، به فینال جام باشگاه های اروپا هم رسید اما در برابر میلان شکست خورد.
سال بعد با یک مصدومیت شدید مواجه شد و این باعث شد شماره 9 را از او بگیرند اما او قوی تر بازگشت و این بار شماره 14 به یاد ماندنی را به تن کرد. همچنین در آن سال همراه با آژاکس به قهرمانی جام باشگاه های اروپا دست یافت و به عنوان مرد سال فوتبال اروپا نیز انتخاب شد.
فصل 1971-1972 نیز سالی به یاد ماندنی برای طرفداران آژاکس بود جایی که در آن موفق به کسب 3 گانه شدند. همچنین آنها به عنوان قهرمانی جام باشگاه های جهان و سوپرجام اروپا نیز دست یافتند. سال بعد نیز آنها موفق به کسب قهرمانی در لیگ هلند شدند.
فصل 1974-1973 شروعی دوباره برای کرایف بود. پس از کسب شش قهرمانی لیگ، چهار قهرمانی حذفی، سه قهرمانی اروپا، یک قهرمانی باشگاهی جهان و یک قهرمانی سوپرجام اروپا، آژاکس را به مقصد بارسلونا ترک کرد. کاتالانها برای این انتقال، تقریبا 6 میلیون گولدن هلند پرداخت کردند. پیش از هر چیز با گفتن دلیل اینکه چرا به رئال مادرید نرفته است ، در دل هواداران بلوگرانا محبوب شد. او گفت نمیتوانسته در باشگاهی بازی کند که با دیکتارتور آن زمان اسپانیا، فرانسیسکو فرانکو مرتبط بوده است. همچنین نام پسرش را یوردی که اسمی کاتالونیایی است انتخاب کرد.
از یوهان کرایف به عنوان منجی بارسلونا و رهبر انقلاب این تیم نام برده میشود. دوران حضور او در بارسلونا به عنوان بازیکن یک دوران به یاد ماندنی و آغازی برای اوج گیری این تیم بود. اولین الکلاسیکو او بهترین الکلاسیکو او بود. بارسا در ۱۷ فوریه ۱۹۷۴ توانست رقیب سنتی خود رئال مادرید را در خانه حریف با نتیجه ۵– ۰ شکست دهد. از این بازی به عنوان پایان دوران شکستهای کاتالان ها در برابر رئال مادرید یاد میشود. در پایان همین فصل بارسا توانست بعد از ۱۴ سال بار دیگر قهرمان اسپانیا شود. او در سال های 73 و 74 برای دو بار به عنوان بازیکن سال اروپا انتخاب شد. کرایف ۵ فصل در این باشگاه بازی کرد و طی آن در ۱۴۳ بازی ۴۸ گل برای این تیم به ثمر رساند. حضور او در بارسلون فقط منجر به یک قهرمانی در لالیگا و یک قهرمانی در کوپا دل ری شد.
در سال 1979 به آمریکا رفت و یک فصل در لس آنجلس آزتک بازی کرد. سپس یک فصل نیز در واشنگتن دیپلماتس حضور داشت. در آمریکا در مجموع 59 بازی 26 گل به ثمر رساند. سپس یک حضور بسیار کوتاه در لوانته داشت که در 10 بازی موفق به زدن 2 گل شد. سال 1981 ، سال بازگشت کرایف به زادگاه بود. او به آژاکس بازگشت و توانست 2 قهرمانی دیگر در لیگ هلند و یک قهرمانی دیگر در جام حذفی نیز به دست بیاورد.
در 36 سالگی آژاکس به دلیل سن بالایش ، تصمیم به عدم تمدید قرارداد او گرفت و او راهی فاینورد شد. در سال 1984 با فاینورد موفق شد 2 گانه ی داخلی هلند را ببرد و سران آژاکس را از تصمیم خودشان پشیمان کرد. او تصمیم گرفت بعد از این 2 قهرمانی ، از دنیای فوتبال خداحافظی کند و کفش هایش را آویزان ...
نکته : او بعد از پله ، به عنوان دومین بازیکن برتر قرن 20 انتخاب شد !!!
در پیراهن تیم ملی هلند نیز او او در سال 1974 به عنوان نایب قهرمانی جام جهانی دست یافت و بهترین بازیکن آن رقابت ها نیز شد. در سال 1976 نیز با پیراهن هلند در جام ملت های اروپا مقام سومی را به دست آورد. او در مجموع 48 بازی ملی ، 33 گل به ثمر رساند. در سال ۱۹۷۷ در تصمیمی ناگهانی از بازیهای ملی خداحافظی کرد. دلیل این کار در آن زمان اینطور اعلام شد که نمیخواست در جام جهانی کشور کودتا زده آرژانتین که مردم بسیاری قربانی آن شده بودند شرکت کند.
اما او فوتبال را کنار نگذاشت. یک سال پس از خداحافظی از مستطیل سبز ، درحالی که همانند استاد خود ، رینوس میشل مدرک مربیگری نداشت ، کاری مربیگری را در آژاکس آغاز کرد. در دوران 3 ساله حضور خود به عنوان سرمربی آژاکس ، 2 بار موفق به بردن جام حذفی هلند و یک بار نیز موفق به قهرمانی در مسابقات جام در جام اروپا ( مسابقه ای بین قهرمانان جام های حذفی کشورهای مختلف) شد.
سال 1988 او دوباره آمستردام را به مقصد کاتالونیا ترک کرد. در حالی که هشت سال سرمربی بارسلونا بود ، موفق به کسب این افتخارات شد :
4 بار قهرمانی متوالی در لالیگا
یک بار قهرمان کوپا دل ری
3 بار قهرمانی در سوپرجام اسپانیا
یک بار قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا
یک بار قهرمانی جام در جام اروپا
و یک بار قهرمانی سوپرجام اروپا
او در 2 فصل آخر علاوه بر اینکه موفق به کسب جامی نشد ، اختلافاتی را نیز با جوزپ لوییس نونیز نیز داشت و این باعث شد در سال 1996 از هدایت باشگاه برکنار شود. البته فعالیت کرایف در بارسلونا فقط به مربیگری ختم نمیشود. او در بازسازی و ارتقای سطح لاماسیا نقش اصلی را داشت. همچنین در سال های 2003 تا 2005 مشاور خوآن لاپورتا ، مدیرعامل وقت باشگاه بود.
کرایف در سال 1979 که آخرین سال حضورش در بارسلونا به عنوان بازیکن را تجربه میکرد ، پیشنهاد داد تا بارسلونا از منطقه لاماسیا که برای استفاده به عنوان بخش مدیریت عمومی باشگاه استفاده میشد ، به عنوان مکانی برای جذب و پرورش بازیکنان جوان و مستعد استفاده کند. او بعد از بازگشت به بارسلونا به عنوان سرمربی ، همچنان به جوان گرایی علاقه زیادی داشت و از بازیکنان جوان زیادی همانند جوزپ گواردیولا در ترکیب خود استفاده میکرد. 1996 فرصتی شد برای بازسازی و ارتقای سطح لاماسیا. کرایف آخرین فعالیت خود را در بارسلونا انجام داد و همین کار ، باعث شد ستارگان زیادی همانند آندرس اینیستا ، ژاوی هرناندز ، جرارد پیکه ، کارلوس پویول ، سرخیو بوسکتس و لیونل مسی در این آکادمی رشد کنند و تاریخ کاتالان ها را بسازند.
وی همچنین طی سال های 2009 تا 2013 برای 4 بازی هدایت تیم ملی کاتالونیا را به عهده گرفت که 2 برد و 2 تساوی را به همراه داشت.
او از دیدگاه فرانس فوتبال بعد از رینوس میشل ، سر الکس فرگوسن و آریاگو ساکی به عنوان چهارمین مربی برتر تاریخ انتخاب شده است.
یوهان کرایف که به سیگار کشیدن زیاد معروف بود ، در سال 2015 به سرطان ریه مبتلا شد و در 24 مارس 2016 در سن 68 سالگی درگذشت.
سخنان معروف یوهان کرایف :
"من به دو چیز اعتیاد دارم اولی فوتبال و دومی سیگار اولی همه چیز به من داد ولی دومی همهٔ آن را پس گرفت"
" تکنیک، توانایی قل دادن توپ بیش از هزار بار نیست و اگر این بود هزاران نفر از تماشای این نعمت در سیرک بهره میبردند و نیازی به آمدن به استادیوم فوتبال نبود. تکنیک یعنی پاس دادن توپ با یک ضرب از پای راست شما با سرعت مناسب به سوی پای راست هم تیمی شما "
" بازیکنی که با توپ در هوا بازی میکند و به ۴ مدافع فرصت بازگشت کامل به دفاع را میدهد، بازیکن فوتبال نیست و بهتر است هنر خود را در سیرک نشان دهد "
" بهترین بازیکنها را برای هر پست به خدمت بگیرید ولی مطمئن باشید که قویترین تیم را نخواهید ساخت بلکه تیمی را تشکیل خواهید داد که از بهترین مهرهها به شکل مجزا تشکیل شده است "
" چرا باشگاههای کوچک توانایی شکست باشگاههای ثروتمند را ندارند؟ هرگز ندیدم کیسهای از پول گل بزند "
" در تیم من، دروازهبان شروع کننده حمله و مهاجمها شروعکننده دفاع هستند "
" بازیکنهایی که رهبر واقعی نیستند و به آن تظاهر میکنند، معمولا آنهایی هستند که در جریان بازی اشتباه هم تیمیشان را بارها به او گوشزد میکنند. رهبر واقعی تیم همیشه باور دارد که اشتباه از هر بازیکنی سر خواهد زد "
" در فوتبال به طور متوسط هر بازیکن سه دقیقه توپ را در اختیار دارد. بنابراین مهمترین قسمت بازی هر بازیکن آن است که در ۸۷ دقیقه باقی مانده که توپ را در اختیار ندارد، به چه شکل بازی میکند و این مبنای مقایسه بازیکن خوب و بد است "
" وقتی شما برنده چیزی باشید، دیگر ۱۰۰ درصد نیستید، بلکه ۹۰ درصد شدهاید. چرا که بردن مانند باز کردن آب گاز دار است و وقتی که برای بار اول بازی میکنید، قسمت از گاز بطری برای همیشه از بین می رود "
" من انسانی مذهبی نیستم. در اسپانیا هر ۲۲ بازیکن نشان صلیب را درست میکنند و پس از آن به زمین میآیند. اگر قرار بود این کشیدن صلیب جواب بدهد، تمام بازیها مساوی میشد "
" وقتی توپ در اختیار شماست، باید تا میتوانید زمین را برای خودتان بزرگ کنید و زمانی که توپ در دست حریف شماست، باید زمین از همیشه کوچک تر باشد "
" کیفیت بالای تیم بدون نتیجهگیری هیچ معنایی ندارد. نتیجهگیری بدون کیفیت هم خستهکننده است "
" من بسیار اذیت میشوم، وقتی میبینیم استعدادهای فوتبال با آمار و ارقام کامپیوتر رد میشوند. بر اساس این آمار، من توسط آکادمی آژاکس رد شده بودم. وقتی ۱۵ ساله بودم نمیتوانستم با شوت پای چپم ۱۵ متر و پای راستم بیشتر از ۲۰ متر توپ را حرکت دهم. کیفیت من با هیچ کامپیوتری قابل رویت نبود "
" فوتبال بازی کردن بسیار ساده است ولی ساده بازی کردن فوتبال بسیار دشوار است "
" فرادی که در سطح من نیستند نمی توانند به جایگاه من لطمه ای بزنند "
" هر اشکالی در کار٬ امتیازی را نیز در خود دارد "
" تکنیک این نیست که بتوانی ۱۰۰۰ بار با توپ شعبده بازی کنی. هرکسی می تواند با تمرین این کار را انجام دهد. تازه آن موقع طرف به درد سیرک می خورد "
" اگر نمی توانی برنده شوی٬ کاری کن که بازنده نشوی "
" باید کاری کنیم که بدترین بازیکن حریف بیشتر از همه توپ بگیرد. در این صورت توپ را به سرعت از آنها می گیریم "
.
.
.
امیدوارم لذت برده باشید