استراتژی قلعه خالی سی و دومین استراتژی از سی و شش استراتژی چینی است. این استراتژی شامل استفاده از روانشناسی معکوس (و شانس) برای فریب دشمن به این فکر است که یک مکان خالی پر از تله و کمین است و در نتیجه دشمن را وادار به عقب نشینی می کند. برخی از نمونه ها در بخش های زیر ذکر شده است.
سائو سائو
طبق گزارش Sanguozhi، در سال 195، استراتژی قلعه خالی توسط جنگ سالار کائو کائو علیه رقیبش لو بو در یک حادثه در شهرستان چنگشی (乘氏縣؛ جنوب غربی شهرستان جویه امروزی، شاندونگ) استفاده شد. در تابستان همان سال، لو بو به شهرستان دونگمین (東緡縣؛ شمال شرقی شهرستان جین شیانگ امروزی، شاندونگ) رفت و حدود 10000 سرباز را برای حمله به کائو کائو جمع آوری کرد. در آن زمان، کائو کائو سربازان بسیار کمی همراه خود داشت، اما او کمینی برپا کرد و توانست لو بو را شکست دهد.[1]
وی شو (魏書) گزارش مفصل تری از کمین ارائه کرد. کائو کائو بیشتر نیروهای خود را برای جمع آوری غلات به بیرون فرستاده بود، بنابراین کمتر از 1000 مرد در پایگاه خود در دسترس داشت، که با این تعداد مرد نمی توانست به خوبی از آن دفاع کند. زمانی که لو بو ظاهر شد، کائو کائو به تمام سربازان موجود خود دستور داد تا از پایگاه دفاع کنند و حتی به زنان دستور داد تا روی دیوارها نگهبانی بدهند. در غرب پایگاه کائو کائو یک داک و در جنوب آن یک جنگل عمیق قرار داشت. لو بو مشکوک شد که یک کمین وجود دارد، بنابراین به افراد خود گفت: "کائو کائو بسیار حیله گر است. ما نباید در کمین او بیفتیم." او سپس نیروهای خود را به 10 لی ( مایل چینی ) در جنوب پایگاه کائو کائو هدایت کرد و اردوگاه خود را در آنجا مستقر کرد. روز بعد، لو بو آمد تا به کائو کائو حمله کند، و تا آن زمان، کائو کائو واقعاً در نزدیکی دایک با سربازانی که از جمع آوری غلات برگشته بودند، کمین کرده بود. نیروهای لو بو در کمین افتادند و شکست خوردند.[2]
"کمین" ذکر شده در Sanguozhi به کمینی اشاره دارد که نیروهای لو بو در روز دوم به دام افتادند، همانطور که در وی شو توضیح داده شده است. این حادثه در زیژی تونگجیان سیما گوانگ نیز ذکر شده است. با این حال، حساب Zizhi Tongjian، که ترکیبی از حساب های Sanguozhi و Wei Shu بود، به رویدادهای روز اول اشاره نکرد - که در مورد Cao Cao بود که تمام سربازان موجود خود را برای دفاع از پایگاه فرستاد و به زنان دستور داد تا روی دیوارها نگهبانی دهند.
مناظره
یی ژونگتیان، استاد تاریخ از دانشگاه شیامن، در پاسخ به انتقاد مورخ دانشگاه فودان، ژو ژنه و یک مفسر آنلاین معروف به "هنگچایانگ ویلی" (红茶杨威利) در کتاب خود پین سان گوئو (品三国) درباره این حادثه اظهار نظر کرد. پیش از این، یی به این حادثه اشاره کرد و در یک سخنرانی در برنامه تلویزیونی اتاق سخنرانی گفت: "حقوق کائو کائو برای اختراع استراتژی قلعه خالی از او ربوده شده است". ژو ادعا کرد که استراتژی قلعه خالی قبلاً در تاریخ استفاده نشده بود، بنابراین هیچ "حقوقی" برای اختراع آن وجود نداشت. مفسر آنلاین استدلال کرد که این حادثه به عنوان استفاده از استراتژی قلعه خالی به حساب نمی آید.
یی از ادعای خود دفاع کرد و گفت که حادثه در سال 195 به دلیل شرایطی که در آن مورد استفاده قرار گرفت معتبر است، که بسیار شبیه به حوادث مربوط به ژائو یون و ون پینگ بود (به بخش های زیر مراجعه کنید). کائو کائو با استفاده از ویژگی های جغرافیایی ("جنگل عمیق") و با دستور دادن به زنان برای نگهبانی روی دیوارها سعی داشت لو بو را گیج کند تا لو بو مشکوک شود که او در این منطقه کمین کرده است. جنگل عمیق» و لو بو را فریب دهید تا با استقرار زنان به عنوان سرباز به پایگاه «ضعیف دفاع» خود حمله کند تا نشان دهد که چقدر «ناامید» برای ایجاد یک دفاع است. این ترفند جواب داد زیرا لو بو را در زمانی که می خواست حمله کند مردد کرد. کائو کائو زمان کافی برای راه اندازی یک کمین واقعی خریده بود و لو بو را شکست داد که روز بعد دوباره برای حمله آمد.
ژائو یون
ژائو یون بیژوان (趙雲別傳؛ بیوگرافی غیررسمی ژائو یون) به حادثه ای در مورد ژائو یون، ژنرالی تحت فرماندهی جنگ سالار لیو بی، با استفاده از استراتژی قلعه خالی در طول نبرد رودخانه هان در سال 219، که بین لیو بی و رقیبش درگیر شد، اشاره کرد. کائو کائو به عنوان بخشی از کمپین هانژونگ.
این حادثه پس از شکست و کشته شدن ژنرال کائو کائو، شیاهو یوان، در نبرد قبلی کوه دینجون رخ داد. نیروهای کائو کائو در حال انتقال آذوقه به تپه شمالی بودند که ژنرال لیو بی، هوانگ ژونگ، این موضوع را شنید و گروهی از سربازان، از جمله برخی از مردان ژائو یون، را هدایت کرد تا آذوقه را تصاحب کنند. هنگامی که هوانگ ژونگ پس از مدت ها برنگشت، ژائو یون ده ها سوار را در جستجوی هوانگ رهبری کرد. گروه جستجوی ژائو یون با نیروهای کائو کائو روبرو شد و آنها را درگیر جنگ کرد، اما تعداد آنها بیشتر بود و مجبور شدند با افراد کائو کائو در تعقیب به اردوگاه عقب نشینی کنند. ژانگ یی زیردستان ژائو یون می خواست دروازه های اردوگاه را ببندد تا از ورود دشمن جلوگیری کند. با این حال، ژائو یون دستور داد دروازه ها باز شوند، همه پرچم ها و پرچم ها پنهان شوند و طبل های جنگ خاموش شوند. نیروهای کائو کائو فکر کردند که در داخل اردوگاه ژائو یون کمین وجود دارد بنابراین عقب نشینی کردند. درست در آن زمان، ژائو یون ضد حمله ای را آغاز کرد و افرادش با صدای بلند بر طبل جنگ کوبیدند و تیرهایی به سمت دشمن شلیک کردند. سربازان کائو کائو شوکه شدند و به هم ریختند. برخی از آنها در حالی که سراسیمه فرار می کردند، یکدیگر را زیر پا گذاشتند و بسیاری از آنها در عجله برای فرار به رودخانه هان افتادند و غرق شدند. وقتی لیو بی بعداً برای بازرسی اردوگاه آمد، ژائو یون را تحسین کرد و ضیافتی برای جشن پیروزی او برگزار کرد.
ون پینگ
Weilüe به حادثه ای در مورد استراتژی قلعه خالی توسط ژنرال ون پینگ در نبرد بین نیروهای ایالت های کائو وی و وو شرقی در دوره سه پادشاهی اشاره کرد. مشخص نیست که این نبرد کدام بود، اما می توانست نبرد جیانگلینگ 223 باشد.
رهبر وو، سون کوان، هزاران سرباز را رهبری کرد تا به قلعه ای که توسط ژنرال وی، ون پینگ دفاع می شد، حمله کنند. در آن زمان باران شدیدی بارید و بسیاری از استحکامات آسیب دید. غیرنظامیان در قلعه به مزارع دورتر عقب نشینی کرده بودند، بنابراین نمی توانستند در تعمیر استحکامات کمک کنند، و زمانی که سان کوان با افرادش وارد شد، برخی از تعمیرات هنوز تکمیل نشده بود. وقتی ون پینگ شنید که سان کوان آمده است، مطمئن نبود که چه کاری باید انجام دهد، اما در نهایت نقشه ای برای فریب دادن او تنظیم کرد. او به همه افراد در قلعه دستور داد تا در حالی که او پشت دیوارها پنهان شده بود، زیر پوشش بمانند و توهم یک قلعه خالی را ایجاد کرد. همانطور که ون پینگ انتظار داشت، سان کوان مشکوک شد و به زیردستانش گفت: "شمالی ها این مرد (ون پینگ) را یک رعایای وفادار می دانند، به همین دلیل دفاع از این فرماندهی را به او سپردند. حالا که من نزدیک می شوم، او این کار را انجام می دهد. هیچ حرکتی انجام نده. یا باید چیزی در آستین دارد یا اینکه نیروهای کمکی اش رسیده است." سپس سان کوان نیروهای خود را بیرون کشید.[6]
مورخ Pei Songzhi اظهار داشت که حساب Weilüe با گزارش اصلی در Sanguozhi مطابقت ندارد. سانگوژی خاطرنشان کرد: "سان کوان 50000 سرباز را رهبری کرد تا ون پینگ را در شیانگ (石陽) محاصره کنند. وضعیت بسیار بحرانی بود اما ون پینگ دفاع محکمی انجام داد. سون کوان نیروهای خود را پس از بیش از 20 روز عقب نشینی کرد و ون پینگ رهبری کرد. افرادش در حالی که در حال عقب نشینی بودند به آنها حمله کند و آنها را شکست داد.»
ژوگه لیانگ
مجسمههای چوبی ارتش سیما یی در حال فرار از پیرمردی که جلوی شهر خالی را جارو میکند، در هواکسیلو، بوژو، آنهویی
یکی از شناختهشدهترین نمونههای استفاده از استراتژی قلعه خالی، یک حادثه تخیلی در رمان عاشقانه سه پادشاهی است که رویدادهای تاریخی اواخر سلسله هان و دوره سه پادشاهی را رمانتیک میکند. این رویداد در طول اولین از یک سری کمپین ها - معروف به اکسپدیشن های شمالی ژوگه لیانگ - به رهبری ژوگه لیانگ صدراعظم شو هان برای حمله به ایالت رقیب شو، کائو وی، رخ داد.
در اولین سفر شمالی، تلاش های ژوگه لیانگ برای فتح شهر وی چانگان با شکست شو در نبرد جیتینگ تضعیف شد. با از دست دادن جیتینگ (شهرستان کوین آن کنونی، گانسو)، مکان فعلی ژوگه لیانگ، شیچنگ (西城؛ گمان می رود در 120 لیتی جنوب غربی تیانشوی امروزی، گانسو واقع شده باشد)، در معرض خطر قرار گرفت و در معرض خطر قرار گرفت. مورد حمله ارتش وی قرار گرفت. در مواجهه با خطر قریب الوقوع، در حالی که ارتش اصلی شو در جاهای دیگر مستقر شده بود و تنها گروه کوچکی از سربازان در شیچنگ همراه او بودند، ژوگه لیانگ ترفندی برای جلوگیری از نزدیک شدن دشمن به کار گرفت.
ژوگه لیانگ دستور داد همه دروازهها را باز کنند و به سربازانی که به شکل غیرنظامی مبدل شده بودند، دستور داد تا جادهها را جارو کنند در حالی که او روی سکوی دید بالای دروازهها با دو پسر صفحهای در کنارش نشسته بود. او با نواختن گوقین خود، تصویری آرام و ترکیبی را به تصویر کشید. هنگامی که ارتش وی به رهبری سیما یی وارد شد، سیما از منظره ای که در مقابل او بود غافلگیر شد و پس از مشکوک شدن به کمین در شهر دستور عقب نشینی داد. ژوگه لیانگ بعداً توضیح داد که استراتژی او یک استراتژی خطرناک بود. این کار به این دلیل بود که ژوگه لیانگ به یک تاکتیکدان نظامی محتاط که به سختی ریسک میکرد، شهرت داشت، بنابراین سیما یی به این نتیجه رسید که با دیدن آرامش ژوگه مطمئناً کمینی وجود دارد.
![](https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/d/d4/%E8%8A%B1%E6%88%8F%E6%A5%BC_%E6%9C%A8%E9%9B%95_%E7%A9%BA%E5%9F%8E%E8%AE%A1.jpg)
به عنوان موضوع مطالعه دانشگاهی
کریستوفر کاتن، اقتصاددان از دانشگاه کوئینز، و چانگ لیو، دانشجوی کارشناسی ارشد، از تئوری بازی برای مدل سازی استراتژی های بلوف استفاده شده در افسانه های نظامی چینی لی گوانگ و 100 سوارش (144 قبل از میلاد) و ژوگه لیانگ و خالی استفاده کردند. شهر (228 م). در مورد این افسانه های نظامی، محققان دریافتند که بلوف زدن به طور طبیعی به عنوان استراتژی بهینه در هر موقعیت به وجود می آید. یافته ها تحت عنوان 100 Horsemen and the ცარიელი شهر: بررسی نظری بازی فریب در افسانه نظامی چینی در مجله تحقیقات صلح در سال 2011 منتشر شد.[9][10]
تاریخی بودن
اساس این داستان در رمان عاشقانه سه پادشاهی، حکایتی است که توسط یکی از گوا چونگ (郭沖) در اوایل سلسله جین (266-420) به اشتراک گذاشته شده است.[11] در قرن پنجم، پی سونگجی این حکایت را به عنوان حاشیهنویسی به زندگینامه ژوگه لیانگ در متن تاریخی قرن سوم سانگوزی اضافه کرد. حکایت از این قرار است:
ژوگه لیانگ در یانگ پینگ (陽平؛ در اطراف هانژونگ امروزی، شانشی) پادگان کرد و به وی یان دستور داد تا نیروها را به شرق هدایت کند. او تنها 10000 مرد را برای دفاع از یانگ پینگ پشت سر گذاشت. سیما یی 200000 سرباز را رهبری کرد تا به ژوگه لیانگ حمله کنند و او یک میانبر در پیش گرفت و ارتش وی یان را دور زد و به مکانی در 60 لیوان دورتر از محل ژوگه لیانگ رسید. پس از بازرسی، سیما یی متوجه شد که شهر ژوگه لیانگ ضعیف است. ژوگه لیانگ می دانست که سیما یی نزدیک است، بنابراین به فکر فراخواندن ارتش وی یان برای مقابله با سیما یی افتاد، اما دیگر دیر شده بود و افرادش نگران و وحشت زده بودند. ژوگه لیانگ آرام ماند و به افرادش دستور داد که همه پرچم ها و بنرها را پنهان کنند و طبل های جنگ را خاموش کنند. سپس دستور داد تمام دروازه ها را باز کنند و به افرادش گفت که زمین را جارو و گرد و خاک کنند. سیما یی این تصور را میدانست که ژوگه لیانگ مردی محتاط و محتاط است و از منظرهای که در مقابلش بود گیج شده بود و گمان میکرد که یک کمین وجود دارد. سپس نیروهای خود را بیرون کشید. روز بعد، ژوگه لیانگ دست هایش را زد، خندید و به یکی از دستیاران گفت که سیما یی فکر می کند که یک کمین وجود دارد و عقب نشینی کرده است. بعداً پیشاهنگان او برگشتند و گزارش دادند که سیما یی واقعاً عقب نشینی کرده است. سیما یی وقتی بعداً متوجه این نیرنگ شد بسیار ناراحت شد.
وقتی ژوگه لیانگ در یانگ پینگ پادگان شد، سیما یی به عنوان فرمانده منطقه ایالت جینگ خدمت می کرد و در وانچنگ (宛城؛ منطقه وانچنگ کنونی، نانیانگ، هنان) مستقر شد. او تنها پس از مرگ کائو ژن (در سال 231) با ژوگه لیانگ در گوانژونگ درگیر شد. بعید بود که دولت وی به سیما یی دستور داده باشد که ارتشی از وانچنگ را رهبری کند تا از طریق شیچنگ (西城؛ آنکانگ امروزی، شانشی) به شو حمله کند، زیرا در آن زمان باران شدیدی میبارید (که مانع عبور و مرور میشد). قبل و بعد از آن دوره زمانی، هیچ نبردی در یانگ پینگ صورت نگرفت. اگر سیما یی 200000 سرباز را برای حمله به ژوگه لیانگ هدایت میکرد، میدانست که موقعیت ژوگه لیانگ ضعیف دفاع میشود و مشکوک بود که کمینی در کار است، میتوانست به نیروهایش دستور دهد به جای عقبنشینی، موقعیت ژوگه لیانگ را محاصره کنند. در بیوگرافی وی یان آمده است: "هر بار که وی یان به دنبال ژوگه لیانگ برای نبرد می رفت، او درخواست می کرد که یک گروه جداگانه متشکل از 10000 نفر را فرماندهی کند و مسیر دیگری را طی کند و با نیروی اصلی ژوگه لیانگ در گذرگاه تانگ ملاقات کند. ژوگه لیانگ این طرح را رد کرد. و وی یان احساس کرد که ژوگه لیانگ یک ترسو است و شکایت کرد که از استعداد او به خوبی استفاده نشده است." همانطور که در بیوگرافی وی یان ذکر شده است، ژوگه لیانگ هرگز موافقت نکرد که به وی یان اجازه دهد یک گروه جداگانه متشکل از هزاران نیرو را فرماندهی کند. اگر حکایت گو چونگ درست بود، چگونه ممکن بود که ژوگه لیانگ به وی یان اجازه دهد تا ارتش بزرگتری را به جلو رهبری کند، در حالی که او با ارتش کوچکتری از پشت سرش میآمد؟ حکایت گو چونگ توسط شاهزاده فوفنگ (سیما جون، پسر سیما یی) تأیید شد. با این حال، داستان سیما یی را در یک دید منفی قرار می دهد و منطقی نیست که پسری داستانی را که پدرش را تحقیر می کند تأیید کند. با خواندن جمله "شاهزاده فوفنگ حکایت گو چونگ را تایید کرد" می توان گفت که این حکایت جعلی است.
شواهد از منابع تاریخی نشان می دهد که سیما یی در آن زمان واقعاً در جیتینگ نبوده است. نبرد جیتینگ در سال 228 اتفاق افتاد، اما بیوگرافی سیما یی در کتاب جین ادعا کرد که در سال 227، سیما یی در وانچنگ در شمال استان جینگ مستقر بود. او ارتشی را برای سرکوب شورش منگ دا در سینچنگ (新城؛ در شمال غربی هوبی امروزی) رهبری کرد و پس از پیروزی به وانچنگ بازگشت. بعداً، او به پایتخت امپراتوری لوئویانگ رفت تا با امپراتور وی، کائو روئی ملاقات کند، که قبل از دستور دادن به او برای بازگشت به وانچنگ، در مورد برخی از امور با او مشورت کرد.[14] سیما یی تنها پس از 230 با ژوگه لیانگ درگیر جنگ شد.[15]
یی ژونگتیان، استاد دانشگاه شیامن، در کتاب خود پین سان گوئو (品三国) درباره این حادثه اظهار نظر کرد. وی به سه مشکل در داستان اشاره کرد:[4]
سیما یی جرأت حمله را نداشت زیرا می ترسید در داخل قلعه کمینی باشد. اگر چنین بود، او میتوانست دریچههایی را بفرستد تا جلوتر دیده شوند و بررسی کنند که آیا واقعاً یک کمین وجود دارد یا خیر.
Romance of the Three Kingdoms این توصیف را ارائه کرد: «(سیما یی) ژوگه لیانگ را دید که بر بالای دروازه ها نشسته و لبخند می زند و گوکین خود را می نوازد و از اطراف خود غافل است. یی و ژوگه لیانگ باید خیلی کوتاه میآمدند، وگرنه سیما نمیتوانست به این وضوح اعمال ژوگه را مشاهده کند. اگر چنین بود، سیما یی می توانست به یک کماندار دستور دهد ژوگه لیانگ را بکشد.
هم در حکایت گو چونگ و هم در داستان عاشقانه سه پادشاهی گفته می شود که ارتش سیما یی از نظر اندازه بر ارتش ژوگه لیانگ برتری دارد: حکایت گو چونگ بیان می کند که سیما یی 200000 مرد داشت در حالی که ژوگه لیانگ 10000 مرد داشت. Romance of the Three Kingdoms اشاره کرد که سیما یی 150000 مرد داشت در حالی که ژوگه لیانگ فقط 2500 مرد داشت.[17] اگر چنین بود، سیما یی می توانست به سربازان خود دستور دهد ابتدا قلعه ژوگه لیانگ را محاصره کنند و سپس منتظر فرصتی برای حمله باشند.
لی یوان
بر اساس منابع تاریخی مانند کتاب قدیمی تانگ، کتاب جدید تانگ و زیژی تونگجیان، لی یوان، امپراتور بنیانگذار سلسله تانگ، قبل از شروع شورش علیه ترک ها، در سال 618 میلادی از استراتژی مشابهی در نبرد با ترک ها استفاده کرد. سلسله سوئی در اوایل سال 618، لی یوان هنوز یک ژنرال سوئی بود و پایگاه او جین یانگ (晉陽؛ تایوان امروزی، شانشی) بود. وقتی شایعاتی شنید که امپراتور یانگ میخواهد او را اعدام کند، برای نجات خود شروع به تدارک شورش علیه سلسله سوئی کرد. در ماه مه 618، ترک ها با رهبر جنگ لیو ووژوو متحد شدند تا به سلسله سوئی حمله کنند تا قلمرو به دست آورند. جین یانگ یکی از اهداف آنها شد.
در همان زمان، لی یوان به تازگی وانگ وی (王威) و گائو جونیا (高君雅) را دستگیر کرده بود، دو مقامی که امپراتور یانگ برای جاسوسی از او فرستاده بود. او همچنان مشغول طراحی شورش خود بود.[18] علاوه بر این، او به دو دلیل برای نبرد با ترکان آماده نبود. اولاً، سواره نظام ترک آنقدر قدرتمند بود که لی یوان مطمئن نبود که نیروهایش می توانند دشمن را شکست دهند. ثانیاً، حتی اگر لی یوان در نبرد پیروز شود، با این وجود متحمل خسارات قابل توجهی خواهد شد که شورش او علیه سلسله سوئی را تضعیف می کند.
بنابراین لی یوان به سربازان خود دستور داد در جین یانگ پنهان شوند و دروازه های شهر را کاملا باز بگذارند. شیبی خان که سواره نظام ترک را رهبری می کرد، دید که شهر خالی از سکنه به نظر می رسد و ترسید که ممکن است کمینی در کار باشد، لذا وارد نشد. لی یوان سپس به پسرش لی شیمین و پی جی دستور داد تا نیروهای خود را وادار کنند تا در اردوگاههای خالی که قبلاً برپا کرده بودند با صدای بلند طبل جنگ را بکوبند تا این توهم ایجاد شود که نیروهای کمکی به جین یانگ رسیدهاند. شیبی خان چنان ترسیده بود که پس از دو روز عقب نشینی کرد.