اختصاصی طرفداری - از روزی که اوله گونار سولسشر هدایت منچستریونایتد را عهده دار شده من در وبسایت طرفداری 6 یادداشت تحلیلی درباره او، مسیرش و آنچه در یونایتد در حال رخ دادن است، نوشته ام. تمامی این یادداشت ها البته به جز آخرین یادداشت، همواره بر خلاف جریان آب بوده و کامنت های مخاطبان سایت نیز اکثرا در راستای مخالفت با آن بوده است.
اینجا بیش از دو سال پیش از این نوشته بودم که ماه عسل سولسشر در یونایتد به پایان رسیده و او با چالش های جدی در نخستین فصل حضورش (به طور کامل) در یونایتد رو به رو خواهد بود. اینجا در اواخر فصل نقل و انتقالات نخست سولسشر و در شرایطی که روملو لوکاکو در آستانه فروش بود از تناقض موجود در رفتارهای مدیران یونایتد و در راس آن ها اد وودوارد نوشتم و از این گفتم که ناگهان چگونه هری مگوایری که فصل گذشته برای ژوزه مورینیو به بهانه قیمت زیادش خریداری نشد، با قیمتی گزاف تر تقدیم سرمربی دیگری شده است! اینجا و پس از شکست در نیمه نهایی لیگ اروپا مقابل سویا برای اولین بار (احتمالا در تمامی رسانه های دنیا) از سپر رسانه ای منزجر کننده ای که دوستان سرمربی یونایتد در رسانه های کلیدی بریتانیا به راه انداخته اند صحبت کردم و به رفتارهای دوگانه امثال گری نویل، ریو فردیناند و پل اسکولز اشاره داشتم. اینجا پس از شکست مقابل ویارئال و در پایان فصل دوم سولسشر از این نوشتم که سرمربی نروژی عملا هیچ دستاوردی نداشته و «مسیر درستی» که مافیای رسانه ای او از آن صحبت می کنند، هیچ وجود خارجی ندارد.
کمی بعدتر و پس از نخستین لغزش مقابل ساوتهمپتون در فصل جاری، اینجا از این گفتم که راهِ رو به ترکستانِ سرمربی نروژی با قدرت ادامه دارد و منچستریونایتد بعید است در هیچ دنیایی با او به نتیجه برسد. در نهایت در این یادداشت و پس از تساوی مقابل اورتون از این مساله گفتم که لیورپول با توجه به سه فصلی که یونایتد با اوله گونار سولسشر معطل شده، این فرصت را دارد تا تعداد قهرمانی هایش را با دشمن دیرینه اش در عدد 20 مساوی کند.
حالا سرانجام شد آنچه باید می شد. اوله گونار سولسشر، سرمربی سابق کاردیف، پس از نابودی تاریخی مقابل لیورپول در اولدترافورد، تحقیر خنده دار مقابل سیتی و گیلاس روی کیک مقابل واتفورد (!) از هدایت یونایتد برکنار شد. روضه های آخر گری نویل در شام آخر اسکای اسپورتس بریتانیا و پس از نابودی مقابل لیورپول و سیتی هم مشخص بود که دیگر خریداری ندارد و قرار نیست اتفاق جدیدی را باعث شود. همه چیز اما می دانید از کجا شروع شد؟ دقیقه 90 بازی مقابل پاری سن ژرمن در یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان در سال 2019. جایی که یونایتد در بازی ای که احتمالا باید به اندازه دیدار مقابل لیورپول گل می خورد، تا اواخر بازی با نتیجه 2-1 از حریف پیش بود اما در مجموع در آستانه حذف قرار داشت. دیوگو دالو ضربه ای از ناکجا آباد به سمت دروازه بوفون روانه کرد، ضربه ای که اگر مانعی در برابرش نبود، احتمالا وارد دروازه نمی شد اما پرسنل کیمپمبه، مدافع پاریس، در برابر توپ ظاهر شد و توپ با برخورد به دست او منحرف شد. دقایقی بعد داور اعلام پنالتی کرد و یونایتد در شرایطی که خودش هم نفهمید چه اتفاقی افتاده، توانست به دور یک چهارم پایانی صعود کند. مشکل اینجا بود که پس از این بازی در یک جوگیری تاریخی گری نویل مثل کودکان پنج ساله خواستار ساختن مجسمه سولسشر در اطراف اولدترافورد شد و ریو فردیناند طوری دستانش را به هم از خوشحالی می مالید و از بازگشت یونایتد سخن می گفت که گویی چه اتفاق بزرگی رخ داده است. این «باد کردن» شرایط باعث شد تا در یک تصمیم افتضاح تاریخی اوله گونار سولسشر که در حال حاضر ضعیف ترین رزومه را در بین تمامی 19 مربی دیگر لیگ برتر دارد، به عنوان سرمربی دائم منصوب شود. هواداران یونایتد در آسمان ها سیر می کردند و مافیای رسانه ای نیز همان شب متولد شد و این سرآغاز داستانی بود که یونایتد را سه فصل معطل خودش کرد.
حقیقت ماجرا
حقیقت ماجرا اما همانی است که طی سه سال گذشته در طرفداری فریاد زده ام. تیمی که با 81 امتیاز در فصل دوم ژوزه مورینیو دوم شده بود، به عمد توسط مدیران باشگاه حمایت نشد و از آن روز یونایتد هیچ پیشرفتی نکرده است. دقت کنید که دقیقا «هیچ» پیشرفتی نکرده و در طرف مقابل تمامی رقیبان مستقیمش رو به پیشرفت حرکت کرده اند و طی این سه فصل جام ها را میان خودشان تقسیم کرده اند. یونایتد اما در هیچ «مسیر درستی» قرار ندارد. واژه های مضحک و خنده دار «تیم سازی» و «ارتقاء ترکیب» و یا بیرون کردن بازیکنان مازاد نیز بزرگ ترین کلاه برداری است که مافیای رسانه ای سرمربی نروژی طی این سال ها از هواداران یونایتد داشته و با همین جملات آن ها را فریب داده و معطل کرده اند. حقیقت این است که هیچ «تیم سازی» وجود ندارد. «هیچ» خرید فوق العاده ای برای باشگاه صورت نگرفته (اگر هم صورت گرفته مبلغش چندین برابر پرداخت شده)، «هیچ» بازیکنی به طور مستمر و با ثبات زیر نظر سرمربی پیشرفت نکرده و اتفاقا سرمربی چندین خرید بد داشته، چندین میلیون یورو به باشگاه ضرر زده و چندین بازیکن با کیفیت را نیز از باشگاه فراری داده. از همه این ها هم که بگذریم اصلا در کجای دنیا آمده که مهم ترین شرح وظیفه سرمربی خرید کردن است و باید به یک سرمربی به علت خرید های خوب سه فصل فرصت داد و یکی از بزرگ ترین باشگاه های دنیا را صرفا در اختیار فردی قرار داد که خوب خرید می کند؟ اگر به خرید کردن است که یونایتد می توانست ناصر الخلیفی، جوزپه ماروتا و یا بگیریستین را سرمربی کند. اکنون بن سلمان هم در دسترس است، او هم قرار است بهترین خریدهای ممکن را برای نیوکاسل بکند و ترکیب تیم را ارتقاء دهد و با این منطق می تواند بهترین گزینه برای هدایت یونایتد روی نیمکت باشد! در یادداشت آینده به طور مفصل از این مسئله و اینکه چیزی تحت عنوان «تیم سازی» توسط اوله گونار سولسشر هیچ وجود خارجی ندارد، به طور فنی صحبت خواهم کرد.
شرایط اما در یونایتد بعد از 81 امتیاز ژوزه مورینیو هیچ تغییری که نکرده، بدتر هم شده است. سه فصل یکی از بزرگ ترین باشگاه های دنیا معطل مانده و رقیبان مستقیمش جام ها را یکی پس از دیگری میان خود تقسیم کرده اند و یونایتد هیچ چیزی نبرده و هیچ دستاوردی نداشته است. سه فصل است که هواداران یونایتد دل خودشان را با اینکه سرمربی بدون رزومه شان خوب مصاحبه می کند، در برابر دوربین لبخند می زند، از بازیکنان تعریف الکی می کند و اجازه می دهد پل پوگبا هر کاری دلش می خواهد بکند، خوش کرده اند و در طرف مقابل رقیبان یکی پس از دیگری در دنیای واقعی افتخار کسب می کنند و پیشرفت می کنند.
راهکار چیست؟
راهکار همانی است که طی 8 سال گذشته در طرفداری فریاد زده ام. یونایتد باید یک سرمربی رزومه دار، به روز و مدرن جذب کند. ده ها نفر هستند که آینده مربی گری دنیا هستند و می توانند برای یونایتد مفید باشند. انتصاب چنین فردی بخش اول ماجرا است. بخش بعدی مربوط به حمایت تمام و کمال از او می شود. همین حمایت تمام و کمالی که سه فصل از فرد اشتباهی به نام اوله گونار سولسشر صورت گرفت، عینا و بدون کم و کاست باید از یک سرمربی رزومه دار، مدرن و به روز صورت گیرد. بلایی که بر سر دیوید مویس، لوئیس فن خال و ژوزه مورینیو آوردند دیگر نباید تکرار شود. در کنار این مسائل، مافیای زشت رسانه ای سرمربی سابق نروژی باشگاه شامل گری نویل، ریو فردیناند، پل اسکولز،فیل نویل و حتی روی کین باید سکوت مطلق اختیار کنند. هنوز که هنوز است، گری نویل در روضه خانی اش پس از نابودی دوستش مقابل لیورپول از این گفت که آنتونیو کونته فرد درستی نیست! هنوز که اتفاقی نیفتاده همان بلایی که بر سر ژوزه مورینیو آوردند را می خواهند بر سر سرمربی بعدی هم بیاورند و هیچ سرمربی ای نمی تواند در چنین جو مضحکی درست کار کند. منچستریونایتد سه فصل معطل مانده و حالا با اخراج سولسشر این امیدواری وجود دارد که یک بار برای همیشه این تیم پس از دوران فرگوسن به یک «مسیر درست» واقعی بازگردد، البته نه آن مسیر درست خیالی که مافیای رسانه ای سرمربی سابق کاردیف سه فصل با آن همه را معطل خود کرده اند.