عاشق پرسپولیس بودم و بازیکن محبوبم هاشمی نسب بود
تمام پوسترای مهدی رو دیوار اتاقم بود
هاشمی نسب بازیکن فوق العاده ای بود هم دفاع محکمی بود هم تو حمله عالی بود!
همش میومد جلو گل میزد
توپی رو دروازه سانتر میکردن با ی ضربه سر به راحتی دروازه رو باز میکرد
هر بازی گل میزد به استقلال
تمام قهرمانیا و پیروزی های پرسپولیس تو داربی بخاطر هاشمی نسب بود
فک کنم ۴ تا گل به استقلال زد که یکیش پنالتی بود ۲ یا ۳ تای دیگه رو هم فک کنم با هد زد!
حتی از پروین و عابدازه هم محبوب تر شده بود روزنامه ی پرسپولیس همش عکس عشقمی نسب تو تیتر بود
یدفعه خبر اومد داره میره استقلال با ۷۰ میلیون
اصلا کسی باورش نمیشد
من که میگفتم همچین چیزی امکان نداره
مهدی همچنان تو ترکیب پرسپولیس میدرخشید حتی یادمه ی بازی آسیایی مهم گل حساسی زد (فک کنم اینم با ضربه سر بود)
مشخص بود دلش با پرسپولیسه ولی آخر اون اتفاق عجیب افتاد و رفت استقلال!!!
ی حال عجیبی شدم رفتم تو اتاق تا صبح گریه کردم شام هم نخوردم
همه ی پرسپولیسی ها شوکه شدن و ناراحت بودن
با رفیقام سر هاشمی نسب دعوام شد
اونا فحش میدادن من میگفتم چقدر زود یادتون رفت چقدر برامون درخشید و چه گلایی زد واقعا براتون متاسفم
بهم گفتن خیانت کرد رفت استقلال
من جواب دادم مشخص بود میخواست بمونه حتی با نصف پولی هم که استقلال میخواست باهاش قرارداد ببنده حاضر بود بمونه پرسپولیس واسه تیم تو زمین هر کاری میکرد ولی مهدی خیلی محبوب شده بود پروین بهش حسادت کرد نمیتونست ببینه یکی از خودش بالاتر باشه واسه ی همین بهترین بازیکن تیم رو دیگه نخواست
اونا باز تاکید میکردن نباید استقلال میرفت
من میگفتم پس کجا میرفت جز استقلال چه تیمی میتونست با این مبلغ قرارداد ببنده؟ خانواده ی مهدی مشکلات مالی داشتن و اون به این پول نیاز داشت
ولی اونا یاغی گری میکردن حتی یادمه میگفتن هوادارای پرسپولیس حمله کردن خونه ی هاشمی نسب پدر مادرشو بکشن!!
من جلوی همه می ایستادم و به هر قیمت از مهدی دفاع میکردم
بالاخره وقت انتقام رسید...
9 دی 1379 بازی استقلال و پرسپولیس
من مثل همیشه تو استادیوم بودم با پوستر مهدی هاشمی نسب ولی اینبار تو جایگاه هواداران استقلال
بازی خیلی حساس بود
از همون اول پرسپولیسیا به هاشمی نسب فحش میدادن ولی ما بهش میگفتیم مهدی سر طلایی و...
کل شعار های تماشاگرا به هاشمی نسب خلاصه میشد
پرسپولیسیا هو میکردن ما تشویقش میکردیم
فک کنم عادل فردوسی پور هم گزارشگر بازی بود
مشخص بود مهدی زیاد حالش خوب نیست و تحت فشاره نیمه اول هم ی کارت زرد گرفت و ی موقعیت خیلی خوب رو خراب کرد
گل اول رو رهبری فرد از روی نقطه ی پنالتی برای پرسپولیس (که اون زمان اسمش پیروزی بود) زد
ولی بعدش محمد نوازی با ی ضربه کاشته ی فوق العاده از کنار دروازه گل مساوی رو زد
بازی با هیجان دنبال میشد تا اینکه ضربه ی ایستگاهی برای استقلال شد
ی سانتر روی دروازه عابدزاده اومد بیرون ولی هاشمی نسب بلند شد باز هم با ی ضربه ی سر عالی گل زد 💙💙
بالاخره انتقامشو گرفت
عجب لحظه ای بود
انقدر پریدم بالا پایین نزدیک بود پرت شم
سکوت کل پرسپولیسیا رو فرا گرفت
انگار ی بار سنگینی از روی دوش مهدی برداشته شد انقدر فریاد زد که افتاد گوشه ی زمین
هر لحظه حس میکردم داره تنش هایی ایجاد میشه
آخرای بازی علی کریمی که اون موقع خیلی جوون بود به استقلال گل زد و بازی 2-2 مساوی شد شاید فقط یکم کام پرسپولیسیا رو شیرین تر کرد ولی دیگه هاشمی نسب کارشو کرده بود
دیگه فک کنم بازی تموم شده بود یا داشت تموم میشد که برومند کوبوند تو صورت پایان رافت...
درگیری ها به اوج خودش رسید بازیکنا همدیگرو کتک میزدن
داور (که فک کنم کره ای بود) چند نفر رو اخراج کرد از جمله همین برومند
بین تماشاگرا هم داشت تنش ایجاد میشد
آخر بازی خیلیا چند ماه محروم شدن یا افتادن زندان!!
اون دعوای عجیب بیشتر بخاطر فشار روانی که پرسپولیسیا برای رفتن هاشمی نسب به استقلال و بعدش گلی که زد ایجاد شد
پرسپولیس که چند سال بود پیاپی قهرمان میشد چوب بدرفتاری با هاشمی نسب رو خورد و آخر فصل استقلال قهرمان شد
مشخص شد تمام موفقیت های اون تیم پرسپولیس بخاطر مهدی بوده و حالا استقلال قهرمان شد چون اینبار اونا هاشمی نسب رو داشتن
چقدر اون لباس آبی جذاب به مهدی میومد 💙
شک نکنید اگه پرسپولیس نمک نشناسی نمیکرد تو همون زمان با درخشش هاشمی نسب قهرمان آسیا هم میشد و تا الان حسرت نمیکشیدن
جالبه از همون زمان تا حالا پرسپولیسیا هنوزم فحش میدن و میگن هاشمی نسب خودش خواست بره درحالی که مهدی به هیچ چیزی جز پرسپولیس فکر نمیکرد اما پروین با بی شرمی تمام بهش گفت خوش اومدی ما دیگه تو رو نمیخوایم!..