اقا من چن سال پیش یه گوشی سامسونگ نو و تر و تمیز که اون موقع بالاترین گوشی سامسونگ بوده داشتم بعد بچه همسایمون یه گوشی آیفون هم تراز با اون گوشی داشت همینجوری تو دستش دیدمش و از اونجایی که ادمیم دوست داره همه چیو تجربهکنه گفتم بهش میای عوض کنیم؟گوشیم رو سه ماهم نبود خریده بودم فقط میخاستم ایفونو تجربه کنم .گفت باشه . گفت فقط این گوشیمه سالمه کارتونش تو وسایل خونمون گم شده میبینی که خطم هم روشه.گفتم مشکل دیگه ای نداره گفت نه .چون سیمکارتش رو گوشیش بود اعتماد کردم و خب پسره هم ۱۰ سال همسایه و رفیقم بود میشناختمش
اقا گوشیو بهش دادم و گوشیم ازش گرفتم و یه چند ماهی دستم بود اما دیدم رابطه کاربری آیفون به من نمیخوره و بهتره برگردم به اندروید.گذاشتمش استوری برا فروش پسر عموی بابای پیام فرستاد که چند میدیش و اینا من گفتم معاوضه میکنم فقط .یه گوشی سامسونگ داشت خدایی میان رده بود بالاش حدالقل باید ۳ تومن میداد که قبول کنم اما گفت ندارم .هیچی ازش نگرفتم سرتاسر معامله کردیم. فقط گفت کارتونش کو .گفتم واقعیتش مشکلی نداره سیمکارت خودمم چند ماهی روش بوده مطمئنه گفت باشه .گوشیو بهم داد و تموم شد حالا بماند که گوشیش چه مشکلاتی داشت و نگفت بهم و به رو نیاوردم من .اقا چند ماه گذشت من گوشیی که بهم دادو رفتم براش باتری خریدم چون پوکیده بود حدالقل ۳۰۰.۴۰۰ تومن خرجش کردم.یه روزی دیدم پیام داد و گفت که از کلانتری شیراز بهش زنگ زدن و گفتن ازت شکایت شده و گوشی سرقتی بوده.من مات مونده بودم اخه هم سیمکارت خودم هم نفر قبلی رو گوشی بوده و اتفاقی نیفتاد گفتم واقعا میگی گفت اره عکس و مدرک و احضاریه فرستاد اقا ما هم گفتیم باشه تا به پسره بگم ببینم چی میگه .زنگ زدم به رفیقی که ازش گوشیو گرفته بودم گفتم مرد حسابی تو گوشی دزدی به من دادی ؟من رو حساب اعتماد گوشیمو بهت دادم چه کاری بود کردی و در کمال تعجب طرف به من گفت شما؟گفتم یعنی منو نمیشناسی گفت نه !
طرفم خونشون از اون محل رفته بود و کلا متواری شده بود .کلا مات و مبهوت مونده بودم طرف رفاقت ده ساله رو به یه گوشی میفروشه؟
سند و رسیدی هم ازش نداشتم بخام پیگیری کنم .خودمم حوصله دادگاه و دادگاه کشی و مراحلشو نداشتم به خدا سپردمش و گفتم این رسمش نبود.اون طرف شیرازی صاحب اصلی گوشی هم شماره پسر عموی ما رو به دست اورده بود و زنگ زده بود و گفته بود من گوشیمو میخام فقط و شکایتی ندارم.
حالا ماجرای ما از اینجا شروع میشه :
اقوام ما اولش شاکی که چرا اقا گوشی دزدی به من فروختی ،من معذرت خواهی کردم گفتم اقا جریان اینه من گوشی سامسونگ صفرمو بابت این گوشی دادم کف دستمو که بو نکرده بودم این اقا بماند حالا چه حرفایی زد ولی پاشو کرد تو یه کفش که من گوشیو میرم میدم به طرف اما هزینه گوشیمو هم میخام خیلی مدعی و با لحن تند .منم خب دیدم طرف مرام و معرفت نداره که من خودمم قربانی بودم ،بالاتر از قیمت گوشیشو بهش دادم و گوشیو دادیم به یه سروان اشنامون که تو کلانتری شیراز بود بنده خدا صاحب گوشی اومد و رضایت داد و گوشیو گرفت و رفت.
منم کلا بخاطر ادبیاتش و رفتارش دورشو خط کشیدم .حالا قصه اینجاست که این اقا بعددچند ماه ظاهررشده و میگه رفته کارت ملی بگیره بانک حسابشو بسته میگه پرونده باز دارین شما دوباره با یه حالت مدعی برگشته با من بیا گند رو درست کن بریم شیراز اون نفر رو برداریم و ببریم رضایت رو ببره بزنه رو پرونده رضایت تو کلانتری کفایت نمیکنه...
حالا جالبیش چیه؟زنگ زده به پدرش به عموش به جد در جدش و اونام متوالی زدن به خانواده من و یک ساعت تموم حرف زدن کلا فضای خونمون رو بهم ریخن نه اهل منطق نه اهل گفت و گو هیچی !
حالا این به کنار. رضایت نامه گم شده بود تو کلانتری پیشه اون سروانه و صاحب گوشی حالا خود اوسکلش رفته بهش گفته رضایت نامه گم شده .این پا شده رفته شیراز با سروان و صاحب گوشیم هماهنگ کرده که برن بهش رضایت بدن طرف شیاد بوده دبه دراورده میگه ۵۰ میلیون میگیرم میاج رضایت میدم.(حالا بعدش سروان گشت تو پرونده ها و رضایتشو پیدا کرد از اینجانب خبری نیست)
این داستانو تعریف کردم که تهش بگم با داداشتون هم معامله میکنید ازش سند و مدرک بگیرید و با اشنا جماعت معامله نکنید