مطلب ارسالی کاربران
روزهای سخت کومان
بارسا که در بازی لوانته سه صفر پیروز شده بود تا هواداران امیدوار باشند با بازگشت مصدومان، روزهای آفتابی بلوگرانا تکرار شود، در ورزشکاهی که کمی بیش از یکسال قبل 8 گل از بایرن خوردند، این بار از میزبان سه گل دریافت کردند تا بدترین شروعشان را در لیگ قهرمانان تجربه کنند. شاید با توجه به بازی آخر مقابل بایرن مونیخ در آلیانز (حتی اگر صدر نشینی بایرن تا آن بازی مسجل شده باشد، معلوم نیست بایرن حاضر شود ریسک کند و انگ تبانی را بپذیرد) به نظر میرسد بارسا باید در سه بازی پیش رو، بار خود را ببندند. شاید بایرن تیم دومش را بفرستد تا فشار کمتری به اعضای اصلی تیم که اکثرا سی و چند ساله هستند، وارد کند و شاید هم بایرن به آن بازی هم مثل یک بازی آماده سازی نگاه کند و از ترکیب اصلی استفاده نماید. ولی بارسا نمی تواند به امید دیگران بماند. این تیم سرنوشتش در دست خودش است. دو بازی پیاپی با دیناموکیف بهترین فرصت برای مسجل کردن صعود است، زیرا آن طرف رقیب آنها بنفیکا کار دشواری در برابر بایرن دارد و بایرن هم میخواهد هر چه زود تر صدر نشینی اش را قطعی نماید. بنابراین اگر بارسا این دو بازی را از دینامو ببرد، به رتبه دوم صعود می کند که در شرایط فعلی این تیم می تواند ایده آل باشد. البته به شرط آنکه در برابر دینامو لغزشی نداشته باشند. در صورت هر گونه لغزش در برابر دیناموکیف، هیچ بعید نیست بارسا سر از لیگ اروپا در آورد یا حتی از گروه صعود نکند. چیزی که با توجه به پتانسیل این تیم بعید به نظر می رسد. در بازی با لوانته نشان دادند بدون استفاده از مصدومان پر شمار و بدون حتی سر مربی هم می توانند برد های پر گل کسب کنند. اگر روزشان باشد و شرایط روحی روانی آنها مطلوب باشد. به هر حال کسب شش امتیاز مقابل دینامویی که پنج بار در برابر بایرن تسلیم شد، از نان شب برای کومان در لیگ قهرمانان حیاتی تر است. متاسفانه او اریک گارسیا را هم بدلیل اخراج در بازی رفت مقابل دینامو در اختیار ندارد. ولی بارسا آنقدر بازیکن دارد که اگر اتحاد داشته باشند و خوب دینامو را آنالیز کنند، از سد این تیم بگذرد. اتحادی که تا حدودی در تیم مشاهده می شود و جای امیدواری را باقی می گذارد. مصاحبه های بازیکنان همگی در حمایت از کومان بوده، آنهم در شرایطی که نتایج جای حمایتی باقی نگذاشته اند و صبر هواداران لبریز شده است. قطعا بازیکنان می دانند مدیریت حد اقل در شرایط فعلی از کومان حمایت می کند. و الا ممکن بود یکی از بازیکنان در شرایط نا امید کننده فعلی بجای حمایت، مطالبی را بگوید که موجب دو دستگی در تیم شود و بنزینی باشد بر آتش بحران فعلی بارسا. بزرگتر های تیم گویا به مدیریت لاپورتا اعتماد دارند. اینکه صبر او اندازه ای دارد و با در نظر گرفتن شرایط فعلی تیم، به خصوص از دید مالی، اگر لازم باشد، در تصمیم گرفتن کوتاهی نخواهد کرد.
البته کومان از یکطرف به خاطر بارسا، قید تیم ملی هلند را در آستانه یورو زده و به نوعی فداکاری کرده است. آنهم در حالیکه تیم او خوب نتیجه گرفته بود و کاملا هماهنگ بود. آنها حتی به فینال لیگ ملتها 2019 نیز راه یافتند که در آنجا مغلوب پرتغال شدند. اما شاید برای باشگاهی که نخستین قهرمانی اش در لیگ قهرمانان را مدیون همین کومان باشد، باید یک فداکاری دیگر بکند و استعفا بدهد. اگر چه بسیاری از کارشناسان رفتن ستاره ها و مصدومیتها را هم در ناکامی های مرد هلندی دخیل می دانند و او را مقصر صد در صد نمی دانند، ولی شاید یک شوک بتواند بارسا را از این گرداب نجات دهد. مشکلات مالی باشگاه بیشتر خواهد شد اگر بارسا همان سهمیه سال بعد را هم نگیرد یا بخواهد در همین دور گروهی حذف شود و حتی به لیگ اروپا هم نرسد. شاید روبرتو مارتینز بتواند جذب شود، اگر باشگاه مجبور نباشد به غرامت کومان بیندیشد. یا مثلا ژاوی که از خانواده لاماسیا است، شاید روی بارسا بلند مدت فکر کند و بتواند با توجه به شرایط فعلی بارسا از نظر مسائل مالی با لاپورتا راه بیاید. لازمه این کار فداکاری و استعفای کومان یا حد اقل قسط بندی است بگونه ای که فشاری روی باشگاهی که کومان همواره عاشقش بوده وارد نشود. کومان هم در دوران بازی برای آن زحمت کشیده و هم بعد از مدتها که منتظر بود سرمربی لاله های نارنجی شود، به خاطر عشقش یعنی بارسلونا عطای این تیم را به لقائش بخشید. ولی به نظر می رسد کومان با استعفایش می تواند عشقش را به طور کامل به تیمش ابراز دارد. البته فوتبال هزار و یک اتفاق است و همانطور که ظاهرا امشب اوله گونار سولشر از دست منتقدین می تواند یک شب را آرام بر بالین بگذارد، کومان نیز بتواند از دیدارهای باقیمانده گروه امتیازات لازم را کسب کند و اتفاقات لالیگا نیز به خصوص در برابر اتلتیکو و رئال بنفع این تیم باشد و رفته رفته با بازگشت مصدومان حتی در سه جام هم مدعی باشد. چیزی که در حال حاضر حداقل دور از ذهن به نظر می رسد. دستکم اکثریت هواداران اعتقاد و اعتمادشان را به کومان و برنامه هایش از دست داده اند. شاید پس از پیروزی بر لوانته، پیروزی بر بنفیکا حکم به ابقای او دستکم تا زمستان داشت، ولی اکنون بعید به نظر می رسد بار کومان به مقصد برسد. فشار رسانه ها روز به روز بر او بیشتر می شود و با این شرایط ممکن است پا فشاری کومان به حفظ سمتش به یک فصل بدون جام برای هواداران بارسا منجر شود. چیزی که هواداران چندان به آن عادت ندارند. حتی اگر ستاره هایی چون مسی، سوارز، گریزمن، راکیتیچ و ویدال از تیم رفته باشند یا نفراتی مانند فاتی، دمبله، آگوئرو مصدوم باشند یا مثل کوتینیو صلاح نباشد برای تیم بازی کنند تا هزینه اضافه روی دست باشگاه بگذارند.
الان کومان دارد یک ریسک بزرگ را مرتکب می شود. عدم استعفا و همکاری او در بحث مسائل مالی (آنهم وقتی هنوز ستین از باشگاه طلبکار است و هر روز فشار برای کاهش دستمزد بازیکنان و کادر فنی برای رسیدن به سقف مورد نظر لالیگا وجود دارد) احتمالا راه را برای برکناری او سد می کند. در این صورت خود جوش یا خط گرفته، ممکن است هواداران را در برابر کومان قرار دهد و در نهایت او را مجبور به استعفا نمایند. در این صورت استعفا حتی جنبه گذشت و فداکاری هم ندارد. او همه چیزش را در بارسا قمار می کند و هرگز نام نیکی از وی باقی نمی ماند. ولی استعفای او این سیگنال را به هواداران می دهد که او در کنار تیم است و حاضر است برای تیم فداکاری کند. کسی چه می داند؟ در این صورت ممکن است بعدها دوباره به این تیم برگردد. چه به عنوان مربی چه عضوی از هیات مدیره. اما اگر کومان بماند و بتواند از دور گروهی لیگ قهرمانان صعود کند و الکلاسیکو را هم پیروز شود (ترجیحا به اتلتیکو هم نبازد)، ممکن است کامل بحران را پشت سر بگذارد. به تعبیری "آنچه ما را نکشد، ما را قویتر می سازد". البته شرط آن این است که در اثر این ریسک بارسا کشته نشود، عادت باخت در این تیم نهادینه نشود و این تیم سرنوشت تیم بزرگ میلان را پیدا نکند. اگر تیم باور کرد که یک تیم معمولی شده (چیزی که کومان متاسفانه در مصاحبه اش علنا از آن سخن گفت و حتی سهمیه را (برای باشگاهی که همیشه برای قهرمانی به میدان می رود) یک موفقیت خواند) حتی با رفتن کومان و شوک هم معلوم نیست براحتی این باور از ذهن بازیکنان و تیم خارج شود. یک زمانی بارسا عادت به برد داشت و اگر بد هم بازی می کرد میبرد. ولی ظاهرا با کومان دقیقا دارد مسیر عکس را طی می کند. حتی وقتی خوب و منطقی هم بازی می کند (نیمه اول بارسا فرصتهای زیادی داشت تا به گل تساوی دست یابد) ولی باز هم با اختلاف سه گل می بازد.
منطق می گوید تا دیر نشده کومان استعفا دهد تا دست باشگاه برای اعمال تغییرات باز باشد. اما باید دید دیگر بازیگران صحنه و مشخصا لاپورتا چه اتفاقی را رقم می زنند و آیا کومان می تواند از این همه صبر و فرصتی که به خاطر شرایط مالی باشگاه در اختیارش قرار گرفته استفاده کند یا مایل است تک تک پل های پشت سرش را برای بازگشت احتمالی به بارسا آزمایش کند؟ به نظر می رسد اگر لجاجت سولشر نتیجه داده و با وجود عدم استعفا توانست، یک پیروزی بسیار تاثیر گذار و ارزشمند در برابر رقیب مستقیم کسب کند (دقیقا عکس نتیجه ای که امشب تیم کومان کسب کرد) او تیمی پر از ستاره را هم در وسط زمین و هم روی نیمکت در اختیار دارد نه یک تیم تضعیف شده در نقل و انتقالات و یک لشگر مصدوم تاثیر گذار. با وجود آنهمه ستاره همه دیدند که سولشر با ورود چند دقیقه ای کاوانی بود که ورق را به سود تیمش برگرداند. در حالیکه کومان بعضا مجبور است از بازیکنان در پستهای غیر تخصصی استفاده نماید و دستش برای خلق نتایج به مراتب بسته تر از سولشر است. تنها نکته مفیدی که کمی او را امیدوار می کند اتحادی است که در بازیکنان مشاهده می شود و هیچکس راه نجات بارسا را (حد اقل در مصاحبه ها) اخراج مرد هلندی نمی داند. نباید هم فراموش کرد، در کوتاه مدت یک مربی جدید هیچ تضمینی نمی دهد. مارتینز، کونته، تن هاگ، لوو یا ژاوی، اگر موفق شده اند که فبها المراد. ولی هر کدام اگر نتیجه نگرفتند می توانند بگویند تیم را نبسته اند. تیم به شدت بر طبق سلیقه کومان بسته شده و اکثر نفرات شاخص جذب شده بوسیله کومان هلندی هایی بودند که اگر قرار بود جواب بدهند باید با کومان جواب می دادند. در واقع اگر مربی این فصل توانست، این تیم را به سر منزل مقصود برساند معجزه کرده. ولی اگر نتوانست، نمی توان چندان خرده بر او گرفت. یادی هم بکنیم از بارتومئو که در این اوضاع بد اقتصادی چقدر خرج کوبیدن ستاره های بارسا نظیر مسی و سوارز می کرد. کلا مدیریت مالی فاجعه باری را تحویل داد که تا لاپورتا به ریاست نرسید از عمق آن فجایع آگاهی نداشت.