اختصاصی طرفداری / سرانجام با اتمام جنگ تحمیلی در مرداد ماه 1367، ورزش ایران، به خصوص فوتبال کشورمان خود را در برابر دروازه های جهانی دید. تیم ملی در سالهایی که درگیر جنگ تحمیلی بود تعطیل نبود اما نتوانست به دلیل مشکلاتی که در قسمت قبل به آنها اشاره کردیم در بازی های انتخابی دو جام جهانی 1982 اسپانیا و 1986 مکزیک شرکت کند، اما حالا با پشت سر گذاشتن دوران سیاه جنگ تحمیلی راه برای شرکت در بازی های انتخابی جام جهانی 1990 ایتالیا باز شده بود. با اعلام فیفا سهمیه آسیا برای این دوره جام جهانی به دو تیم افزایش یافت و طبق برنامه 26 تیمی که داوطلب شرکت در مرحله نهایی جام جهانی بودند، در مرحله اول در شش گروه دسته بندی شدند. تیم های اول هر گروه به دور دوم صعود می کردند و بعد از انجام یک مرحله بازی متمرکز در سنگاپور دو نماینده قاره آسیا در جام جهانی مشخص می شد.
تیم فوتبال جمهوری اسلامی ایران طبق قرعه در گروه پنجم بازی ها در کنار تایلند، بنگلادش و چین قرار گرفت و باید در گام اول دو بازی با دو تیم شرقی یعنی تایلند و بنگلادش در خانه حریفان انجام می داد. در آن زمان سرمربی و مدیر تیم های ملی کشورمان مرحوم پرویز دهداری بود. بعد از اینکه تیم ملی با هدایت دهداری در جام ملتهای 1988 قطر به مقام سومی دست یافت، گروهی از بازیکنانی که دو سال قبل استعفا کرده بودند، از کرده خود پشیمان شدند.
برای بررسی آن استعفا باید دو سال عقب تر از مقام سومی ایران در جام ملتهای 1988 قطر رفت. به سئول، به بازی های آسیایی 1986 سئول که تیم ملی ایران در مرحله یک چهارم نهایی مقابل کره جنوبی شکست خورد و از رسیدن به نیمه نهایی باز ماند. در بازگشت به کشور و در اقدامی عجیب چهارده بازیکن مطرح تیم ملی طی نامه ای با عنوان اینکه نمی توانند با پرویز دهداری همکاری داشته باشند از تیم ملی استعفا کردند. این کناره گیری دسته جمعی که در این مطلب به جزئیات آن اشاره نمی کنیم تاثیر مستقیمی روی تیم ملی فوتبال کشورمان داشت. به این شکل که با خروج این مهره ها از تیم ملی، شرایطی برای درخشش بازیکنانی مهیا شد که در حالت عادی جایی در ترکیب تیم ملی نداشتند. بازیکنانی نظیر عابدزاده، مرفاوی، زرینچه و ... کسانی بودند که برای پر کردن جای خالی ستارگان مستعفی برای اولین بار به تیم ملی دعوت شدند و دهداری با همین جوانان در دوحه تیم ملی را به مقام سومی آسیا رساند... از طرفی بعد از ابراز پشیمانی سجادی، مرتضی فنونی زاده و ضیا عربشاهی، این سه بازیکن نیز از جمع استعفا کنندگان به تیم ملی بازگشتند اما بازیکنان بزرگی مانند پنجعلی، حاجیلو، شاهین و شاهرخ بیانی، درخشان، یکه، ناصر محمد خانی، چنگیز و فتح آبادی نتوانستند تیم ملی را در راه رسیدن به جام جهانی 1990 ایتالیا همراهی کنند.
کاروان 25 نفره تیم ملی با 20 بازیکن و 5 همراه، دوم اسفند 67 کشور را به مقصد بانکوک ترک کرد تا دو روز بعد بدون تمرین و تدارک کافی به مصاف اولین حریفش، تایلند برود. احمدرضا عابدزاده به علت مشکلات خدمت سربازی در لحظات آخر به تیم ملحق شد اما فرشاد پیوس به علت حضور در قطر موفق نشد تیم ملی را در این سفر همراهی کند. تیم فوتبال کشورمان که بعد از بازگشت از جام ملتهای آسیا تنها دو بازی دوستانه و تدارکاتی در برابر تیم دوم قزاقستان و تیم ملی ژاپن برگزار کرده بود بدون هماهنگی و با جمعی از بازیکنان تازه وارد به تیم ملی و البته بدون سرمربی پا به میدان اولین مسابقه گذاشت. پرویز دهداری در مصاحبه ای پیش از عزیمت کاروان کشورمان به بانکوک با اعلام اینکه کسالت مختصری دارد کار هدایت تیم ملی را در این سفر سخت به عهده دستیارش رضا وطنخواه گذاشت و در تهران ماند.
البته کسالت بهانه ای بود برای اعلام به رسانه ها و اصل ماجرا این بود که وقتی دی ماه 1367 در بازی تدارکاتی ایران و ژاپن، عده ای از تماشاگران علیه پرویز دهداری شعار دادند و با شعار حیا کن رها کن، گلوله های برفی هم سمت پیرمرد پرتاب کردند، زنده یاد دهداری تصمیم خود را گرفت و برای همیشه از فوتبال رفت. در زمستان برفی 67، تماشاگرانی که ستاره های مستعفی را بیشتر از یک پیرمرد جدی و سختگیر دوست داشتند، علیه دهداری شعار دادند و حتی شعار «پروین، حجازی؛ مربی تیم ملی» هم در ورزشگاه آزادی طنین انداز شد. دهداری با آن بارانی بلند، آرام آرام از پله های راهروی رختکن آزادی پایین رفت و آخرین ضربه های گلوله های برف در روز مساوی 2-2 ایران و ژاپن را خورد و همان جا تصمیم گرفت دیگر در فوتبال ایران نباشد.
فدراسیون فوتبال به امید این که دهداری را راضی به برگشت کند، تیم را موقتا به رضا وطنخواه دستیار دهداری سپرد اما برای پیرمرد بازگشتی در کار نبود. پرویز دهداری هرگز به فوتبال برنگشت و خنده دار این جاست که همان ها که بعدها او را معلم اخلاق نامیدند، آن روزها در حمایت از برخی ستاره های مستعفی، دهداری را می کوبیدند. مجله ای ورزشی که بعدها خود را حامی اخلاق در ورزش جا زد، آن روزگار بیشترین توهین ها را به پرویز دهداری می کرد.
به هرحال تیم ملی بدون دهداری و با وطنخواه به بانکوک رفت.
در اولین بازی گروه تابلندی ها موفق شدند با یک گل از سد بنگلادش عبور کنند تا با روحیه ای مناسب و در حضور 25 هزار هوادار خودی به مصاف تیم ملی کشورمان بیایند. بازی با برتری نسبی ایران آغاز شد و در دقیقه 19 با ارسال زرینچه از راست و ضربه سر کریم باوی گل اول بازی به ثمر رسید.
ده دقیقه بعد هم این بار روی حرکت انصاری فرد از چپ تیم ملی به گل رسید. محمدحسن انصاری فرد بعد از نفوذ از سمت چپ و عبور از دو مدافع تایلندی توپ را پشت محوطه به قایقران سپرد تا کاپیتان تیم ملی با یک شوت از راه دور گل دوم بازی را به زیبایی به ثمر رساند.
بعد از این دو گل از شدت حملات تیم ملی کاسته شد و تا پایان نیمه اول تنها یک موقعیت گلزنی دیگر ایجاد شد که ضربه سر کرمانی مقام را دروازه بان تایلندی به زیبایی مهار کرد. تنها شانس گلزنی حریف هم در دقیقه 39 بازی در نیمه اول بوجود آمد که احمدرضا عابدزاده به خوبی شوت سرکش یار حریف را به کرنر فرستاد. هرچند که بازی در نیمه اول دو بر صفر به سود ایران پایان یافت اما سردرگمی بازیکنان و ناهماهنگی آنها در زمین کاملا مشهود بود. هموین ناهماهنگی در نیمه ودم باعث شد تایلند میزبان کمی از لاک دفاعی خارج شود و در نیمه دوم فشار بیشتری به دروازه ایران وارد کند اما باز هم این تیم ملی کشورمان بود که یک بار در دقیقه 66 با ضربه کرمانی مقام تیر دروازه تایلند را لرزاند و یک بار هم در دقیقه 87 با اولین گل ملی محسن گروسی در اولین بازی ملی اش نتیجه بازی را 3 بر صفر کرد. محسن گروسی که در دقیقه 78 به جای مرتضی کرمانی مقام وارد میدان شده بود 9 دقیقه بعد از ورود به زمین بعد از یک همکاری زیبا با نامجو مطلق با یک ضربه دقیق پای راست از درون محوطه جریمه دروازه تایلند را برای سومین بار فروریخت.
سرمربی تیم ملی تایلند پیش از بازی به خبرنگاران گفته بود که با توجه به قد و قامت بلندتر ایرانی ها نسبت به ما کارمان در باز کردن دروازه حریف بسیار سخت است. بعد از بازی هم روزنامه های تایلندی با اشاره به برد پر گل ایران به این موضوع پرداخته بودند که ایرانی ها بعد از هشت سال درگیری با جنگ حالا آمده اند تا جایگاه خود در صدر فوتبال قاره آسیا را پس بگیرند. در دیگر بازی این گروه هم در روز دوم چینی ها با دو گل از سد بنگلادش گذشتند تا بعد از ایران به علت تفاضل گل کمتر در رتبه دوم جدول قرار بگیرند.
چهار روز بعد ایران در داکا به مصاف بنگلادش رفت. بازی مطابق انتظار با حملات ایران آغاز شد اما حملاتی که بدون هدف و بی برنامه بودند. در دقیقه هفتم شوت کریم باوی با واکنش گلر بنگلادش دفع شد. در دقیقه بیست و پنجم بنگلادشی ها دو موقعیت پیاپی گلزنی را از دست دادند و یک دقیقه بعد هم مجتبی محرمی روی یک ضربه آزاد دروازه حریف را به شدت تهدید کرد. این ناهماهنگی در کار حمله، در خط دفاع هم در این بازی به چشم آمد. در سی و پنجمین دقیقه حرکت یار بنگلادشی در محوطه جریمه با خطای نادر محمدخانی به یک ضربه پنالتی برای میزبان تبدیل شد. احمدعلی مهاجم بنگلادشی ها پشت ضربه پنالتی ایستاد توپ را از روی نقطه پنالتی به تیر دروازه کوبید تا کماکان دروازه عابدزاده بسته بماند. بعد از این ضربه پنالتی حملات ایران شدت بیشتری گرفت و در دقیقه 41 با ضربه سر کرمانی مقام حتی به گل هم رسیدیم اما با اعلام داور این گل مردود شد. در شرایطی که همه از گلزنی ایران در نیمه اول ناامید شده بودند در فاصله یک دقیقه مانده به پایان بازی شوت علی افتخاری بعد از برخورد به تیر دروازه در برابر کریم باوی روی هوا قرار گرفت تا مهاجم فرصت طلب کشورمان با یک ضربه سر گل اول ایران را به ثمر برساند.
نیمه اول با نتیجه یک بر صفر به سود ایران پایان یافت ولی چیزی که بیش از همه جلب توجه می کرد خشونت بیش از حد بازی میزبان بود که با واکنشی از جانب داور مسابقه همراه نمی شد.
با شروع نیمه دوم در دقیقه 47 روی یک کار تیمی زیبا علی افتخاری شانس زدن گل دوم را داشت اما ضربه نهایی را بی دقت زد و توپ راهی به دروازه پیدا نکرد. اما سه دقیقه بعد محمدحسن انصاری فرد روی پاس زیبای نامجو مطلق در شرایط گلزنی قرار گرفت و با یک بغل پای زیبا گل دوم ایران را به ثمر رساند.
بعد از این گل در دقایق 62 و 68 مهاجمان بنگلادش دو بار در مصاف با عابدزاده ناکام ماندند و در این میان در دقیقه 66 شوت سرکش علی افتخاری به تیر افقی دروازه میزبان برخورد کرد. در نهایت نارنجی پوشان بنگلادش در دقیقه 70 توسط محمد اسلام به یک گل دست یافتند. ارسال زیبای هافبک بنگلادش از جناح راست روی دروازه با ضربه سر محمد اسلام به تک گل بنگلادشی ها در این بازی تبدیل شد تا مسابقه با نتیجه 2 بر یک به سود ایران به اتمام برسد. بازی سردرگم ملی پوشان کشورمان در دفاع و حمله در برابر رقیبی درجه سه مانند بنگلادش سیلی از انتقادات را روانه تیم ملی کرد اما با وجود این دو پیروزی ارزشمند در خانه حریفان هنوز ایران بخت اول صعود از این گروه به دور دوم بازی ها به شمار میرفت.
چینی ها روز بعد در یک دیدار یک طرفه 3-0 تایلند را در بانکوک شکست داد تا به لطف تفاضل گل بهتر به صدر گروه پنجم صعود کند.
سومین بازی تیم ملی ایران در گروه پنجم طبق برنامه قرار بود روز 14 اسفند در ورزشگاه آزادی و در برابر تایلند باشد اما به دلیل اینکه تایلندی ها امکان سفر هوایی به تهران را نداشتند این بازی از سوی AFC به زمان دیگری موکول شد. به این ترتیب و بعد از برگزاری دو بازی چین - بنگلادش و بنگلادش - تایلند، چینی ها با 6 امتیاز از سه بازی صدرنشن شدند و ایران با 4 امتیاز از دو بازی در رتبه دوم قرار گرفت.
بعد از بازگشت کاروان تیم ملی از شرق آسیا شایعاتی در فضای فوتبالی کشور پیچید که پرویز دهداری از هدایت تیم ملی کناره گیری کرده و منصور امیرآصفی سرمربی بعدی تیم ملی خواهد بود. همان مجله ای که آن زمان منتقد دهداری بود، داعا کرد این شایعات زمانی قوت بیشتری گرفت که سرپرست تربیت بدنی در یک جلسه چهار ساعته با ارباب جراید در خصوص مشکلات تیم ملی به گفتگو پرداخت و این موضوع به مذاق پرویز دهداری که هم سرمربی و هم مدیر تیم های ملی بود خوش نیامد و حتی صحبت از استعفای دسته جمعی کادر تیم ملی به میان آمد به این بهانه که تدارک کافی برای تیم ملی دیده نمی شود. اما این اتفاق هرگز رخ نداد و اصل ماجرا این بود که سازمان تربیت بدنی و فدراسیون فوتبال هر کاری کردند نتوانستند پرویز دهداری را به تیم ملی برگردانند.
با تمام این حواشی تیم ملی سرانجام در روز بیست و ششم اسفند ماه در تهران بدون پرویز دهداری و باز هم با هدایت رضا وطنخواه به مصاف بنگلادش رفت. بازی ای که همه تصور می کردند با پنج یا شش گل به سود ایران تمام می شود تنها یک گل داشت آنهم در دقایق پایانی و روی یک شروع مجدد. بنگلادشی ها با سیستمی کاملا دفاعی با پنج مدافع و چهار هافبک به میدان آمده بود و در مقابل تیم ملی کشورمان با تمام توان و سه مهاجم از همه طرف به دروازه رقیب حمله ور شد.
حملاتی که البته با دستپاچگی و سردرگمی فراوانی همراه بود و حتی در بعضی از صحنه ها توپ در راه دروازه حریف به یاران خودی برخورد می کرد و موقعیت از دست می رفت. در نیمه اول دو بار شوت های راه دور نامجو مطلق خطر ساز شد که اولی به تیر افقی دروازه برخورد کرد و دومی با واکنش گلر بنگلادشی دفع شد. در نیمه دوم هم شرایط به همین منوال بود و حتی با تعویض عجیب سرمربی تیم ملی و بیرون کشیدن نامجو مطلق از زمین اوضاع بدتر هم شد.
بین دقایق 60 تا 70 چند موقعیت خوب توسط کرمانی مقام هدر رفت تا سرانجام در شرایطی که همه از گلزنی ناامید شده بودند روی کرنری که محسن عاشوری روی دروازه ارسال کرد صمد مرفاوی با ضربه سر گل برتری ایران را به ثمر رساند.
موقعیت طلایی ایران برای بهبود تفاضل گل در جدول رده بندی در بازی خانگی برابر تیم درجه سوم بنگلادش هدر رفت اما هنوز امیدها به صعود فوتبال ایران از این گروه زنده ماند و به دو بازی رفت و برگشت برابر چینی ها موکول شد.
ادامه دارد...