آرشم یه سری دوستان از دهخدا فکت آوردن که باید بگم دهخدا معنی رو گفته. دلیل شکلگیری رو که نگفته(البته این دلیل چرت که عربها گذاشتن رو قبول ندارم) ولی طبق منطق شما واژه «ترکتازی»هم مشکلی نداره دیگه؟؟ چون توی دهخدا هست:
ترکتازی . [ ت ُ ] (حامص مرکب ) ترکتاز. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). تاخت آوردن به شتاب و تعجیل و بی خبر و ناگاه باشد بر سبیل تاراج و غارت نمودن . (برهان ). غارتگری . (فرهنگ رشیدی ). تاختن آوردن
شعر هم داریم از نظامی(که میگن خودش ترک بوده و فلان):
بر آن شیشه دلان از ترکتازی
فلک را پیشه گشته شیشه بازی .
دلیلش هرچی که باشه، فعلا حساسیت زیاده پس بهتره استفاده نشه.
نه ترکتازی(که گاهی شاهدیم) و نه پارس(که خیلی شاهدیم)