نخستین شاهکار نامی کارگردان نابغه ژاپنی آکیرا کورساوا و هنر نمایی توشیرو میفونه بزرگ.
نام فیلم
|
راشومون |
مدت زمان فیلم
|
88 دقیقه |
ساخته شده بر اساس
|
دو داستان از ریونوسوکه آکوتاگاوا ساخته شدهاست. |
سال تولید
|
1950 |
خلاصه ی داستان : ژاپن، قرن یازدهم. یك هیزمشكن ، یك راهب و یك مرد عامى، از باران به خرابه هاى دروازه ى راشومون پناه مى برند و راهب داستان محاكمه اى را كه شاهد بوده با سه روایت تعریف مى كند...
امتیازات :
8.2/10 |
: IMDB |
98/100 |
: Metacritic
|
100/100 |
: Rotten Tomatoes |
: :
تحلیل /حاوی اسپویل
گرفتم چیشد، راوی ها شخصیت های متفاوت و انگیزه های پنهانی داشتند که شاید کلیت این انگیزه ها مشترک باشد مثل غرور، زن تو داستان بقیه با راهزن اغوا شد و طوری که شوهرش در داستانی بهش گفت هرزه ولی در داستانی که خودش تعریف کرد اصلا
علاقه ای به ارتباط با راهزن نداشت.و شاید خودش رو قاتل شوهرش معرفی کرد که اظهار شرمساری از ارتباط با راهزن کنه و با گریه و تشریح حال بدش خودش رو توجیه کنه(ولی چرا نباید راهزن رو قاتل معرفی کند؟)

راهزن تو داستان خودش اصرار داشت که مرد رو شکست داد و زن رو اغوا کرد
مرد(روح مرد که البته اینم جالبه که احضار روح رو بپذیریم یا داستان رو کمی سورئال فرض کنیم یا زن جادوگر رو کلاهبردار بدونیم) هم تو داستانش راهزن بهش احترام گذاشت و خودش از غم خودکشی کرد، و همینکه زن درین داستان هم منغلب راهزن شده بود
می توانیم بگوییم داستان زن کاملا چرت بود چون این داستان شوهرش بود چه دلیلی داشت الکی زنش رو خراب کنه ولی زنه تو داستان خودش شوهرش رو (که شاید بخاطر مقتول بودنشه) بد جلوه نداد، از طرفی درین داستان مرد از راهزن شکست نخورد و اصلا
جنگی صورت نگرفت ، هیزمشکن بیطرف بود البته و خنجر زن رو کلا از داستان حذف کرد پس مرد با شمشیر میمیره که قاعدتا زن شمشیر کش نیست و راهزن اون رو کشته همونطور که تعریف کرد که البته اینهم قاعدتا اگر فکر کنید هیزمشکن دروغ گفته،باید
حذف بشه و تنها داستان خود راهزن منطقی تر از همه بنظر میرسه چون هیزم شکن که بیطرف بود گفتش راهزن زن رو اغوا کرد و مرد رو شکست داد و زن نهایتا فرار کرد که مطابق داستان راهزن بود،،، پس شاید اصلا یکی از اهداف کورساوای بزرگ این بوده که
نشون بده توشیرو با اینکه نقش منفی رو بازی می کرده(منم عاشقش شدم و فکر نکنم بیننده ای جذب بازی بینظیرش نشده باشه) اما حقیقت رو گفته و خودش هم تو دادگاه گفت می دونم منرو می کشید پس دلیلی برای دروغ ندارم ، که اینم می رساند که مرگ
طعم اجتناب ناپذیری به حقیقت می دهد ، در کل داستان راهزن هم احتمالا جزئیاتی را طوری که نطقش برایش لذت بخش تر بود تغییر داد (مثلا خنجر واقعا چشد ، عنصری که وجودش در داستان راهزن مبنی بر خشونت زن بود که راهزن رو مجذوب کرد و هم
آغوشی با زن ارزشش را داشت(که البته راهزن نامی بود و بدلیل این اتفاق دستگیر نشد(1) و خود راهزن نهایتا گفت زن فرار کرد و همچین خاص هم نبود(2) شاید فقط برای توجیه کشتن مرد بخاطر زن باشد که مدتی مجذوب بودم ، زنی که خاص هم نبود که البته
فکرنمی کنم راهزن نیازی به دروغ در این باره داشته باشد چون اعتراف کرد زن جالبی نبود و خشونت زن نمی تواند تنها دلیل جذب راهزن باشد چون از قبلش هم مجذوب شده بود) ولی نبودش در داستان هیزمشکن مارو بفکر می برد که گویی دزدیده باشد(پس
همین الان بدو دلیل احتمال می دهم که هیزم شکن با حذف خنجر داستان رو تغییر داد که البته بنظرم حق داشت و انسان خوبی بود
(از نوزاد در برابر دزدی دفاع کرد و بفرزندی پذیرفتش و به مرد عام گفت که مادر پدر نوزاد با ناراحتی رهاش کردن و شکوفه ی
امیدواری به انسانیت را در راهب زنده کرد) با وجود اینکه دروغ گفت خب چون 6 فرزند دارد و باید سیرشان کند،، پس انسان خوب هم می تواند برای منفعت خویش دروغ بگوید این ذات آدمیست و اشتباه نیست و الان کمی یاد حرف مرد عام افتادم که گفت خوبی
ساختگی است و تنها تعریفی سهل انگارانه در ذهن ما دارد) ) ولی به قضاوت خودم نهایتا ، راهزن راست گفت
و نکته دیگری که جا داره اشاره کنم اینه که فکر نکنید انسانیت دل هر کسی رو برحم میارد،، نمونه اش مرد عام که از نوزاد یتیم دزدی کرد
فیلم شاهکار بود و منم یک کاراگاه
حالا پرونده قتل برام بیاریدددد
سرررریع

+اضافه کنم که برای زن اعتراف دروغین به قتل راحتتر از شکستن غرورش بود، آنهم قتل شوهرش که زن اظهاری به بد بودن او نداشت ولی
شاید بدین مضمون باشد که تنها یک نگاه کوچک ولی با عمق بزرگ چقدر می تواند کسی را بشکند و زن خویش را اینگونه توجیه کرد(خوب و بد نسبی است و کنون از دید زن)
برخی از دیالوگ های ماندگار و تاثیر گذار این فیلم:
روستایی: دروغگویی، خصلت آدمیزاده. بیشتر اوقات، ما با خودمون هم صادق نیستیم.
تو کسی را سراغ داری که واقعا خوب باشه؟
شاید خوبی هم مثل بقیه کلمات فقط ساختگیه و وجود نداره!
انسان همیشه دوست داره چیز های بد رو فراموش کنه و به خوبی های ساختگی ایمان بیاره!
این جوری راحت تره!
پایان
همچنین بخوانید:
بهترین دیالوگ های سریال تاریک یا Dark
به بهانه ی زادروز اسطوره ی بزرگ سینما رابرت دنیرو