محمد صادقی یکی از بی تکرارترین ستاره های فوتبال ایران است.
به گزارش طرفداری، در پروژه برترین های قرن بارها و بارها نام محمد صادقی تکرار شد. پیشکسوت باشگاه های پاس، پرسپولیس و شاهین که سال ها در تیم ملی ایران بازی کرد. بازیکنی که در اولین تجربه ملی توانست مقابل بایرن مونیخ هت تریک کند. محمد صادقی یکی از کسانی است که نمی شود پروژه تیم منتخب و برترین های قرن را بدون حضورش به پایان رساند. با پیشکسوت فوتبال ایران در استودیو طرفداری هم برنامه برترین های قرن را ضبط کردیم که اینجا تقدیم شما می شود و هم خاطره بازی که روز جمعه از طرفداری منتشر می شود. به جرات می توانیم بگوییم خاطره بازی با محمد صادقی یکی از جذاب ترین و شیرین ترین خاطره بازی های طرفداری بود. پیش از آن، تماشاگر برنامه تیم منتخب و برترین های قرن با محمد صادقی هستید:
سلام و درود به مخاطبان عزیز رسانه طرفداری؛ با یکی از برنامه های تیم منتخب و برترین های قرن ورزش ایران، همراه شما عزیزان هستیم. مفتخرم که اعلام کنم امروز ستاره ای در این برنامه مهمان طرفداری است که فوتبال ایرانی را نورانی کرده و بارها و بارها نامش در این برنامه تکرار شده است و نامش در تیم منتخب قرن وارد شده است. جناب آقای محمد صادقی، سلام و خیلی ممنون که در این برنامه حضور پیدا کردید.
من هم سلام می گویم به شما و به بینندگان عزیزی که این برنامه را می بینند. امیدوار هستم که برنامه خوبی باشد.
آقا گفتم نام شما بارها در این برنامه آمده است و بارها در تیم منتخب قرن حضور داشتید. قبل از اینکه برویم سراغ تیم منتخب، می خواستم از شما بپرسم اصلا یک ورزشکار باید چه ویژگی هایی داشته باشد که لقب برترین بازیکن قرن را بگیرد.
بازیکن قرن باید حداقل 10 سال مدام خوب باشد. متاسفانه الان ما لیگ را که تماشا می کنیم، بازیکنان ما یک دوره، نهایت دو دوره، خیلی کم دیدم، می شود به ندرت نام برد که در ایران توانسته اند 10 سال، 8 سال خوب باشند. ولی من الان هرچه از دوره خودم یادم می آید، می بینم همه حداقل 8-9 سال تاپ بازی می کردند. آن موقع دو روزنامه بود، کیهان ورزشی و دنیای ورزش، هر وقت نگاه می کردی، اسم یک عده در تیم منتخب هفته بود. از سال 49-50 نگاه کنید، تا سال 57، مرتب اسمشان بوده است. بازیکنی که می خواهد در تیم قرن، یا ماه یا هفته باشد، باید یک سری خصوصیات فردی داشته باشد، یک سری خصوصیات تیمی داشته باشد، و استمرار داشته باشد. اینقدر خوب باشد که با یک ضربه بغل پا نرود 6 ماه بخوابد. مچ بدهد، زانو بدهد، رباط بدهد. اصلا زمان ما یادم نمی آید که یک بازیکن داشته باشیم که رباط صلیبی داده باشد. هرچه دارم فکر می کنم، یک دانه هم نداشتیم. الان تکون می خورد، می گویند رباط صلیبی داده است. چرا؟ نمی دانم. آن موقع ما فقط تمرین می کردیم و مسابقه می دادیم. همه هم ماشالله گردن کلفت و خوب بودند. فوتبال بازی می کردند و غیر فوتبال هم کاری نداشتند. انتخاب من برای بازیکن قرن باید بازیکنی باشد که 8 سال مرتب او را ببینم. بازیکن طراز اول هم در هر تیمی باید خوب باشد.
برویم سراغ ترکیب و اولین پست، پست دروازه بان.
دروازه بانی یک چیزی است که باید بیشتر از هرچیزی قدرت هوشی اش خوب باشد. ما گلرهای خوب داشتیم. منصور رشیدی، احمدرضا عابدزاده، عزیز اصلی. ولی ناصر حجازی که انتخابش می کنم، هوشش خیلی بالا بود. خیلی خوب جای گیری می کرد. هم بازی را زیر نظر داشت، هم با مدافعان صحبت می کرد و می دانست چه زمانی از دروازه بیرون بیاید، چه زمانی بیرون نیاید. بعضی از گلرها عصبی بودند. از نظر تداوم بازی هم من ناصر حجازی را انتخاب می کنم.
مدافعان وسط.
الان من می توانم سیدجلال را بگویم، او 7-8 سال است که دارد خوب بازی می کند. ولی باز من نمی توانم از نصرالله عبداللهی، حسین کازرانی، جعفر کاشانی، محراب شاهرخی .. بگذرم. شما یادتان نمی آید. من با کسی دارم صحبت می کنم که اصلا محراب شاهرخی را نمی داند چه کسی است و بازی هایش را ندیده است. یا اینکه جعفر کاشانی چقدر می پرید و دفاع را جمع می کرد. این ها را شما ندیدید. ولی اگر بخواهم پا روی حق نگذارم، نصرالله عبداللهی و حسین گازرانی که در جام جهانی 1978 بودند را انتخاب می کنم.
متاسفانه از زمان شما فیلم هم کم است. اما به لطف این برنامه پیشکسوتان از نسل های مختلف صحبت کردند و یک جورایی به من و هم نسل های من شناساندند بازیکنان آن نسل را.
این ممکن است. اما شما تا 90 دقیقه بازی را از نزدیک نبینید، که چگونه می دود و جایگیری می کند، نمی توانید بفهمید. علی پروین در طول 90 دقیقه 7-8 دقیقه بازی می کرد. نه درگیر می شد، نه توپ می گرفت، همه کارها را ما می کردیم، آن یک گوشه می ایستاد و نگاه می کرد که حسن روشن کجاست، غفور جهانی کجاست که به آن ها پاس بدهد. باید بازی را ببینی که چه کسی می جنگند و توپ ها را می گیرد و به علی می دهد. او درگیرانه بازی نمی کرد و بیشتر سانتر می کرد و کاشته می زد. با دیدن بعضی از لحظات بازی نمی توانی قضاوت کنی. آن موقع این همه دوربین و فیلمبرداری نبود. هرچه هم بود از اول انقلاب بردند. ما بازی های خودمان را نداریم. فقط چند تا بازی است. فیلم هیچکدام از بازی ها نیست. باید ببینی که بفهمی روشن چه می کرد، قاسمپور، پروین چه می کردند. مثل الان که همه می دانند کریمی و مجیدی و باقری و مهدوی کیا چه کرده اند.
پس سه بازی جام جهانی 78 هست که آن هم فیفا فیلم هایش را دارد.
آن هم اون موقع جهانگیر کوثری گزارش می کرد و او پیگیر شد که آوردند. چه بگوید آدم. انقلاب یک طوری شد که خیلی فوتبال ما عقب رفت. ما سال 82 راحت می آمدیم بالا. چون همه بین 26-27 بودیم. مثلا حسن نظری 24 سالش بود، من 25 سالم بود. همه یک تیمی بودیم که برای دور بعد راحت خیلی خوب می شد. حسین فرکی و بهتاش تازه اضافه شده بودند. حتی نتوانستیم که قهرمان آسیا شویم. چند سال قبلش راحت قهرمان آسیا شدیم. همان سال تیم را دادند دست یک عده ای. چه بگوید آدم. همه را خط زدند به عنوان اینکه شما ... ولش کنید. آن نسل سوخت.
دفاع راست و دفاع چپ؟
باز هم همان بازیکنان آن دوره. من با این ها بازی کردم و می دانم که آندرانیک چقدر خوب است. البته مجتبی محرمی هم خوب است. اما چون زیاد در تیم ملی بازی نکرد، من آندرانیک اسکندریان را انتخاب می کنم و آن سمت هم حسن نظری. چون این ها را دیده ام. باید بازی های تاج را می دیدی. البته آشتیانی هم است. ولی حسن نظری اصلا دفاع راست نفوذی را در ایران او راه انداخت. خیلی خوب بود. ما هم که با او بازی می کردیم، خیلی خوب بود. من هافبکش بودم، هم هوای من را داشت، هم هوای دفاع را داشت، خیلی خوب بود. بازی با پرو هم اگر آندرانیک دو کارته نمی شد، حتما بازی را می بردیم. منتهی جلال الله وردی بنده خدا حریفش اینقدر سریع بود، او هم اولین بازی اش بود، دیگر نفسش گرفت. من همان آندرانیک اسکندریان را می نویسم.
می رسیم به هافبک دفاعی و خیلی ها در این پست به خود شما رای دادند.
من خودم قلیچ خانی را انتخاب می کنم. یکی از خبرنگاران با پرویز صحبت کرده بود، گفته بود بهترین بازیکن ایران به نظر او، گفته بود فلانی یعنی من را گفته بود. اما من نه بخاطر اینکه مرا گفته بود انتخاب می کنم. چون با او بازی کرده بودم و هم خانه بودم و هم بازی بودم می گویم. بازیکن کاملی بود. در همه پست ها بازی می کرد. بازی با استرالیا چون من هافبک دفاعی بودم، پرویز رفت جلو و 2 گل زد. هرجا او را می گذاشتی خوب بود.
هافبک راست تیم چطور؟
مهدی مهدوی کیا؛ اگر بخواهیم یک تیم مثمرثمر داشته باشیم، فکر می کنم مهدی مهدوی کیا را باید انتخاب کنیم.
هافبک چپ؟
من علی کریمی را انتخاب می کنم. هرجا که بوده است، خوب بوده. هر وقت که بازی اش را دیده ام، خوب بازی کرده است. 7-8 سال تاپ بوده است.
هرچه جلوتر می رویم، ترافیک بازیکنان زیاد می شود.
اینجا می توانیم هم خداداد عزیزی، هم فرهاد مجیدی، فرشاد پیوس، ... خیلی ها را می توانیم نام ببریم. ولی من هیچکس را بهتر از علی پروین نمی بینم. این ها باید در اوج شان باشند. پروین در اوج، قلیچ خانی در اوج، مهدوی کیا در اوج. الان که علی کریمی را می دیدم، آن موقع هم علی پروین را می دیدم. خیلی خوب بازی می کرد، از تیم کیان تا پرسپولیس و پیکان.
دو مهاجم می خواهیم تا تیم کامل شود.
یکی علی دایی داست. بازیکنی است که همه روی خوب بودنش و تعصب و تلاشش نظر دارند. یکی هم حسن روشن است.
از این تیم سه بازیکن برتر قرن را باید انتخاب کنیم.
پرویز قلیچ خانی، علی کریمی و علی پروین.
انتخاب بعدی بهترین مربی قرن است. یک مربی ایرانی و یک مربی خارجی که در ایران بوده است.
بدون شک بهترین مربی ایرانی زمان ما حشمت مهاجرانی است. مربی خارجی هم می توانیم رایکوف را نام ببریم. چون خیلی برای فوتبال ملی و هم برای تاج زحمت کشید. آلن راجرز هم بود. ولی من فکر می کنم همان حشمت مهاجرانی و رایکوف بهتر باشد. نظرم عوض شد. دیدم راجرز دو سال بیشتر نبود با ما. ولی رایکوف بیشتر از 10 سال بود.
انتخب ها اصلا رنگی نشده است. هم آبی هست هم قرمز.
اینجا مسئله رنگی بودن نیست. مسئله این است که تو فردا اگر این را نگاه کردی، بگویی واقعا این ها خوب بودند. اصلا ممکن است هیچ کدام را هم نبینم. اسکندریان را 40 سال است ندیدم، نظری و قلیچ خانی را هم همینطور. ولی اگر شما از هرکس بپرسی نظری و قلیچ خانی، می گوید خوب بود. با این ها بازی کردم و واقعا می دانم که خوب بودند. حق کسی را ضایع نکردم.
بهترین داور قرن کدام است؟
این داورهای جدید که آقای فغانی خوب بودند و آقای فنایی هم فینال جام جهانی بودند. ولی من جعفر نامدار را انتخاب می کنم. چون خیلی داوری سخت بود، خیلی کمک سخت بود. هیچی نبود از این امکانات. گوشی و این ها. جعفر نامدار همیشه خوب بود.
انتخاب بعدی برترین تیم قرن است. یک تیم ملی و یک تیم باشگاهی مربوط به یک دوره و سال خاص.
من هم می توانم 98 فرانسه را بگویم هم می توانم 78 خودمان را بگویم. ما آن موقع اصلا تیم ها را ندیده بودیم. بازیکنان را نمی شناختیم. نمی توانستیم حتی آنالیز کنیم.
اتفاقا آقای نصرالله عبداللهی هم آمده بود همین را می گفت.
بله ما هیچی نداشتیم. 98 هم البته با دردسر رفتیم ولی خوب بازی کردند. در 98 خیلی شانسی رفتیم. اولین باری که خیلی شانس با ما یار بود، همان سال بود. ولی آن سالی که ما رفتیم، از قاره آسیا و اقیانوسیه تنها یک تیم می رفت. تو باید همه تیم ها را می بردی، کره، ژاپن، کویت، استرالیا، عربستان، کره شمالی، همه را باید می بردی. بازی ها هم 2 امتیازی بود. همه تیم ها نیز مربیانی مثل زاگالو و این ها داشتند. همه درجه یک بودند. ما آن سال همه را بردیم و بازی آخر که در کویت بود، 4 امتیاز از تیم دوم که استرالیا بود بالاتر بودیم. یعنی دیگر کویت بازی کردن ما تشریفاتی بود. که آن جا نوشته بودند مبارک باشد. حشمت هم تیم دوم را گذاشت. با تیم دوم هم کویت را بردیم. من و پروین و بقیه هم نشسته بودیم بالا. اینقدر تیم مان خوب بود. حالا به نظر شما کدام را انتخاب کنم؟
سال 78 که همه بزرگان بودند و 98 هم تیم خاطره انگیزی است. البته شما تیم پاس هم بودید و می توانید آن را انتخاب کنید.
پاس تخت جمشید که ما خودمان دو دوره قهرمان شدیم. آن سال که من آمدم یک نفر شخصی بود و بقیه نظامی بودند. هرکاری کردند که مرا ببرند، نرفتم. همان سال هم بهترین بازیکن ایران شدم. از همین چیزها که می گویند. به ما پیکان جایزه دادند که 7 هزار تومن بود. شنل قهرمانی به من دادند. یک طرف من پرویز قلیچ خانی ایستاده بود و یک طرف هم علی پروین. به قلیچ خانی گفتم نیا و علی پروین آمد. گفتم من خجالت می کشم. ولی هم تیم 78 ما خوب بود و هم تیم پاس. 11 تا ملی پوش داشتیم. درجه یک بود. البته یک وضعی سر پاس آوردند که من الان خودم را پرسپولیسی می دانم، پاسی نمی دانم. هرچه هم گفتم که بگذارید خودمان بزرگش کنیم، نگذاشتند. تیمی که یک بار قهرمان آسیا شده و دو بار قهرمان تخت جمشید. با بودن پرسپولیس و تاج. 11 تا ملی پوش تاج داشت و 11 ملی پوش پرسپولیس. کلانی، بهزادی، پروین، آشتیانی، کاشانی، جباری، قراب، حق وردیان، کارگرجم، جانملی، حجازی، ... ببین چه تیمی بودند. ما در بین این ها اول شدیم. من فکر می کنم تیم 1978 بهتر است.
اتفاقا حسین آقای گارزانی پاس تخت جمشید را انتخاب کرد و گفت فقط این پاس را انتخاب می کنم نه پاس همدان.
بله. پاس همدان که اصلا پاس نبود. الان حلبی هم نیست دیگر. آن تیم آنقدر بازیکن درست می کرد که ...
انتخاب بعدی برترین ورزشکاران قرن است.
محمد نصیری، عبدالله موحد و تیمور غیاثی.
محمد نصیری، خروس وزن دنیا. بخاطر 10 گرم موهای سرش را از ته زد و در مکزیک اول شد. کاش عکس هایش باشد. هیچکس مثل موحد نیست. تیمور هم بخاطر آن سالی که خوشحالمان کرد، همان سالی که در فوتبال اول شدیم.
بالا که نشسته بودیم یک خاطر از عبدالله موحد گفتید، فکر کنم شنیدنش برای مخاطبان هم جذاب باشد.
در دانشسرای عالی ورزش بودیم، پایین امجدیه، آن موقع اسمش روزبه بود. آن موقع زمین چمن داشت، سالن داشت، بیشتر هم ورزشکاران بودند. من آمده بودم آنجا با قلیچ خانی و موحد، رفته بودم در سالن بسکتبال، تمرین کردیم و این ها، جواد الله وردی هم بود، که می خواست ببیند کسانی که هستند. من یک چیزی از موحد و قلیچ خانی دیدم که از آن موقع تصمیم گرفتم که اگر می خواهم ورزشکار بشوم مثل این ها باشم. می دیدم این زیر حلقه بسکتبال را می زند مثل فنر به حلقه و تور حلقه می خورد و می آید پایین. نه دستش، سرش. ببینید چقدر می پرید. از هرکس بپرسی در ایران بهترین سر زن فوتبال، می گویند همایون بهزادی. پرویز قلیچ خانی روی سر این بلند می شد و هد می زد. همایون بهزادی با سر زد و دندانش را شکاند. ببینید چقدر بالاتر از او پریده بود. حالا همایون خودش روی هوا می ایستاد و نگاه می کرد. غلامحسین مظلومی هم همینطوری بود. یعنی اصلا یک بازیکنایی بودند که باید می دیدی. کاش آن موقع دوربین بود و می دیدی. اینکه همایون روی هوا می ایستاد، واقعا این کار را می کرد. هم فیلم و تصویر کم است، هم اینکه یک سری ها هم که بود، بردند. دوتا کانال بیشتر نبود و بازی ها پخش می شد اما همه اش را بردند. نمی دانم آن موقع طرف می دانست یا نمی دانست، رفتند تلویزیون را گرفتند. اصلا یک دانه فیلم از محمد نصیری نیست. قهرمان خروس وزن جهان. از موحد، از تختی نداریم. از شوروی آوردند برای ما. مگر می شود آدم از قهرمان ملی اش فیلم نداشته باشد. مگر می شود چنین چیزی که فیلم ها را از کشورهای دیگر بگیریم. خودمان داشتیم اما معلوم نیست که چه کسی برده است.
فرم نظرخواهی تکمیل شده محمد صادقی