اختصاصی طرفداری / از اشک ها تا لبخندها، از کویرها تا دریاها، از مناطق گرم تا مناطق سرد، از شرقی ترین تا غربی ترین نقطه، از جنوبی ترین تا شمالی ترین شهرهای ایران، همه و همه فردا یک نفر خواهند بود؛ ایران!
فردا بازی های مرحله نهایی مقدماتی جام جهانی آغاز می شود و ایران باید در ورزشگاه آزادی به مصاف سوریه برود، افسوس که این ویروس منحوس نفس مان را گرفته و نمی گذارد به ورزشگاه برویم تا بازیکنان، ما را کنارشان ببینند و هرگاه زمین خوردند، با تشویق هایمان بلند شوند و محکم تر به بازی ادامه دهند...
در ورزشگاه نیستیم اما روحمان آنجاست، فرقی ندارد بلوچ یا لرستانی، تهرانی یا تبریزی، کردستانی یا شیرازی یا هر نقطه این سرزمین، نه فقط این سرزمین، همه آن هایی که در این سرزمین رشد کرده اند حالا روح شان با ایران است تا گامی دیگر برداشته شود...
در هر خانواده ای مشکل به وجود می آید، اصلا مگر می شود در یک خانواده همه هم نظر باشند، درست است اختلافاتی وجود دارد ولی حالا وقت متحد شدن است، اختلافات برای درون خانواده است و اگر قرار باشد به بیرون از خانواده برود دیگر خانواده معنایی ندارد...
طرفدار هر تیمی که هستیم، استقلالی یا پرسپولیسی، سپاهانی یا تراکتوری، ذوب آهنی یا نساجی چی، آبادانی یا اهوازی یا هر باشگاه دیگری، حالا وقت آن است پیراهن های باشگاهی را کنار گذاشته و پیراهن تیم ملی ایران را بپوشیم...
اگر بخواهیم رو راست باشیم، این روزها حال مان خوب نیست، دیگر شاید فوتبال هم نتواند دردی از ما دوا کند، فوتبالی که روزگاری سنگر ما بود. با این حال فردا امیدواریم سربازانی که روزگاری کودکانی در خانه های همین کشور بوده اند و حالا رشد کرده و به سربازهای سرزمین ایران تبدیل شده اند، با پیراهن ایران بدرخشند، نه فقط بازی با سوریه بلکه ما 10 جنگ داریم که باید یکی پس از دیگری آن ها را پشت سر بگذاریم...
فردا همه ما ایران هستیم، روح یک ملت در قالب یک تیم ملی مقابل سوریه بازی خواهد کرد، فردا وقت آن است گام اول را در 10 جنگی که قرار است یک سال طول بکشد محکم بردایم تا سال بعد این موقع دوباره با صعود به آوردگاه جام جهانی، طعم غرور را بچشیم و پرچم خوش رنگ ایران را در بالاترین نقطه این قاره کهن به پرواز در بیاوریم...
به آسمان خیره شو و به پرندگان سیمرغ بگو، بر شانه خوشبختی مردم ایران بنشینند، این سرزمین قرن ها اشک و لبخند به خود دیده است...